تاریخ سند: 15 آذر 1356
موضوع: علی حجتی کرمانی
متن سند:
از: 2ﻫ ب و 2ﻫ 1 تاریخ : 15 /9 /2536[]
به: 2ﻫ 1و312 شماره : 1739 /2ﻫ ب
موضوع: علی حجتی کرمانی
0915
مورخه 10 /9 /36 جلسه آشتیکنان فهیمی و معمّمین (قشر پائین روحانیون و ملّاهای جوان) شهر بابل در کلّهبست منزل شیخ روحانی داده شد ساعت 2 بعدازظهر بنا به قرار قبلی حجتی و فهیمی و ذبیحپور به دیدن یکی از دوستان خود رفته و تا ساعت 6 بعدازظهر آخرین نشست را با هم داشتند. حجتی کرمانی از جلسه آشتیکنان فهیمی و دیگر شیوخ و همچنین از تلاش چندروزهاش برای همین منظور بسیار راضی و خرسند بود. قرار بر این شد که از این پس فهیمی در جلسه شبهای یکشنبه آخوندهای بابل که در مسجد صدر بابل برگزار میگردد شرکت کند. جلسه شبهای یکشنبه مسجد صدر که از 30 تا 40 آخوند تشکیل میگردد فعلاً مسائل دینی مذهبی و فقهی و مشکلات شخصی و اجتماعی آخوندها در آن مطرح میشود و اگر کار و مشکلی داشته باشند که باید به دستگاه اداری مراجعه شود اغلب مأموریت این کار را به دکتر طبریپور1 میدهند ولکن به قول حجتی از این پس باید این امر به فهیمی که نفوذش از دیگران بیشتر است واگذار شود. حجتی اظهار میداشت این مجلس و گردهمایی هسته خوبی است و فهیمی بهترین گرداننده برای کارهای آتی. حجتی در پایان به دوستش اظهار نمود از بابل بسیار خوشش آمده، شهر خوبی است با زمینههای فراوان که باید قدرش را دانست و اضافه نمود من از این پس زود، زود و در هر فرصت به بابل خواهم آمد. نامبرده پس از آخرین جلسه سخنرانی عازم تهران گردید تا در جلسه روزهای جمعه شرکت نماید.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: خبر بهاحتمال قوی صحت دارد. عدم موافقت با مسافرت مجدّد حجتی (که به قول خودش در آینده صورت خواهدگرفت) به بابل و آمل و شهرهایی نظیر آن که زمینه مساعدی برای تحریک شدن دارند ضروری است. لامع
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه موردتائید است همکار در زمینه شرکت در جلسات روزهای یکشنبه بهمنظور کسب اخبار توجیه گردیدهاست.
نظریه 2ﻫ ب: تشکیل جلسات شبهای یکشنبه در مسجد صدر و مراقبت و شناسائی شرکتکنندگان و تشخیص اینکه نقش فهیمی چیست و چه مسائلی موردبحث قرار میگیرد ضروری است. در ساعت 12 روز 19 /9 /36 به بخش 312 واصل گردید.
توضیحات سند:
1. دکتر سیدعلی طبریپور فرزند سیدتقی در سال 1306 ش در بابل به دنیا آمد. ایشان که در رشته حقوق سیاسی و زبان خارجه در دانشگاه تهران تحصیل کرده بود، در رشته بیوشیمی و پزشکی نیز تحصیل نمود و مدرک دکتری گرفت.
مشارالیه یکی از چهرههای شاخص منطقه بود که که ساواک دربارهی او نوشت: «اگرچه مدارکی جهت تعقیب وی تهیه نشد، لیکن تمام اقدامات افراد به ظاهر مذهبی درمنطقه که اغتشاش و خرابکاری میکردند، مقدار زیادی از وی هدایت و راهنمایی میشدند و به نظر ساواک مازندران وی فردی موذی، مخالف و دشمن در لباس مذهبنما خود را نشان میدهد.»
به همین دلیل بود که ساواک مازندران در تاریخ 14 /6 /57 گزارش نمود : « نامبرده در تحریک جوانان بابل نقش عمدهای دارد. در مازندران وی انجمن حمایت بیماران مستمند را تأسیس کرد و از این طریق در آخوندها نفوذ کرد و آخوندها اکثراً مبلغ او هستند. و یکی از گردانندگان اصلی تظاهرات و آشوبهای منطقه میباشد که با اکثر افراطیون مذهبی در ارتباط است و یکی از ستونهای بسیار مستحکم جامعه روحانیون مخالف بابل است. او با کمک به مستمندان با تأسیس درمانگاه و واحدهای رفاهی با تأسیس صندوق قرضالحسنه در نقاط زیادی از مازندران در سطح وسیعی بین طبقات پائین به ویژه عناصر مذهبی و مقدس نفوذ عمیقی نموده است و با روحانیون قم و دیگر شهرستانها ارتباط دارد و از روحانیون و افراطیون مذهبی فعالیتهای علنی مینماید. وجهه وی در این قشر بسیار خوب و حتی فرماندار بابل را هم زیر نفوذ خود قرار داده است.»
دکتر طبریپور که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدیرعامل سازمان انتقال خون بابل و سردبیر هفتهنامه شهروند مازندران و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بابل و معاون بنیاد اسلامی خدمات پزشکی امام خمینی بود. پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 28