صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شهردار نمونه ! نواده ظل السلطان نمونه !

شهردار نمونه ! نواده ظل السلطان نمونه !


متن سند:

شهردار تهران به راحتی بدها را خوب و خوب ها را بد می کند، اعمال غیرقانونی را قانونی و قانونی را غیرقانونی می سازد و این درس بزرگی است که از جد خود گرفته است ! آنها که ظل السلطان حاکم جبار اصفهان را در دوران های گذشته می شناسند و افسانه های سینه به سینه ای از او بیاد دارند خوب می دانند که آن شخصیت بلندمرتبه در لحظه ای سیاه را سفید و سفید را سیاه می ساخت و کسی را یارای دم برآوردن نبود، چرا که اگر سخن خلاف میل «آقا» گفته می شد چوب و فلک بود و بر باد رفتن دودمان ناراضی...
اما عصر ظل السلطان ها گذشته است افتخار امروز آن است که در کشوری آزاد زندگی می کنیم و مشکلات و مسائل خود را نیز به آزادی مطرح می کنیم و چاره جوئی می خواهیم و انصاف نیست که در چنین دوره زمانه ای اعمال ظل السلطانی حاکم باشد و افکار ظل السلطانی رایج ! آقای نیک پی شهردار تهران در قسمتی از مصاحبه خود با سردبیر محترم آیندگان در مورد خانه ای که سناتور اعزاز نیک پی پدر ایشان در خارج از محدوده ساخته اند و بیش از پنج میلیون تومان خرج آن شده است و سر و صدای زیادی به راه انداخته با افتخار تمام گفته اند «بله، من به منزل پدرم در خارج از محدوده پروانه ساختمان داده ام، این برخلاف قانون نیست در قانون برای زیبا شدن شهر اجازه داده شده است که اگر کسی ساختمانی در خارج از محدوده داشت بکوبد و دوباره بسازد...
» اگر آقای شهردار این جمله را هم چون جمله معروف «تهران زیباترین شهر دنیاست» تکذیب نمی کنند ایشان را به محکمه وجدان و عدالت عصر آریامهر می بریم و از ایشان می پرسیم : 1ـ آقای شهردار در کجای قانون شهرداری و شهرسازی برای ساختمان های خارج از محدوده به عنوان زیبا شدن شهر چنین مجوزی داده شده است؟ 2ـ آقای شهردار آیا خارج از محدوده جزء شهر است که شما باید برای زیبا شدن آن راهنمایی، توصیه و یا کمک بفرمائید.
3ـ آقای شهردار زیباتر شدن شهر، اگر خارج از محدوده جزء شهر باشد فقط یک مورد «تبدیل به احسن» دارد یا ساختن زمین های بایر و احیانا درختکاری و از صورت «برهوت» در آوردن هم می تواند به زیبایی شهر کمک کند؟ 4ـ آقای شهردار در کدام قسمت از شهرداری برای کاخ «ابوی» پروانه صادر شده است که شما می گوئید من به منزل پدرم در خارج از محدوده پروانه ساختمان دادم...
برای اطلاع عموم شماره و تاریخ این پروانه را منتشر سازید تا خلق از آن با اطلاع گردند و ضمنا مأموران شهرداری شمیران، سلطنت آباد، قلهک و هر نقطه دیگری که ممکن است باد این باغ و کاخ به آن بخورد از آن مطلع شوند که جواب مردم بیخانمانی را که خیال می کنند با ساختمان ابوی قطعه زمین آنها هم که با قرض و بدبختی خریده اند از بند آزاد شده است و مدام به شهرداری های نواحی مراجعه می کنند...
اطلاع دهید که هوشیار باشند به این کاخ استثنائا پروانه ساختمان داده شده است.
5ـ آقای شهردار اگر ساختمان کاخ ابوی پروانه دارد چرا در تمام یک سال گذشته مخفیانه کارهای ساختمانی انجام گرفته و حتی یک کیسه سیمان، یک قطعه سنگ و یا آجر در بیرون کاخ دیده نشده و حالا هم که ساختمان تمام شده است دیوار خرابه ساختمانی قدیمی را خراب نکرده اند تا نمای اصلی جلوه واقعی خود را نشان دهد؟ این از ترس مردم بی خانمان اطراف نیست که زمین هایشان در کنار زمین ابوی بی مصرف مانده است.
