حضرت بهاءاللّه(!)
متن سند:
حضرت بهاءاللّه(!)
آغاز حکومت رضاخان با ابتداى رهبرى شوقى افندى ـ که جانشین عباس افندى شده بود ـ همراه است. در این دوران بهائیت در پناه دولت خود را حفظ کرد و بر پیروان خود افزود و ایران را به پناهگاهى امن، براى بهائیان تبدیل کرد. در دوران پهلوى، سران اصلى بهائیت در خارج از کشور (عمدتا در اروپا و امریکا) به سر مىبردند و امور بهائیان ایران به دستور شوقى افندى و بعدها بیتالعدل اعظم ـ که مرکزیت آن در اسرائیل است ـ از مجارى محافل ملى داخل کشور اداره مىشد.
بهائیت در دوران پهلوى یکى از شاخههاى بسیار مؤثر و بانفوذ در تشکیلات سیاسى دولت و به تبع آن، ساختارهاى فرهنگى و اقتصادى کشور بود. سیاست دینزدایى رضاخان، مطابق میل بهائیان بود و از همین جهت بود که آنان با همکارى دولت به مقابله با نهاد دین پرداختند که این مقابله تا حد کشف حجاب که از احکام ضرورى دین مبین اسلام است، پیش رفت.1
رضاخان به بهائیان، عنایتى خاص داشت و با آنان روابط حسنه برقرار کرده بود. حسین فردوست در این باره مىگوید:
«در دوران دانشکده افسرى، وقتى که محمدرضا را که ولیعهد بود با درجه سروانى به عنوان بازرس کل ارتش تعیین کرد، شخصى به نام صنیعى را که در آن زمان سرگرد بود و از بهائىهاى طراز اول بود، به عنوان آجودان مخصوص ولیعهد انتخاب کرد. صنیعى در تمام دوران ولیعهدى محمدرضا، آجودان مخصوص او بود و در تمام مسائل بازرسى و حتى در زندگى خصوصى ولیعهد مشارکت داشت. مسلما رضاخان به بهائى بودن صنیعى توجه داشت.»2
به سند زیر توجه کنید :
«سیروس منصورى در 18 /8 /45 اظهار داشته: حضرت بهاءاللّه در کتاب اقدس فرمودهاند ، بهائیان باید از دخالت در امور سیاسى خوددارى نمایند ولى اگر شهریار مملکت و یا حکومت از یکى از بهائیان بخواهد که در سیاست وارد شود اشکالى نیست، به همین علت است که تیمسار صنیعى (وزیر جنگ) بنا به دستور شخص اول مملکت پست سیاسى قبول نموده است.»
و حسین فردوست در این رابطه مىگوید:
«بهائیان بدون اجازه عکّا حق ندارند مشاغل سیاسى را بپذیرند و تنها باید تلاش کنند که در فعالیتهاى تجارى و کشاورزى پیشرفت کنند. بر اساس همین اصل روزى از سپهبد صنیعى پرسیدم که چگونه شما شغل سیاسى پذیرفتهاید؟ پاسخ داد : از عکّا سؤال شده و اجازه دادهاند که در موارد استثنایى و مهم این نوع مشاغل پذیرفته شود.»3
اسناد ذیل علاوه بر تبیین نقش بیتالعدل، در هدایت بهائیان ایران، علاقه محمدرضا پهلوى را نیز به بهائیت، به تصویر کشیده است که مطالعه با دقت آن به خوانندگان محترم، توصیه مىگردد:
تاریخ : 3 شهرالکلمات 122 مطابق 23 /4 /1344
ساحت مقدس بیتالعدل اعظم الهى شیداللّه ارکانه
در نهایت خضوع و خشوع محترما معروض مىدارد: تیمسار سپهبد صنیعى به جلسه این محفل دعوت گردیدند. پس از حضور در جلسه و زیارت توقیع منیع مبارک معلوم گردید که مراسلات این محفل در تاریخ مقرره متأسفانه به ایشان واصل نشده بوده است ولیکن این تأخیر وصول مراسلات با جریان کار ایشان ارتباطى نداشته و مانع انجام و اجراى اوامر آن مقام رفیع نگردیده است. و مراتب را به شرح زیر توضیح دادهاند:
