حضور محترم تیمسار سپهبد مقدم معاون محترم نخستوزیر و رئیس کل سازمان اطلاعات و امنیت کشور
متن سند:
دفتر کار نصراله اهور هوش
محرمانه خصوصى
حضور محترم تیمسار سپهبد مقدم معاون محترم نخستوزیر و رئیس کل سازمان اطلاعات و امنیت کشور
بدون هیچگونه مداهنه و تملق که هیچگاه رویهام نبوده است صریحاً عرض مىکنم که انتصاب جنابعالى به ریاست سازمان امنیت و اطلاعات کل کشور در میان طبقات مختلف کشور حسن اثر فوقالعاده عمیق کرده است از موقع انتصاب حضرتعالى مردم یک احساس آرامشى در خود مىکنند و به خوبى تشخیص داده و مىدهند که آن تیمسار محترم کسى نیستند که به جاى انجام وظیفه و اجراى منویات شاهنشاه آریامهر که متضمن خیر و صلاح عمومى است از هژبر یزدانىها و عباس عظیمىها و ساعدىها و نیکپىها پشتیبانى کنید با عرض این مقدمه خاطر شریف را به مراتب زیر معطوف مىدارد،
چند روز قبل اعلامیهاى از آقاى دکتر امینى در روزنامهها خواندم و کاملتر آن را از رادیو لندن شنیدم با اینکه دل خوشى از دولتهاى پانزده سال اخیر منصور هویدا و آموزگار نداریم در کمال صراحت عرض مىکنم که هیچ یک نتوانستند و یا نخواستند منویات اصلاحطلبانه شاهنشاه معظم را به موقع اجراء بگذارند و بدین لحاظ موجبات نارضایى مردم را فراهم کردند معهذا وقتى که دیدم آقاى امینى دم از آزادىخواهى زده است خندهام گرفت زیرا سانسورى که در تحریرات جرائد در دولت دکتر امینى وجود داشت در هیچ یک از دولتهاى بعد از شهریور 2 سابقه نداشته است و ندارد روزنامه جوشن که به مدیریت خود بنده منتشر مىشد به دستور ایشان توقیف شد که هنوز هم در توقیف مىباشد و مدتى هم خود بنده را در زندان موقت شهربانى توقیف کردند واقعاً وقتى که یک چنین فردى با آن سوابق خانوادگى ادعاى آزادىخواهى مىکند خندهدار است البته شاید تقصیر ایشان نباشد بلکه قصور و کوتاهى از ملت ایران است که همه چیز را زود فراموش مىکند ولى تأسف دیگر بنده این است که با این همه گروههاى ارتباطى، مشاوران مطبوعاتى و حقوق بگیران بیکاره گرد آن وقت جوابهایى که به آقاى دکتر امینى داده مىشود آن طور سطحى است و بىپایه و به وسیله اشخاص و افراد گمنام مىباشد بنده که دسترسى به وزیر اطلاعات ندارم بنابراین این نامه را حضورتان تقدیم مىکنم و دو جزوه هم که درباره سوابق خانواده امینى نوشتهام براى مطالعه و ملاحظه جنابعالى ضمیمه است و این توضیح را اضافه مىکنم که هرگاه مصلحت باشد پاسخى به آقاى دکتر امینى نوشته شود مقالهاى که بعد از نخستوزیرى ایشان و رفتن به اروپا و بازگشتن تحت عنوان آقاى دکتر امینى خیرمقدم به قلم دانشمند گرامى شادروان عبدالرحمن فرامرزى در کیهان به چاپ رسیده است در جواب این جناب دکتر آزادیخواه تجدید چاپ کنند و یقیناً به قدر یکصد مقاله و سخنرانى ارزش دارد.
تیمسار معظم بنده دیگر نه دنبال وکالت هستم نه روزنامه و نه سیاست ولى آنجائی که پاى حیثیت مملکتم در کار باشد از جان خود هم دریغ نمىکنم با این وصف هرگاه مصلحت بدانید جنابعالى را از سوء جریانى که به زیان خزانه مملکت صورت گرفته و همچنین ادامه دارد آگاه خواهم کرد بدیهى است مطالبم را حضوراً و یا به امضاء صریح کتباً حضور خود جنابعالى عرض مىکنم و لاغیر.
در خاتمه چند بیت از اشعار سعدى خداوند سخن را براى مطالعه آن تیمسار عزیز مىآورم.
منه بر جهان دل که بیگانه ایست
چو مطرب که هر روز در خانهایست
نه لایق بود عیش با دلبرى
که هر بامدادش بود شوهرى
نکویى کن امروز چون ده تراست
که سال دگر دیگرى دهخداست
با تقدیم احترام نصراله اهورهوش
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 395