تاریخ سند: 9 دی 1348
موضوع: کشف حجاب دانشآموزان دبیرستانها
متن سند:
از:14ﻫ تاریخ: 9 /10 /1348
به: 322 شماره: 3688/ ﻫ
موضوع: کشف حجاب دانشآموزان دبیرستانها
چندی پیش آقای شیخ محمدصالح علامه حائری نامهای جهت آقای فضائلی1 نوشته و از نامبرده (فضائلی) درخواست نموده که موضوع کشف حجاب2 دانشآموزان فرمانداری کل سمنان را به آقای علم3 وزیر دربار شاهنشاهی برسانند. آقای فضائلی نیز مراتب را به اطلاع آقای علم رسانیده، ایشان پاسخ دادهاند بسیار خوب اصلاح میشود.
نظریه منبع ـ ارسال نامه توسط آقای علامه حائری به اصرار اهالی و علمای سمنان (شیخ عبدالحسین لنکرانی. شیخ محمد عالمی. شیخ تقی نصیری) صورت گرفته و علمای مزبور میگویند که ما در مقابل کار انجام شدهای قرار گرفتهایم.
نظریه رهبر عملیات ـ مراتب فوق استحضار به عرض رسید.
نظریه امنیت داخلی ـ آیتاله شیخ محمد صالح حائری معروف به علامه از علمای طراز اول سمنان و از روحانیون موافق میباشد.
نظریه ساواک ـ کشف حجاب در دبیرستان دخترانه، به آیتاله علامه گفته شده بود و ایشان هم قبول کرده بودند که در داخل مدرسه مانعی ندارد و حتی در مورد خارج، آقای علامه حرفی نزده بوده و اگر قرار باشد باز آخوندها به کارهای دولت دخالت کنند، باید گفت از اول باید اصلاحات را شروع کرد.
______________________
1. محمد فضائلی در سال 1290 ش متولد شد و تحصیلاتش را تا حد سطح ادامه داد. او که شوهر خواهر علامه حائری سمنانی بود، از دوستان نزدیک اسدالله علم به شمار میرفت و همواره از کمکهای او برخوردار بود. در طی انتخابات دوره هفدهم به رغم مساعدتهای مالی علم، از طریق املاک و مستغلات پهلوی، به دلیل نفوذی که طرفداران مصدق بر اوضاع سیاسی کشور داشتند، محمد فضائلی نتوانست به مجلس راه یابد. ولی در دوره نوزدهم مجلس از حوزه انتخابیه ساری و تنکابن و در دوره بیست و دوّم از حوزه انتخابی قصر شیرین و در دوره بیست و سوّم از حوزه انتخابیه شاهی به مجلس شورای ملی راه یافت که در هر سه مورد نیز از کمکهای بیدریغ اسدالله علم برخوردار بود. وی ضمن اینکه در امور دولتی مشغول به کار بود، در برخی مناطق استان مازندران نیز صاحب املاک و اراضی کشاورزی بود.
2. کشف حجاب، در سمنان، از جمله در دبیرستانها همانند سایر شهرهای کشور امری اجباری بود. از جمله نمودهای مخرّب و فاجعه آمیز آن، برگزاری جشن چهارم آبان به مناسبت تولد شاه بود که در محل استادیوم ورزشی شهر، دختران و پسران دبیرستانی و... در مقابل یکدیگر با وضعیتی بسیار زننده اقدام به برگزاری مراسم مینمودند. برای این مراسم از اول مهر ماه تا چهارم آبان دختران و پسران روبروی یکدیگر اقدام به تمرین برای جشن میکردند که با وضعیت پوشش آنان زمینه مفاسد فراوانی فراهم میشد. به منظور مقابله با چنین وضعیتی در سال 1356 تعداد 13 تن از علمای سمنان از جمله آقایان عالمی، نجات، لنکرانی، عبدوس، ادب و... نزد استاندار سمنان رفته، درخواست نمودند که برگزاری مراسم به گونهای (جداگانه) باشد که موجبات ترویج فساد فراهم نگردد. استاندار در پاسخ ضمن امتناع از پذیرش این تقاضا اظهار داشت که چهارم آبان بزرگترین جشن ملّی ماست و باید هر چه با شکوه تر برگزار شود.