6ـ آقای شهردار به ساختمان ابوی اجازه ساختمان دادید درست، برای بلعیدن آب قنات عمومی هزارساله محله نیز شما اجازه بهره برداری به جناب اعزاز نیک پی1 داده اید که جلوی قنات را مستقیما به سوی باغ و ساختمان خود سد کرده اند و همه آب را در همه مدت شبانه روز به باغ خود می برند؟ 7ـ آقای شهردار، در مورد جاده اسفالته جلوی باغ ابوی هم توضیحات ظل السلطانی داده اید که جالب است و گناه اسفالت خیابان خارج از محدوده را به گردن مهندس سرلک شهردار اسبق تهران انداخته اید.
آیا جز این است که وقتی شما وزیر آبادانی و مسکن بودید و ابوی سناتور بارها و بارها به شهرداری فشار آوردید که این خیابان را که در «برهوت» قرار گرفته بود اسفالت کند و این کار عملی نشد و به «ناظمی» رئیس اداره امانی اسفالت در یک ملاقات خصوصی وعده پست دادید و ایشان عده ای مأمور به آنجا فرستاد تا اسفالت سرد بریزند.
و شهردار وقت تهران که از ماجرا مطلع شد اعتراض کرد و شما از آذر ماه تا فروردین ماه یک اکیپ اسفالت کار را با قیر و شن و غلطک روبروی باغ ابوی در داخل چادر جا دادید و از آنها نگاهداری کردید تا شهردار تهران شدید و کار را تمام کردید؟ 8ـ آقای شهردار فرض کنیم که مهندس سرلک شهردار وقت تهران آن خیابان را اسفالت کرد حالا شما با یک سخن ظل السلطانی می گوئید : من در دوران شهرداری خود فقط دستور دادم تعمیرش کنند وگرنه از بین می رفت و این وظیفه ماست که از جاده های اسفالت مواظبت کنیم.
شما بفرمایید که از کی تا به حال خارج از محدوده جزء شهر شده است که نسبت به آن احساس مسئولیت می کنید و از آن گذشته، در نواحی مجیدیه، شمس آباد، حسین آباد، کاظم آباد و مبارک آباد یعنی اراضی دوروبر باغ و کاخ «آقا» بیش از پنجاه خیابان هست که در گذشته اسفالت بوده و عقدی و صیغه ای کردن محلات از جانب شما آقای شهردار باعث از بین رفتن اسفالت آنها شده است آیا وظیفه «زیباتر کردن» و «حفظ اسفالت» را در مورد آنها هم انجام می دهید و داده اید یا نه؟ و آخرین حرف من به شهردار محترم این است و از شما به عنوان یک روزنامه منعکس کننده حرف های مردمی که شاهنشاه خود را دوست دارند و به کشور و ملت خود احترام می گذارند می خواهم آن را منعکس کنید که : آقای شهردار، بیایید به خاطر خدا، بخاطر وجدان و هر چه اسمش را می گذارید حال که کشور ما راه زندگی خود را یافته و کم کم آنچه را که شایسته شأن و مقامش است به دست می آورد، به شاه و دولت و ملت دروغ نگوییم و چه بهتر بود که وقتی سردبیر آیندگان از شما در مورد کاخ ابوی سئوال می کرد میگفتید : در عالم پدر فرزندی توی رودربایستی ماندم و این کار را اشتباها کردم، نه آنکه چون جد بزرگوار خود با خودخواهی و غرور بیجا توی روی یک روزنامه نویس بایستید و چند دروغ از قول قانون تحویل او دهید و بیش از گذشته مردم بی خانمان را ناراحت سازید.

توضیحات سند:

1ـ عزیزاللّه معروف به اعزاز نیک پی فرزند احمد (مفخم الملک) در سال 1274 ه ش در اصفهان متولد شد.
نامبرده از درباریان و نزدیکان خاندان پهلوی بود و شوهر خواهرش صارم الدوله پسر ظل السلطان بود.
مشارالیه در مناصب مختلف از جمله 1ـ چندین دوره عضویت در انجمن شهر اصفهان 2ـ استاندار استانهای کرمانشاه و اصفهان 3ـ مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره چندین کارخانه 4ـ نماینده مجلس سنا در دوره 23 5ـ وزیر پست و تلگراف 6ـ معاون نخست وزیر 7ـ نماینده مجلس شورای ملی در دوره 15 و 23، به رژیم پهلوی خدمت میکرد.
وی در اصفهان بعنوان یکی از عوامل انگلیس ها مطرح بود و در دوره پانزدهم با زور و فشار قوام السلطنه و مظفر فیروز و حزب ایران از اصفهان به مجلس شورای ملی راه یافت.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه آیندگان به روایت اسناد ساواک صفحه 308




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.