تاریخ سند: 6 آبان 1357
گزارش
متن سند:
از : 312
محترما به استحضار می رساند:
لیستی از طریق دفتر تیمسار ریاست ساواک ارسال و به فرموده مقرر شده
درباره افراد مندرج در لیست مزبور بررسی و هر کدام استحقاق ارفاق دارند،
مورد ارفاق قرار گیرند.
به شرح زیر وضعیت افراد مذکور به استحضار می رسد.
مستدعی است اوامر عالی را
ابلاغ فرمایند.
1ـ شیخ عباس پورمحمدی
ماهونکی شغل واعظ:
نامبرده بالا یکی از
روحانیون ناراحت و افراطی
شهرستان کرمان می باشد که
به علت ایراد مطالب
تحریک آمیز در منابر خود
طبق رأی کمیسیون امنیت
اجتماعی شهرستان مذکور
به دو سال به بندر لنگه تبعید
گردیده است.
(آزادی وی
بلامانع است)
2ـ محمدجواد حجتی
کرمانی1 شغل واعظ:
یاد شده یکی از وعاظ ناراحت و افراطی شهرستان قم می باشد که به علت
سخنرانی های تحریک آمیز و تشویق مردم به شورش و بلوا طبق رأی کمیسیون
امنیت اجتماعی شهرستان مذکور ابتدا تبعید و سپس دستگیر و در حال حاضر در
کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی به مصلحت
نیست.)
3ـ جلال طاهری حسین آبادی فرزند عبدالخالق شغل واعظ :
نامبرده بالا یکی از روحانیون ناراحت و از طرفداران خمینی در اصفهان می باشد
که در تحریک مردم به شورش و بلوا در شهرستان مذکور نقش اساسی داشته که
ابتدا طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان اصفهان تبعید و سپس
بازداشت و به تهران اعزام و در حال حاضر در کمیته مشترک ضدخرابکاری
بازداشت می باشد.
(با توجه به کهولت و بیماری آزادی وی بلامانع است مشروط
به اینکه به اصفهان مراجعت نکند.)
4ـ عبدالمجید معادیخواه فرزند حسین شغل طلبه :
نامبرده یکی از طلاب ناراحت شهرستان قم می باشد که دارای سوابق ممتد
بازداشتی بوده که اخیرا به
علت سخنرانی های
تحریک آمیز طبق رأی
کمیسیون امنیت اجتماعی
شهرستان قم به سه سال
اقامت اجباری در جیرفت
محکوم گردیده لیکن
مشارالیه اخیرا محل تبعید
خود را ترک که دستور
دستگیری وی صادر گردیده
است.
5 ـ حیدرعلی جلالی2
فرزند علی حسین شغل
واعظ :
نامبرده بالا یکی از
روحانیون مخالف و ساکن
تهران می باشد که به علت اهانت به مقام شامخ سلطنت در تاریخ 28 /5 /57
دستگیر و در حال حاضر در کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی بلامانع است).
6ـ جواد هشترودی فرزند یوسف شغل واعظ :
یادشده بالا از زندان آزاد شده.
7ـ محمدمهدی ربانی رانکوهی فرزند ابوالمکارم شغل طلبه:
نامبرده بالا یکی از وعاظ و روحانیون ناراحت و از طرفداران خمینی می باشد که به
علت تحریک مردم به شورش و بلوا به سه سال اقامت اجباری در جیرفت محکوم
لیکن به علت ترک محل تبعید خود دستور دستگیری وی صادر گردیده است.
8ـ فضل اللّه مهدی زاده محلاتی فرزند غلامحسین شغل واعظ:
یادشده بالا یکی از روحانیون فوق العاده ناراحت و از طرفداران خمینی و ساکن
تهران می باشد که با وجود آنکه ممنوع المنبر بوده در مجالس و در منزل
محمدتقی فلسفی سخنرانی و مطالب تحریک آمیز و خلاف مصالح کشور بیان
می نموده که در تاریخ 7 /3 /57 در تهران دستگیر و در تاریخ 28 /4 /57 با قرار
منع پیگرد از زندان آزاد شده
است.
9ـ حسینعلی منتظری3
فرزند علی شغل واعظ:
نامبرده بالا یکی از
روحانیون متعصب قشری و
ناراحت بوده که تا کنون
اقدامات متعددی در زمینه
تحریک مردم به شورش و
بلوا داشته و به همین اتهام
چندین بار بازداشت و سپس
آزاد شده است.
