تاریخ سند: 18 دی 1337
موضوع : دکتر محسنی عضو سازمان اطلاعات حزب توده
متن سند:
شماره : 17905
ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اطلاع واصله که از شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاهی نیز گذشته
حاکی است که دکتر محسنی عضو سازمان اطلاعات حزب توده که افسر وظیفه و
در کارخانه مهمات سازی مشغول خدمت بوده و دکتر فاطمی1 مدتی در منزل او
مخفی بوده است روزهای
12/ و 11 /10 /37 در
بغداد دیده شده است و
معلوم می شود که جزء
افسران سابق سازمان
نظامی حزب توده2 و یا به
همراهی گردانندگان آن
حزب که در عراق هستند به
بغداد رفته است مراتب
جهت اطلاع و هرگونه اقدام
اعلام می گردد.
رئیس اداره دوم3
سرلشگر کیا4
اصل در کلاسه 360 ـ م ـ ح
توضیحات سند:
1ـ دکتر حسین فاطمی در سال
1296 در نائین بدنیا آمد.
پدرش سیدعلی محمد از
روحانیون بنام و مادرش دختر
حجت الاسلام خادم العلوم بود.
حسین فاطمی پس از طی
تحصیلات ابتدایی در نائین
برای ادامه تحصیل به اصفهان
رفت.
از همان دوران دبیرستان
فعالیتهای مطبوعاتی را در
روزنامه باختر که برادرش
نصراللّه صاحب امتیازی آن را
داشت آغاز کرد در سال 1316
برای ادامه کار روزنامه نگاری
به تهران آمد و پس از مدت
کوتاهی سردبیری روزنامه
ستاره را عهده دار شد.
بعد از مدتی مجددا به اصفهان
رفت و در روزنامه باختر به
برادرش کمک کرد.
در سال
1323 برای تحصیل در رشته
حقوق به فرانسه رفت و دکترای
حقوق گرفت.
پس از تشکیل
جبهه ملی وی سرپرست کمیته
تبلیغات جبهه شد و روزنامه
باختر امروز به صورت ارگان
جبهه ملی عمل کرد.
در مجلس
شانزدهم و هفدهم نماینده مردم
تهران بود.
در بهمن ماه 1330
دکتر فاطمی مورد سوءقصد
نافرجام قرار گرفت.
وی پس از
کودتای 28 مرداد 1332 به جرم
فعالیت علیه رژیم سلطنتی
بازداشت و در 19 آبان 1333
به اعدام محکوم شد.
باقر عاقلی، شرح حال رجال
سیاسی و نظامی معاصر ایران،
ج 2، صفحات 1069 تا 1075
جهت اطلاع بیشتر ر.ک:
خاطرت و مبارزات دکتر فاطمی
نوشته بهرام افراسیابی،
انتشارات سخن
2ـ سازمان نظامی حزب توده
ایران یا به تعبیر نورالدین
کیانوری «شاخه افسران عضو
حزب توده» در سال 1323
تشکیل گردید.
حزب توانست از
نظامیانی که در رده های پائین
ارتش بودند، یک هسته کوچک
ولی پرنفوذ به وجود آورد که در
ماجرای آذربایجان نقش مهمی
بازی کرد.
پس از حاکمیت فرقه
دمکرات بر آذربایجان، سازمان
نظامی حزب توده به رهبری
سروان خسرو روزبه تمامی
قوای خود را در خدمت فرقه
دمکرات به کار گرفت، عده ای از
افسران حزب توده نیز به
آذربایجان گریختند و به عضویت
«ارتش خلق آذربایجان» در
آمدند.
به منظور جذابتر ساختن ارتش
فرقه مدعی شد که «بسیاری از
خانواده های سرشناس
آذربایجان» که در آغاز از
سربازگیری اکراه داشتند، اینک
فرزندان خود را برای آموزش
افسری آماده می کنند.
با این حال
دیگر گزارشهای موجود خلاف
این ادعا را نشان می دهد تمام
اقشار و طبقات جامعه از این
سربازگیری نفرت داشته و اکثر
مشمولین آذربایجانی سعی
داشتند از آن طفره بروند.
شکست فرقه دمکرات باعث
دستگیری یا فرار عده ای از
نظامیان فرقه گردید.
با دستگیری
خسرو روزبه رهبر شاخه نظامی
در سال 1327 سازمان نظامی
فرقه و حزب توده ضربه دیگری
خورد.
پس از بهمن 1327 و غیر
قانونی شدن حزب توده و فرقه
دمکرات تشکیلات حزب و از
جمله سازمان نظامی آن
بازسازی شد و این بار با
مخفیکاری شدیدتری بر سازمان
نظامی حاکمیت پیدا نمود.