اصولاً اوامر مقام رفیع بیتالعدل اعظم الهى شامل دو قسمت بوده اول عدم مداخله قطعى در امور سیاسیه و ثانى اقدام به برکنارى از شغل وزارت ـ در مورد قسمت اول همان قسم که امر شده بود مطلقا دخالتى ننموده و حتى در جلساتى که این قبیل مسائل و مباحث صریحا مورد بحث واقع مىشده شرکت نکرده و صورت آن جلسات را نیز امضا ننمودهاند از لحاظ داخله ارتش مطلقا در امور سیاسى دخالتى نداشته و اساسا وظایفى در این باره ندارند. درباره برکنارى از مقام وزارت پس از آن که در دفعات قبل مأیوس گردیدند از دو طریق اقدام نموده اول از طریق خصوصى که همان وسیله تیمسار دکتر ایادى است و دیگر از طریق ادارى دو مرتبه که موقعیت مناسبى بدست آمده مراتب را صریحا به آقاى نخستوزیر اطلاع داده و تقاضاى برکنارى خود را نمودهاند ولیکن موفق به کسب نتیجه نگردیدهاند. شاید تأخیر وصول اوامر بیتالعدل و عدم عرض راپرت مرتب از اقدامات معموله سبب شده است که خداى نخواسته تصور رود پس از ابلاغ فرمان مطاع مبارک اقدامى معمول نگردیده است. در صورتى که مرتبا در این مورد اقدام نمودهاند. ضمنا بیان داشتند که خادم مخلص امراللّه جناب آقاى هوشمند فتح اعظم علیه بهاءاللّه را نیز ملاقات نموده و جریان امر را به استحضار ایشان رسانیدهاند. تصادفا حضرت ایشان هم دو نفر از دوستان خود را معرفى نموده و حاضر شدهاند که با آنان در این مورد مذاکره کرده و در رفع اشکال اقدام نمایند. جناب صنیعى با این نظر موافقت نمودهاند و اقداماتى براى وساطت دو نفر دیگر که یکى از آنان وزیر اطلاعات است از طرف خادم صمیمى امراللّه جناب فتح اعظم به عمل آمده است و در همین هفته نتیجه آن معلوم مىگردد. پس از حصول نتیجه، مجددا مراتب به آن ساحت مقدس معروض مىشود. با عرض عبودیت
منشى محفل
* * *
تاریخ : 5 شهرالاسماء 122 مطابق 2 /6 /1344
ساحت مقدس بیتالعدل اعظم الهى شیداللّه ارکانه
عطف به امریه مطاع مبارک مورخه 18 شهرالکمال 122 (18 / اوت 1965) محترماً در نهایت خضوع و خشوع معروض مىدارد:
اوامر مطاع عینا به شرکت امنا ابلاغ گردید. ضمنا به استحضار آن ساحت رفیع مىرساند قبل از آن که مراتب به اطلاع حضرت امین حقوقاللّه برسد از شرکت امنا جناب آقاى هوشمند به این محفل مراجعه نموده و از جناب تیمسار ایادى و تیمسار صنیعى و اداره حقوقى وزارت جنگ و سایر مراجع مربوطه استدعاى رفع تصرف را کرده و مرتبا در تعقیب امر هستند. با عرض عبودیت و فنا
منشى محفل
* * *
تاریخ : 8 شهرالاسماء 122 مطابق 5 /6 /1344
ساحت مقدس بیتالعدل اعظم الهى شیداللّه ارکانه
در نهایت خضوع و خشوع محترما معروض مىدارد:
همان قسم که قبلاً به عرض رسید جناب صنیعى استعفاى خود را تقدیم داشتند و توسط جناب دکتر ایادى به عرض ملوکانه رسید و شرح لازم در اطراف عدم مداخله احبا در امور سیاسیه جهت ایشان توضیح داده شد ولى اعلیحضرت همایونى قانع نشده و صریحا اظهار داشتند که در کشور ایران من اجازه دخالت در امور سیاسیه به احدى نمىدهم و هیچکس دخالتى ندارد و استعفاى ایشان را قبول نفرمودند و صریحا اظهار داشتند که باید مأموریت خود را ادامه دهد و تمرد ننماید.
به این ترتیب جناب صنیعى در اقدام به استعفا به هیچ وجه مضایقه ننموده است و آقاى پاکروان هم در این باره مذاکره نموده و جریان امر از هر حیث به طور کامل به استحضار ایشان رسیده است. قرار شد مجددا در این مورد مشاوره لازم به عمل آید.
با عرض عبودیت منشى محفل
توضیحات سند:
پینوشتها:
1. ر. ک: بهائیت در ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، صص 237 ـ 238
2. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، ج 1، صص 56 ـ 57
3. همان، ص 375
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 169