صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 30 مهر 1342


گزارش


متن سند:

امروز از ساعت 12 ظهر مردم طبقات مختلف جهت استقبال از سید عبدالحسین دستغیب و سید مجدالدین مصباحی شروع بخارج شدن از شهر نمودند ساعت 1430 دقیقه اتوبوس خط شهری شماره 76 و 2 و 191 جلو کوچه مدرسه خان متوقف نموده و عده ای زیاد شیخ و سید همچنین بازاریها را سوار نموده و برده اند ضمنا یک اتوبوس ول ول بدون شماره متعلق به شرکت اتوشاهین مرتب مردم را به اکبرآباد میبرد و بازمی گشت تا ساعت 1715 دقیقه عده زیادی از مردم با تاکسی و اتوبوس و سواری های شخصی از شهر خارج شده و به اکبرآباد رفتند ساعت 1730 دقیقه دستغیب و مصباحی درحالیکه 160 اتومبیل پشت سرشان در حرکت بوده و عده ای قریب 100 نفر دوچرخه سوار جلو اتومبیلشان حرکت میکردند در میان ابراز احساسات مردمی که کنار پیاده روها ایستاده بودند وارد شهر شدند و مستقیما بشاهچراغ رفتند مردم در حالیکه فریاد میزدند سرور ما خوش آمدی آنها را روی دست بلند کرده و بصحن احمد بن موسی بردند پس از زیارت رهسپار مسجد جامع شدند تا ساعت 19 دستغیب مشغول خواندن نماز جماعت شد ضمنا در این گیرودار توسط عده ای از طرفدارانش یک بلند گوی کوچک تهیه و در شبستان مسجد نصب گردید ساعت 1910 دقیقه مصباحی منبر رفت و پس از خواندن چند آیه از قرآن مجید چنین شروع به سخن نمود.
بنده که یکی از خدمتگزاران جامعه روحانیت میباشم از طرف جناب آقای دستغیب و خودم از شما مردم شریف و اصیل سپاسگزاری مینمایم لازم بتوضیح نیست افرادی که در واقعه اسف انگیزی که برای روحانیان اتفاق افتاد قدم برداشتند همکاری نمودند جان دادند مردمی بودند که بدین خدمت کردند و حساب آنها با خداوندست مصیبتی بزرگ بود که بجامعه اسلامی و مردم ایران وارد شد ضمنا باعث افتخار سربازان راه حق و حقیقت گردید شما خیال نکنید که کسی شکست خورده نه هرگز ما شکست نخورده ایم چنانچه در این راه هم کشته میشدیم باعث افتخار و سربلندیمان بود ما در راه دین باید جان بدهیم بهیچوجه هم ناراحت نباشیم همیشه شعار روحانیت دعوت مردم بحفظ آرامش بوده است و این برای ما افتخاری است که تا روزی که بودیم حتی از بینی کسی خون نیامد ما زندان رفتیم ولی دعای شما مردم دیندار همیشه بدرقه راهمان بوده و همان دعاها کار خود را کرد خوب است استقبال امروز شما را اولیای امور به بینند و تنبیه بشوند و بدانند کسانیکه بر قلوب مردم حکمفرمائی میکنند هرگز نابود نمیشوند خوبست به بینند و دست از کارشان بردارند اگر صد سال بیایند و بشما قسم بدهند که پشت دست روحانیون را نبوسید آیا نتیجه ای میگیرند؟ در زمان هارون مردم سر نعش امام موسی بن جعفر اجتماع نموده و بدون بیم از قدرت هارون باو ناسزا میگفتند هیچوقت معنویت را نمیشود پایمال کرد شما در این راه بسربازان اسلام کمک کردید از هیچ چیز هراس نداشتیم وقتی به آقای دستغیب خبر دادند که خواهرزاده ات شهید شده ایشان گفتند الحمداللّه الحمداللّه .
انشاءاللّه از این ببعد شبهای جمعه مثل سابق در این مسجد جهت اشاعه دین اسلام مجالس متوالیا هر شب جمعه برپا میشود شما مسلمانان نیز شرکت میکنید فردا صبح هم از اول وقت آقای دستغیب و بنده در همین مسجد نشسته ایم و آقایان میتوانند جهت دید و بازدید تشریف بیاورند ما میخواستیم بی خبر بیائیم ولی وقتی به اکبرآباد رسیدیم و آنهمه هیجان را از شما مردمی که همیشه در همه حال قیافه تان در نظرمان بود دیدیم دچار حالی شدیم که توصیفش امکان پذیر نیست در تمام شهرستانها مردم و علما از ما استقبال میکردند و علمای تمام شهرستانها بشما سلام رساندند بحمداللّه فعلاً در قم و مشهد حوزه علمیه مجددا دائر گردیده و طلاب مشغول تحصیل هستند و در شیراز هم آقایان مدرسین مشغول تدریس میشوند شما نباید نا امید شوید باز هم از شما مردم نجیب و شرافتمند که بمنظور پشتیبانی از دین و بمنظور تجلیل از جامعه روحانیت چنین احساساتی از خود بروز دادید سپاسگزاری مینمایم در ساعت 1935 دقیقه مردم متفرق شدند.
اشخاصیکه مشغول فعالیت در مجلس بودند سید صدرالدین دستغیب.
مهدی یار.
حسن زهادت.
سبحانی سقط فروش و عده دیگری بودند در این مجلس اکثر روحانیون شهر حضور داشتند و عده ای قریب 1500 نفر اجتماع کرده بودند ضمنا بعرض عالی میرساند که در بین استقبال کنندگان محمد مرزبان سوار بر اتومبیل 4453 تهران قاسم منیری یکی از اعضای جبهه ملی.
ولدان سقط فروش و سبحانی نیز مشاهده گردیدند ضمنا آقایان سعدین.
احمدزاده و مشکسار نیز بودند مراتب جهت اطلاع گزارش گردید.
رضائی.
نادری.
ناظمی

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 179


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.