3. اسدالله علم در سال 1298 ش در بیرجند متولد شد. پدرش محمد ابراهیم علم معروف به شوکتالملک بود که این لقب و امیرى قائنات را در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، از برادر بزرگترش امیراسماعیل خان علم به ارث برده بود. امیر شوکتالملک علم مانند برادر ارشد و اجدادش با انگلیسیها، که نسبت به ثبات و امنیت منطقه سیستان و بلوچستان در مجاورت افغانستان و هند حساسیت زیادى نشان مىدادند، روابط نزدیک داشت و در جریان جنگ جهانى نیز با نیروهاى انگلیسى که بخش مهمى از خاک ایران را تحت اشغال خود داشتند همکارى مىکرد. امیر اسدالله علم به توصیه پدرش، در سال 1318، در سن 20 سالگى با ملک تاج دومین دختر قوامالملک شیرازى ازدواج نمود و از این ازدواج پسرى متولد نشد که بر مسند پدر جاى گیرد و علم تنها داراى دو دختر شد. امیراسدالله علم در سال 1321 از دانشکده کشاورزى کرج فارغالتحصیل شد و چون وضع تهران آشفته و تحت اشغال نیروهاى بیگانه بود، عازم بیرجند شد. امیر شوکتالملک که قبل از پسرش به بیرجند رفته بود در سال 1323 در همانجا درگذشت و علم اداره امور املاک وسیع پدرش را بهعهده گرفت. در اواخر سال 1324 علم ضمن مسافرتى به تهران به ملاقات قوامالسلطنه نخستوزیر رفت، که تازه از سفر مسکو به تهران بازگشته بود. قوامالسلطنه این جوان 26 ساله را ظاهرا به واسطه سابقه دوستى و آشنایى با امیر شوکتالملک و شاید هم به توصیه انگلیسیها که در آن زمان نقش حساسى در سیاست ایران داشتند، براى فرماندارى کل سیستان و بلوچستان درنظر گرفت. اسدالله علم که در سىام تیر ماه سال 1341 به نخستوزیرى برگزیده شد، اول کارى که کرد یاران گرمابه و گلستان خویش از قبیل «دکتر باهرى»، «ناتل خانلرى»، «متقى» و «رسول پرویزى» را گرد خود جمع کرد. او نه کارى به احزاب موافق و مخالف و گروههاى سیاسى داشت و نه آدمى بود که بهطور حاد در کارهاى سیاسى دخالت مستقیم نماید فقط و فقط مجرى اوامر ملوکانه بود. اسدالله علم بسیار زود به وزارت رسید و نخستین بار در سن 29 سالگى در کابینه دوم ساعد (آبان 1327 ـ فروردین 1329) وزیر کشاورزى شد. او در کابینه على منصور (فروردین ـ تیر 1329) نیز این سمت را حفظ کرد و پس از آن در دولت رزمآرا (تیر ـ اسفند 1329) وزیر کار شد. در همین زمان بود که هنگامى که به اتفاق رزمآرا وارد مسجد شاه مىشد، نخستوزیر مقتدر و چهره آیندهدار استعمار غرب، مورد اصابت گلوله استاد خلیل طهماسبى قرار گرفت و معدوم شد. در سالهاى 1329 تا 1339، علم از نزدیکترین یاران محمدرضا پهلوى بود و در ماجراى 28 ـ 25 مرداد 1332 نقش فعالى ایفا نمود. علم وسیعترین باند را در کشور ایجاد کرد و در همه استانها داراى مهرهها و عوامل خود بود که آنها را به وکالت و یا مقامات عالى مىرساند. مهمترین پایگاه علم در خراسان و شرق کشور فارس بود؛ در خراسان و سیستان و بلوچستان به علت این که پایگاه اصلى خانوادهاش بود و در فارس بهعلت وصلت با خانواده قوام شیرازى. علم پیش از انقلاب در 15 فروردین 1357 به مرض سرطان در آمریکا درگذشت و روزهاى انقلاب را ندید. او در وزارت دربار 4 معاون داشت که یکى از آنها قائممقام و جانشین او محسوب مىشد و در غیاب علم وظایف او را انجام مىداد. این اولین بار بود که چنین سمتى در وزارت دربار ایجاد شد.
(ر. ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، جلد اول خاطرات حسین فردوست ص 258، تاریخ معاصر ایران از کودتاى 28 مرداد تا اصلاحات ارضى نوشته پیتر آورى، ترجمه محمد رفیعى مهرآبادى ص 9، بازیگران عصر پهلوى، ج اول، ص 643، از سید ضیاء تا بازرگان نویسنده ناصر نجمى ج 1 و 2 ج دوم از کودتاى سوم اسفند 1299 تا آذر 1358 ص 1570، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، صص 238 و 255)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 187