با فرار
خسرو روزبه و ده تن دیگر از
سران حزب از زندان، موجودیت
سازمان نظامی بار دیگر تقویت
شد.
قدرت نظامی در اواخر
حکومت دکتر مصدق بدانجا
رسیده بود که قریب 600 نفر از
افسران ارتش ایران را در خود
جای داده بود.
جهت اطلاع بیشتر ر.ک : الهه
کولایی، استالینیسم و حزب توده،
ص 96، نورالدین کیانوری،
نکاتی از تاریخ حزب توده
ایران، ص 33.
روزنامه داد، 29
بهمن 1324 و روزنامه
آذربایجان 31 اردیبهشت 1325
و 18 بهمن 1324.
3ـ از زمان سلطه آمریکایی ها
برارتش یعنی پس از کودتای 28
مرداد 32، تا پیروزی انقلاب،
کار رکن 2 لشکرها هم که کار
اطلاعاتی بود، به همان کسب
اطلاع از وضع سربازخانه ها
خلاصه می شد، که به فرمانده
لشکر گزارش می دادند.
علت این
بود که چون جنگی در کار نبود،
رکن 2 عملاً بیکار بود و خود را با
جمع آوری اطلاعات از پادگان ها
سرگرم می کرد و تنها در تمرینات
و مانورها به وظایف خود
می پرداخت.
در این دوران است
که رکن 2 ارتش «اداره دوم»
خوانده شد و قسمت های
اطلاعات و ضد اطلاعات را در
برگرفت.
در ژاندارمری چون از سابق رکن
2 وجود داشت، به اداره
اطلاعات، رکن 2 می گفتند، که با
ضد اطلاعات ژاندارمری
متفاوت بود.
از میان رؤسای
اداره دوم ارتش سپهبد حاجی
علی کیا تسلط کافی داشت.
ر.ک : خاطرات حسین فردوست،
ج یک، مؤسسه مطالعات و
پژوهشهای سیاسی، ص 383.
4ـ نادعلی کیا در سال 1285 ش
در مازندران بدنیا آمد پدر او
مشهور به حاجی پیرزاده از
مالکین ثروتمند این خطه بود
حاجی علی در جوانی وارد
صفوف ارتش شد و در درجه
ستوان یکی به عنوان مأمور خرید
اسلحه به اروپا اعزام و به مدت 4
سال در چکسلواکی و مجارستان
اقامت گزید و پس از مدتی به
ایران بازگشت او که مورد توجه
سرلشگر عزیزاللّه ضرغامی
رئیس ستاد ارتش بود 8 ماه بعد
برای ادامه تحصیل نظامی به
سوئد اعزام گردید در سوئد دوره
عالی ستاد را در دانشگاه جنگ
به پایان رسانید و به تجارت نیز
اشتغال داشت پس از بازگشت به
ایران مدتی به عنوان رئیس اداره
مرزبانی فعالیت نمود.
در زمان
سپهبد حاجی علی رزم آراء، کیا
مورد توجه او قرار گرفته و در
سال 1327 به ریاست شعبه
تجسس رکن دوم ستاد ارتش
منصوب شد.
در سال های بعد کیا
به یکی از چهره های فعال وابسته
به دربار بدل گردید و لذا در
زمان دولت مصدق در درجه
سرتیپی بازنشسته شد و به
تجارت و ملکداری در مازندران
پرداخت.
پس از کودتای 28
مرداد 1332 کیا به دستور محمد
رضا پهلوی خود را کاندیدای
نمایندگی مجلس از مازندران
نمود ولی به علت کارشکنی
سپهبد فضل اللّه زاهدی ناکام
ماند.
شاه که در پی تحکیم
مواضع خود در ارتش در قبال
نفوذ زاهدی بود حاجی علی کیا را
در سال 1333 به ارتش
بازگردانید.
کیا در سال 1336 به
ریاست اداره دوم ستاد ارتش
منصوب شد و مدتی بعد به درجه
سپهبدی رسید.
در سال 1336
سازمان کوک را تأسیس و
در سال 1339 بازنشسته شد.
در 23 اردیبهشت سال 1340
به علت اشتهار به فساد مالی
بازداشت شد و سپس در تاریخ
12 تیرماه 1341 با حکم دادگاه
بدوی تبرئه شد و مدتی بعد در
دادگاه تجدیدنظر به دو سال
زندان محکوم گردید و سرانجام
همین حکم نیز در دیوان کیفر
شکسته شد و پرونده کیا با تبرئه
او به پایان رسید.
ظهور و
سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم،
ص 486.
منبع:
کتاب
تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 18