تاریخ سند: 9 خرداد 1345
جناب آقای ظهیر سفیر کبیر محترم شاهنشاهی ایران. لاهه
متن سند:
شماره: 1332
تاریخ: 9 /3 /45
جناب آقای ظهیر سفیر کبیر محترم شاهنشاهی ایران. لاهه
بنا به فرموده علیاحضرت فرح پهلوی1 شهبانوی ایران خواهشمند است با مراجعه به مقامات دولتی کشور پادشاهی هلند اطلاعات جامعی راجع به برنامه تاجگذاریهایی که انجام شده و مراسم و تشریفات معموله کسب و گزارش فرمایید که به عرض پیشگاه مبارک برسد. ضمناً تحقیق فرمایید که چنانچه والاحضرت همایون ولیعهد کشور نیز در مراسم شرکت میفرمایند نحوه شرکت و تشریفات مربوطه چیست و در صورت امکان عکسهایی از مراسم مذکور تهیه و ارسال فرمایید.
از لطفی که در این باره خواهید فرمود قبلاً تشکر میکنم.
پیشکار علیاحضرت فرح
پهلوی شهبانوی ایران
فضلالله نبیل
توضیحات سند:
_
1- فرح دیبا در مهر ماه سال1317 ش در یک خانوادۀ متوسط، از یک پدر آذربایجانی به نام سهراب و مادر گیلانی به نام فریده قطبی گیلانی دربخارست پایتخت رومانی به دنیا آمد. پدر فرح، سهراب دیبا افسر ارتش بود که هنگام تولد فرح برای انجام مأموریتی دررومانی، که در آن زمان رژیم سلطنتی داشت، به سر میبرد. فرح در کودکی پدر را از دست داد و با مادرش راهی تهران شد. در تهران تحت سرپرستی مادربا مراقبت و حمایت داییش بزرگ شد.
تحصیلات خود را در تهران ابتدا در مدرسه ایتالیاییها (مدرسه خواهران کاتولیک) و سپس مدرسه ژاندارک و دبیرستان رازی به انجام رساند و برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام و در رشته معماری مشغول تحصیل شد ضمن تحصیل، باگروههای دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه، که در آن زمان بیشتر گرایشهای چپی داشتند محشور گردید. پسر دایی او رضا قطبی هم در میان این دانشجویان بود که با روابط نزدیک بین آن دو، بالطبع درگرایش و کشش او به سمت این فعالیتها بی تأثیر نبود.
«فرح هنگام تحصیل در پاریس، از نظر تأمین هزینه تحصیل و اقامت خود در پاریس در مضیقه بود و تحت تأثیر شرایط محیط زندگی خود و رواج افکار و عقاید کمونیستی در فرانسه آن روز گرایشهای چپی پیدا کرد و به طوری که احسان طبری از رهبران حزب توده بعدها درکتاب «کژ راهه» خود نوشت درحوزههای حزب توده در پاریس نیز حضور مییافت. دوستان او نیز همه گرایشهای چپی داشتند و پسردایی فرح، رضا قطبی، که او هم در پاریس تحصیل میکرد به گروههای چپ پیوسته بود. فرح اولین ملاقات خود را با شاه در یک مجلس پذیرایی که از طرف سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود خوب به خاطر میآورد. ... دو ماه بعد از این ملاقات، فرح برای گذراندن تعطیلات تابستانی به تهران آمد و عمویش اسفندیار دیبا که درآن موقع در دربار کار میکرد، او را برای گرفتن یک بورس تحصیلی به اردشیر زاهدی معرفی کرد. اردشیر زاهدی که در آن موقع داماد شاه بود، دفتری در دربار داشت و ضمن سایر کارها به امور دانشجویان ایرانی در خارج هم رسیدگی میکرد. اردشیر زاهدی از قیافه و هیکل متناسب و طرز صحبت این دختر خیلی خوشش آمد و او را برای همسری شاه مناسب تشخیص داد. فردای همان روز شهناز دختر شاه و همسر اردشیر زاهدی هم فرح را دید و پسندید و تمام داستان از همین جا آغاز شد و طی یک ضیافتی که شهناز و اردشیر زاهدی برپا کردند وسیلهای به دست آمد تا با هم بیشتر آشنا شوند و با یکدیگر به گفتگو پرداختند ... و مراسم ازدواج بعد از ظهردوشنبه 29 آذرماه 1338برگزار و در همان شب مجلس شام و ضیافت باشکوهی در کاخ گلستان منعقد گردید.
فرح بعد از مرگ شاه هرگز درباره میزان ثروت و ارثیهای که به او رسید سخنی بر زبان نیاورد ولی با کمترین تخمین، دارایی او به دهها میلیون دلار بالغ میشود. وی در یک خانه مجلل در شرق آمریکا زندگی میکند و ویلایی نیز در جنوب فرانسه دارد ولی غالباً در آمریکا زندگی میکند و سالی یکی دوبار هم برای گردش و تفریح و خرید به فرانسه میآید. پسر کوچک فرح، علیرضا و دخترانش فرحناز و لیلا با او زندگی میکنند، ولی با پسر بزرگش رضا پهلوی رفت و آمد زیادی ندارد.
(ر. ک: طلوعی، محمود، از طاووس تا فرح، ص 349 ـ356 و 424. طلوعی، محمود، پدر و پسر، ص 668، 702، 716 ـ796).
منبع:
کتاب
جشن تاجگذاری صفحه 1
