صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: شایعات در مورد حادثه کاخ مرمر

تاریخ سند: 25 فروردین 1344


موضوع: شایعات در مورد حادثه کاخ مرمر


متن سند:

تاریخ: 25 /1 /44 13440125
موضوع: شایعات در مورد حادثه کاخ مرمر

حادثه سوء قصد در کاخ مرمر و رفع خطر از اعلیحضرت همایون شاهنشاه در چند روزه اخیر شایعات زیادى در مجامع مختلف به وجود آورده است و باید گفت این مجامع اکثرا از بى‌نتیجه ماندن سوءقصد مزبور راضى و خرسند به نظر میرسند.
آنها که در امور سیاسى اظهار نظر می‌نمایند عقیده دارند که مسلماً در انجام این امر دست خارجى1 دخالت داشته و اضافه می‌نمایند در جریان مسافرت اعلیحضرت به انگلستان مذاکرات معظم له با مقامات انگلیسى موفقیت‌آمیز نبوده و اصولاً توافقى از ناحیه انگلستان به عمل نیامده است و حادثه اخیر را مربوط به همین عدم توافق سیاسى اعلیحضرت و مقامات انگلیسى می‌دانند.
لکن عده‌اى نیز برخلاف این نظریه عقیده دارند بین شاهنشاه و اولیاى انگلستان توافق کامل به وجود آمده و در نتیجه تصمیم گرفته شد با سیاست امریکا در ایران مبارزه شود و اظهار می‎کرده‌اند حملاتى که اخیراً بوسیله جراید نسبت بسیاست امریکا به عمل می‌آید این ادعا را تائید می‌نماید.
عده‌اى نیز انجام این سوءقصد را تحریک عناصر مذهبى افراطى دانسته و معتقدند حادثه مزبور در تعقیب اقدامات قبلى دار و دسته فدائیان اسلام صورت گرفته است. به طور کلى اظهار نظر عمومى بر اینست که انجام سوءقصد باعلیحضرت یک توطئه خارجى بوده است. در این زمینه همچنین گفته می‌شود که به طور قطع در سازمان گارد شاهنشاهى تغییراتى داده خواهد شد و تیمسار اویسى2 تغییر خواهد کرد.
ضمناً مجمع مختلف تقریباً متفق‌القولند که عنایت خاص الهى باعث رفع خطر از وجود معظم‌له گردیده است. ـ

گیرندگان: اداره یکم عملیات بخش 314 جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضى

عیناً به استحضار ریاست بخش 313 برسد.

توضیحات سند:

1- دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسى دانشگاه تهران، در کالبد شکافى این پدیده چنین مى‌نویسد: «اساسا رواج فرضیه‌هاى توطئه ما بین ایرانیان یک مسئله عمیق روانشناسى اجتماعى مى‌باشد و ربط چندانى به شواهد و ادله ندارد. این طور نیست که طرفداران این فرضیه توطئه یا آن یکى در نتیجه یک سرى مطالعات و جمع کردن انبوهى از شواهد و دلایل به فرضیات خود رسیده باشند. اصولاً کمتر مورد سیاسى را در تاریخ معاصر ایران مى‌توان سراغ گرفت که به شکلى آغشته به فرضیه توطئه نشده باشد. از مشروطه گرفته تا ظهور و سقوط رضاشاه، نهضت ملى شدن نفت، بحران سال‌هاى 42-1339، اصلاحات ارضى و... جملگى در بست یا به طور نسبى به عوامل خارجى نسبت داده مى‌شوند. اصطلاح مشهور «کار، کار انگلیسى‌هاست» بازتاب این عادت سیاسى مى‌باشد. فرهنگ سیاسى و بررسی‌هاى تاریخى ما مملو از اصطلاحات نظیر «بیگانگان»، «خارجى‌ها» «عوامل سرسپرده» «مزدوران بیگانه»... است... در دوران انقلاب مشروطه وقتى بیش از 10000 نفر اهالى تهران در سفارت انگلیس بست نشستند، حکومت وقت آنان را «مشتى خائن» خواند که «از ناحیه انگلیس اجیر شده‌اند». هفتاد سال بعد از مظفرالدین شاه، حکومت شاه نیز در مورد قیام مردم تبریز در سال 1356 همان مضامین را به کار برده سخنگوى دولت، ه‍لاکو رامبد، صراحتاً اعلام نمود که «آنهایى که در تبریز آشوب به پا کرده بودند از آن سوى مرز آمده بودند» در دوران بعد از مشروطه این پدیده بیشتر نضج گرفت. حکومت، روزنامه‌جات و رجال سیاسى، هر تحول و حرکت‌ریز و درشت سیاسى را به «خارجى‌ها» و مخالفین خود را «بازیگران و آلت دست آنها» مى‌دانستند.
شاه سابق گویاترین مصداق این «بیمارى» بود. در طول سى و هفت سال سلطنتش، به خصوص در دو دهه آخر آن، هر مخالفى را آلت‌دست «خارجى»ها که با او و سلطنتش دشمن بودند، مى‌دانست مخالفین چپى خود را مرتبط با کمونیزم بین‌المللى یا «ارتجاع سرخ» مى‌پنداشت، ملیون را وابسته به انگلیس و آمریکا و مذهبى‌ها را عوامل مصر، سوریه، عراق و این اواخر، لیبى مى‌دانست. شکى نیست که از نظر تاریخى، نفوذ و قدرت استعمارى انگلیس و روسیه تزارى در ایران یکى از عوامل پیدایش این پدیده بوده است. نقش آنان باعث به وجود آمدن این به اور اجتماعى مى‌شود که در هر تحول سیاسى، اقتصادى و اجتماعى مهمى که در ایران صورت مى‌گیرد لاجرم بایستى پاى «خارجى‌ها» در میان باشد، دخالتها و نفوذ آمریکا در امور ایران بنوبه خود این پدیده را تقویت مى‌کند. نتیجه این پدیده، سلطه ناخودآگاه اما بى‌چون و چراى «فرضیه توطئه» در تار و پود فرهنگ سیاسى امروز ماست. به نحوى که هر جریان و اندیشه سیاسى، مخالفین خود را عوامل بیگانه و آلت دست آنان مى‌پندارد. اما جدا از زمینه‌هاى تاریخى، عوامل دیگر پیدایش این پدیده زمینه‌هاى فرهنگى و اجتماعى مى‌باشند.
مهم‌ترین این عوامل فقدان روحیه تحقیق و کند و کاو در علوم انسانى و از جمله تاریخ مى‌باشد. سانسور عامل اساسى دیگر رشد این فرهنگ مى‌باشد. مقدمه‌اى بر انقلاب اسلامى، دکتر صادق زیبا کلام، ص 26 تا 31
این نظریه به گونه‌اى بیان شده است که گویى «نظریه توطئه» که نویسنده آن را «فرضیه»! خوانده وجود خارجى و مصداق بیرونى ندارد و قائلان به این نظریه خیال پردازانى هستند که دچار این «وهم بى‌اساس»! شده‌اند در صورتى که سخن درست آن است که هم توطئه و دست بیگانه را در بسیارى از جریانات تاریخى دخیل بدانیم و هم نقش مردم را نادیده نگیریم. این درست نیست که در مقام بیان تئورى، نظریه را توضیح دهیم ولى در مقام آوردن شواهد و مثالها از نمونه‌هاى مردمى استفاده کرد و به شواهدى که به طور قطع و یقین دست اجانب در کار بوده است اشاره‌اى نکرد. آیا به واقع مى‌توان این حجم از اسناد را، که از طریق خود کشورهاى بیگانه خاصه انگلیس به چاپ رسیده و نیز اسناد منتشره لانه جاسوسى را نادیده انگاشت و...
2 - غلامعلى اویسى، فرزند غلامرضا، در سال 1297 در قم به دنیا آمد. او در سال 1315 دوره شش ساله دبیرستان نظام مرکز و در سال 1317 دوره دانشکده افسرى را به پایان رسانید. اویسى در سال‌هاى 1317-1331 در مشاغل گوناگون نظامى (فرماندهى گروهان و گردان و آموزشگاه گروهبانى لشکر 2، ریاست شعبه بازرسى دژبان مرکز و فرماندهى هنگ 52 دژبان) قرار داشت و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون بود. پس از کودتاى 28 مرداد 1332، اویسى به دریافت نشان درجه 2 رستاخیز نائل شد و به تدریج ترقى وى نیز در هرم دیوانسالارى نظامى آغاز گردید. او پس از طى دوره دانشگاه جنگ در تهران و دوره ستاد فرماندهى در آمریکا، در سال 1339 به ریاست ستاد گارد و در سال 1341 به فرماندهى لشکر یک گارد رسید و در همین سمت بود که به عنوان فرماندار نظامى تهران به قتل عام قیام‌کنندگان 15 خرداد 1342 دست زد. او در سال 1348 فرماندهى ژاندارمرى کل کشور و در سال 1351 فرماندهى نیروى زمینى ارتش را عهده‌دار بود. اویسى در جریان انقلاب اسلامى بار دیگر در سمت فرماندار نظامى تهران قرار گرفت و به علت موقعیتش در رأس نیروى زمینى فرماندارى نظامى سایر شهرها را نیز تحت کنترل داشت. او در دیماه 1357 به بهانه معالجه از ایران خارج شد و تقاضاى بازنشستگى نمود. اویسى از زمره نخستین افسران عالى رتبه متوارى رژیم پهلوى بود که با سرمایه سرویسهاى اطلاعاتى غرب فعالیت تروریستى علیه نظام نوپاى جمهورى اسلامى را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد. او در تاریخ 18 /11 /1362 توسط افراد ناشناسى در پاریس به قتل رسید.
از کتاب: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، جلد دوم، ص 445 و 446

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 166

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.