تاریخ سند: 9 فروردین 1357
همانطوری که طی شماره پیروی اعلام شده، اجتماعات در مورد چهلم کشتهشدگان حوادث تبریز
متن سند:
از: مرکز تاریخ: 9 /1 /2537[1357]
شماره: 91 /312
سری . خیلی فوری
پیرو 61 /312- 8 /1 /37
همانطوری که طی شماره پیروی اعلام شده، اجتماعات در مورد چهلم کشتهشدگان حوادث تبریز در مساجد و اماکن عمومی بلامانع و هرگونه تظاهرات و اخلالگری در خیابانها و خارج از اماکن عمومی و بستن مغازهها به مصلحت نیست. ممکن است از حزب رستاخیز ملت ایران دستوراتی برای شرکت در مجالس و مقابله با اخلالگران داده شود. چنانچه در منطقهای حزب رستاخیز دارای شرایط لازم و کافی برای مبارزه با اخلالگریها باشد و دبیر و مسئول آن شخصاً در[این] زمینه اعلام آمادگی نماید از طریق ساواک راهنمائی شود، ولی ساواک مستقیماً مداخله ننماید.1
ثابتی
امنیت داخلی . در مورد برگزاری مجالس به شهربانی اعلام گردیده است. در مورد شرکت اعضاء حزب چنانچه مسئول حزب اظهارات نمود، با من تماس بگیرند. 10 /1
مسئول حزب در صورتی که تماس بگیرد به عرض میرسد، تاکنون تماسی نداشته. عضدی 10 /1
توضیحات سند:
1. در مقابل حرکتهای مردمی، رژیم شاهنشاهی پهلوی که با کشتارهای گسترده، مشروعیت خود را نه تنها در ایران، بلکه در دیگر جوامع نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت تا با به خیابان کشاندن برخی از نیروهای وابسته به خود و خانوادهی آنان، میتینگ عمومی راهاندازی و از این طریق، به بازسازی مشروعیت از دست رفته اقدام نماید. این اقدام قرار بود در شهرهای مختلف صورت پذیرد که نمونهای از آن در شهر یزد طراحی شد تا در روز هفدهم فروردین، تظاهراتی فرمایشی در حمایت از رژیم شاه صورت پذیرد، ولی در بعدازظهر روز شانزدهم فروردین، در یکی از خیابانهای شهر یزد، اعلامیهای با امضای جوانان یزد پخش شد که در آن، ضمن افشاگری درخصوص ماهیت این نقشه، نوشته بود: «میهنپرستان و برادران و خواهران ایمانی، باید بدانید تظاهرات ضددینی، که به عنوان تظاهرات علیه آشوبگران در روز پنجشنبه 17 /1 /37 توسط عدهای مزدور از خدا بیخبر و عُمّال بیگانه تشکیل میگردد، اغتشاشی بیش نیست و اجتماعی بر علیه اسلام و روحانیت است، لذا از دانشآموزان، فرهنگیان و سایر طبقات تقاضا داریم از شرکت در آن خودداری نمایند تا به گرفتاریهایی دچار نشوند.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . جلد دوم . سند شماره: 3071 /26 ﻫ - 17 /1 /37.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 11 صفحه 228