مشارالیه در
اغتشاشات افراد اخلالگر در
سال 54 در حوزه علمیه قم
یکی از محرکین اصلی به
انجام اخلال در نظم عمومی
بوده و با عناصر وابسته به گروههای خرابکار و تروریست نیز رابطه برقرار نموده
و با کمک مالی به این گروهها آنان را تقویت و یاری کرده است که به همین جهت
در سال 54 دستگیر و سرانجام به ده سال حبس محکوم گردیده است (آزادی
وی به مصلحت نیست)
10ـ ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا شغل واعظ:
یاد شده یکی از روحانیون ناراحت و افراطی شهرستان قم و از طرفداران خمینی
می باشد که همواره در منابر خود مبادرت به ایراد مطالب تحریک آمیز و خلاف
مصالح کشور می نماید، مشارالیه اخیرا به اتهام تحریک مردم به اغتشاش و انجام
تظاهرات خیابانی در شهرستان قم، طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی
شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در شهرستان بیجار محکوم ولی یاد
شده متواری و تاکنون دستگیر نگردیده است.
11ـ محمدصادق صادقی گیوی معروف به خلخالی فرزند یداللّه شغل واعظ:
نامبرده یکی از روحانیون ناراحت و افراطی شهرستان قم می باشد که به اتهام
تحریک مردم به اغتشاش و انجام تظاهرات خیابانی از طریق کمیسیون امنیت
اجتماعی شهرستان مذکور
به سه سال اقامت اجباری در
شهرستان بندرلنگه محکوم
گردیده است.
(آزادی وی
بلامانع است)
12ـ محمدتقی عبدوست
(عبدوس) فرزند عباس
شغل طلبه:
نامبرده بالا به علت ایراد
مطالب خلاف واقع و
تحریک آمیز و تجلیل از
خمینی در شهرستان
شهسوار دستگیر و به کمیته
مشترک ضدخرابکاری
اعزام گردیده است و در حال
حاضر در بازداشت به سر
می برد.
(فعلاً آزادی وی به مصلحت نیست)
13ـ محمد یزدی معروف به خیرخواه یزدی فرزند علی شغل واعظ: نامبرده بالا یکی
از روحانیون ناراحت و افراطی شهرستان [ناخوانا] مردم به اغتشاش و انجام
تظاهرات خیابانی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهر [ناخوانا]
14ـ سید علی محمد دستغیب4 فرزند علی اکبر شغل واعظ: یادشده بالا یکی از
روحانیون ناراحت و افراطی مقیم شیراز می باشد که به علت تحریک مردم به
اغتشاش و اخلال در نظم عمومی در تاریخ 15 /10 /56 طبق رأی کمیسیون امنیت
اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در بندرلنگه محکوم گردیده
است.
(آزادی وی بلامانع است.)
15ـ علی اکبر هاشمی رفسنجانی فرزند علی شغل واعظ : یاد شده بالا از روحانیون
افراطی و طرفدار خمینی می باشد که فعالیتهای حادی به نفع خمینی داشته و
اکثرا در منابر خود مطالب تحریک آمیز و انتقادی عنوان و از روحانیون افراطی و
گروههای خرابکار پشتیبانی می نمود و دارای سابقه بازداشتی نیز می باشد.
مشارالیه در سال 54 به اتهام فعالیت به نفع گروه به اصطلاح مجاهدین خلق
دستگیر و سرانجام به سه
سال حبس جنائی درجه
یک محکوم گردیده است.
(برای وی تقاضای عفو شده
است.)
16ـ نورالدین رحیمی5
فرزند سید علی اکبر شغل
پیشنماز: نامبرده یکی از
روحانیون افراطی و طرفدار
خمینی است که در زمینه
توزیع اعلامیه های خمینی و
برگزاری مجلس ختم
کشته شدگان وقایع تبریز
[ناخوانا] که به همین جهت
در تاریخ 23 /5 /57 در
شهرستان مذکور دستگیر و
در حال حاضر در کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی
به مصلحت نیست.)
17ـ حسین حق بین6 فرزند رضا شغل واعظ: یاد شده به اتهام شرکت در تظاهرات
شهرستان قم دستگیر و در بازرسی بدنی از وی یک قبضه سلاح کمری با چهار عدد
فشنگ کشف و در حال حاضر در کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی به مصلحت نیست)
18ـ مجید سیف السادات7 فرزند مرتضی شغل واعظ : نامبرده بالا به اتهام ایراد
سخنان خلاف مصالح کشور و تحریک و تشویق مردم به ایجاد تظاهرات و آشوب و
بلوا در شهرستان خرم آباد در تاریخ 23 /5 /57 دستگیر و سپس به تهران اعزام و در
کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی به مصلحت نیست)
19ـ صدرالدین حائری فرزند عبدالحسین شغل پیشنماز: یاد شده بالا یکی از
روحانیون ناراحت و افراطی و ساکن شیراز می باشد که نمایندگی خمینی را نیز
در استان فارس داراست.
