تاریخ سند: 23 خرداد 1349
موضوع : شیخ علی اصغر مروارید1
متن سند:
به : 316
از : 20 ه 3 شماره : 15301 /20 ه 3
نامبرده بالا در ساعت 2100 روز 18 /3 /49 در مسجد جامع تهران منبر
رفت و درباره مرجعیت صحبت کرد و گفت مرجع باید در همه امور فتوا داشته
باشد و معنی ندارد که مرجع حکم سر بریدن مرغ را بیان کند و حکم کشتن افراد
را نادیده بگیرد و صدها مسلمان بدست غیر مسلمان کشته شود.
مشارالیه چند
فتوا از آیت الله حکیم نقل کرد که ایشان مبارزه مسلمین را با یهودیان و کمک مالی
به مبارزین را لازم دانسته اند سپس اعلامیه تسلیتی را که بعنوان خمینی عده ای از
روحانیون قم از جمله ربانی شیرازی و حسینعلی منتظری در راس آن امضاء نموده
بودند قرائت کرد که با آوردن اسم خمینی مردم صلوات فرستادند مروارید ادامه
داد اگر شما و افراد بی غرض کسی را بهتر از ایشان در نظر دارید من دست او را
می بوسم من غرضی ندارم و تعیین مرجع نمیکنم و هر کس هم در هر مقامی که
باشد نمیتواند مرجع را تعیین کند جز اهل خبره زیرا اگر قدرتی مرجع تقلید را
تعیین کرد نمیتواند بی نظر باشد پس از پایان جلسه همه افراد میگفتند منظور
مروارید خمینی بوده در این جلسه علاوه بر افرادی که اعلامیه را امضاء کرده
بودند سید محمد باقر طباطبائی قمی برادر سید حسن قمی، علوی بروجردی
داماد مرحوم آیت الله بروجردی، سید علی اکبر برقعی قمی، سید عبدالرضا
حجازی، ربانی گیلانی، سید غلامرضا
کنی و عده زیادی از امامان جماعت و آقایان اهل منبر حضور داشتند.
نظریه منبع : در موقعیت فعلی عده ای مشغول فعالیت بنفع خمینی.
عده ای بنفع
خوئی1 و عده ای بنفع شریعتمداری هستند و خودشان بجان هم افتاده اند و
چنانچه با این وضع دولت عکس العملی در برابر طرفداران خمینی و خوئی انجام
دهد به مصلحت نمیباشد و بضرر شریعتمداری تمام خواهد شد.
نظریه رهبر عملیات : رهبر عملیات نظری ندارد.
آسای
نظریه 20 ه 3 : 20 ه 3 نظری ندارد.
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام حاج شیخ علی
اصغر مروارید طی سخنرانی
تاریخی خود در مسجد جامع
بازار تهرانی، نظر علماء و
اساتید حوزه علمیه قم را یکی
پس از دیگری قرائت کرد و
ضمن حمله انتقادآمیز به بعضی
پیشنمازهای غیر متعهد تهران
که زیر نظر ساواک جلسه
تشکیل دادند و علیه امام توطئه
کردند، این نکته را یاد آور شد
که در امر مرجعیت، آنهایی
می توانند اظهار نظر کنند که
صلاحیت علمی داشته باشند و
در احکام و مسائل اسلامی خبره
و صاحب نظر باشند.
(ر.ک : نهضت امام خمینی، سید
حمید روحانی، ج 2، ص 574)
1ـ آیت الله سید ابوالقاسم
موسوی خوئی از مراجع بزرگ
شیعه در نیمه رجب سال 1317
ه ق در شهر خوی پای به عرصه
وجود نهاد.
در سال 1330 ه ق
به نجف اشرف مشرف شده و از
محضر استادان بزرگ آن حوزه
کهن بهره برد و خود نیز از
استادان آن دیار شد.
وی از
جمله موفقترین شاگردان آقا
ضیاء عراقی.
مرحوم نائینی و
مرحوم کمپانی بود و خود نیز
موفق به پرورش شاگردان
بزرگی شد.
در ماجرای لوایح
شاهانه انجمنهای ایالتی و
ولایتی به مخالفت با رژیم
پهلوی برخاست ولی در مراحل
بعدی با انقلاب همراهی ننموده
و حتی بعضا مواضع غیر اصولی
در پیش گرفت.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی سکوت ایشان
سؤال برانگیز بود.
آیت الله خوئی
پس از تحمل فشارهای بیشمار
از سوی دولت بعث عراق در
روز پنجشنبه هشتم صفر 1413
ه ق به سرای باقی شتافت.
از ایشان کتب و مقالات
ارزشمندی باقی مانده از آن
جمله است کتاب معجم الرجال
در 23 جلد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 202