مشارالیه در تاریخ 19 /6 /57 به علت تحریک مردم به
انجام تظاهرات و تشویق مردم به فعالیت به نفع خمینی در شیراز دستگیر گردیده
است.
(آزادی وی بلامانع
است)
20ـ عبدالرحیم ربانی
شیرازی شغل واعظ : نامبرده
بالا از وعاظ ناراحت و از
طرفداران خمینی در
شهرستان قم می باشد که در
سخنرانیهای خود مردم را
تحریک به فعالیتهای ضدملی
نموده که به همین مناسبت
طبق رأی کمیسیون امنیت
اجتماعی شهرستان قم به سه
سال اقامت اجباری در
جیرفت محکوم گردیده است.
(آزادی وی بلامانع است)
21ـ عباسعلی صادقی8 قهاره
فرزند محمدباقر شغل امام جماعت: نامبرده بالا به اتهام ایراد سخنان خلاف مصالح
مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد تظاهرات و آشوب و بلوا در شهرستان
خرم آباد در تاریخ 23 /5 /57 دستگیر و به تهران اعزام و در کمیته مشترک
ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی به مصلحت نیست).
22ـ مهدی قاضی9 فرزند رضا شغل واعظ: نامبرده بالا یکی از روحانیون افراطی و
ناراحت مقیم قم و از طرفداران خمینی می باشد که در اثر تحریک مردم به شورش و
بلوا عده ای مبادرت به شکستن شیشه های بانکها و حمله به محل حزب رستاخیز و
شکستن شیشه های اتومبیلهای متوقف شده نموده که به همین علت به سه سال اقامت
اجباری در سقز محکوم گردیده است.
ضمنا محمدتقی فلسفی از حضور تیمسار
ریاست ساواک استدعای ...
موجه در مورد مشارالیه ...
طی گزارشی در تاریخ
11 /7 /57 به عرض رسیده و ریاست ساواک پی نوشت فرمودند فعلاً اقدامی ندارد.
(آزادی وی به مصلحت نیست.) 23ـ سید علی اصغر دستغیب10 فرزند علی اکبر
شغل واعظ و پیشنماز: نامبرده بالا یکی از وعاظ ناراحت و افراطی و از
طرفداران خمینی در شیراز می باشد که چندین بار احضار و تذکرات لازم به وی
داده شده، مشارالیه به علت تحریک مردم به ایجاد بلوا و شورش و اخلال در نظم
عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال
اجباری در سراوان محکوم گردیده است.
(آزادی وی بلامانع است)
24ـ سید محمود علائی طالقانی فرزند ابوالحسن شغل امام جماعت:
نامبرده بالا تاکنون چندین بالا [بار] به علت فعالیت های ضدامنیتی دستگیر و
سرانجام به ده سال حبس محکوم و پس از گذشت هفت سال از محکومیتش
مورد عفو ملوکانه واقع و از زندان مجددا فعالیتهای خود را شروع و در منابر از
اقدامات و فعالیتهای گروههای تروریست پشتیبانی که به یک سال و نیم اقامت
اجباری دربافت محکوم و پس از طی مدت تبعیدی، در تهران از نظر مالی به گروه
تروریست مارکسیستهای اسلامی کمکهائی می نموده که به همین علت در سال
54 دستگیر و سرانجام به ده سال زندان محکوم گردیده است.
(آزادی وی به
مصلحت نیست.)
25ـ محمد جعفری معروف به ورامینی فرزند ابراهیم شغل روحانی:
نامبرده بالا یکی از روحانیون افراطی بوده که به دنبال سخنرانی تحریک آمیز در
خرم آباد دستگیر و به تهران اعزام و در حال حاضر در کمیته مشترک
ضدخرابکاری بازداشت می باشد.
(آزادی وی فعلاً به مصلحت نیست.)
مقرر فرمائید اگر [ناخوانا]
312 در اجرای امر بررسی و در نظر داشته باشید.
6 /8 /57
در پرونده صادق خلخالی 31395 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ حجت الاسلام محمدجواد
حجتی کرمانی فرزند حاج میرزا
عبدالحسین در سال 1131ش
در کرمان متولد شد و تحصیلات
مقدماتی را در کرمان گذراند و
در سال 1330 به قم عزیمت
نمود و تا سال 1336 در محضر
آیت الله بروجردی، امام خمینی
(ره) و علامه طباطبایی به
تحصیل فقه، اصول و فلسفه
پرداخت.
در همین سال ها بود که
با شهید نواب صفوی آشنا شد و
از افکار انقلابی وی الهام
گرفت.
وی در سال های
41ـ1340 در کرمان به
سازماندهی جوانان همت
گماشت و سپس برای مقابله با
تبلیغات مسیحیت در کرمان با
اسقف بزرگ مسیحی کلیسای
کرمان به بحث و مناظره پرداخت
و کتاب «جلوه مسیح» را تألیف
و منتشر کرد.
در سال 1343 و
پس از ترور منصور به دنبال
یک سخنرانی دستگیر و مدت 3
ماه زندانی شد.
پس از آزادی
از زندان و در سال 1344 به
دنبال کشف حزب ملل اسلامی
به همراه یک گروه 55 نفره
دستگیر و پس از محاکمه در
دادگاههای بدوی و تجدید نظر
نظامی به 10 سال زندان
محکوم گردید و پس از ده سال
و اندی در پائیز سال 1354 از
زندان آزاد شد.
وی در سال
1356 در پی ایراد سخنرانی و
قرائت قطعنامه چهارده ماده ای
در جلسه یادبود مرحوم حاج آقا
مصطفی خمینی در مسجد اعظم
قم، دستگیر و به ایرانشهر تبعید
گردید.
در فروردین 1357 از
ایرانشهر به سنندج و مدتی بعد
به جیرفت منتقل شد و پس از
واقعه خونین 17 شهریور
1357 بازداشت و مدتی در
زندان شهربانی تهران در حبس
بود.
او در آستانه پیروزی
انقلاب به کرمان بازگشت و پس
از پیروزی انقلاب به عنوان
نخستین امام جمعه کرمان به
اقامه نماز جمعه پرداخت.
در
سال 1358 به همراه شهید باهنر
از سوی مردم کرمان به
نمایندگی مجلس خبرگان
برگزیده شد و یک سال بعد در
نخستین انتخابات مجلس
شورای اسلامی به عنوان
نماینده تهران به مجلس راه
یافت او صاحب آثار بسیاری در
زمینه تألیف و ترجمه می باشد.
2ـ حجه الاسلام حیدرعلی
جلالی خمینی فرزند علی حسین
در سال 1311 ش در گلپایگان
متولد شد.
وی در طول دوران نهضت امام
خمینی (ره) بارها از سوی
ساواک احضار و بازداشت شد.
حجه الاسلام جلالی خمینی از
علمای بارز و مشهور شرق
تهران است.
ایشان پس از
انقلاب اسلامی سرپرست کمیته
منطقه 5 تهران بود.
مبارزات ایشان در نهضت
اسلامی و مخالفتش با ضد
انقلاب باعث شد که در مرداد
ماه سال 1360 ترور شود که
خوشبختانه نافرجام ماند.
وی
هم اکنون امام جماعت مسجد
احمدیه نارمک می باشد.
3ـ آیت الله حسینعلی منتظری
فرزند علی در سال 1301 ه ش
در نجف آباد اصفهان متولد شد.
تحصیلات حوزه ای خود را در
اصفهان و سپس در قم پی گرفت
وی از نزد اساتید توانمندی
چون آیه اللّه بروجردی، آیه اللّه
سیدمحمد محقق داماد، آیه اللّه
حجت و امام خمینی (ره) کسب
فیض نمود و به درجات عالی
علوم دینی رسید.
ایشان
بخصوص در دهه چهل به علت
همراهی با نهضت امام
خمینی(ره) تحت تعقیب عوامل
امنیتی رژیم قرار گرفته و در
این مسیر چندین بار دستگیر،
زندانی و مدتی تبعید شد.
پس
از پیروزی انقلاب اسلامی و
بعد از وفات آیت الله طالقانی،
امامت جمعه تهران از طرف
امام خمینی به ایشان واگذار
شد.
در سال 1364 مجلس
خبرگان، آیت الله منتظری را به
عنوان قائم مقام رهبری تعیین
کرد ولی این حکم در سال
1368 به علت نفوذ عناصر
قدرت طلب در دفتر وی و انتقال
واژگونه اخبار و حوادث روز به
ایشان و اتخاذ مواضع علیه
حرکت طبیعی انقلاب، پس گرفته
شد.
4ـ سید علی محمد دستغیب
فرزند سید علی اکبر در سال
1313 در شیراز متولد گردید.
پس از اخذ دیپلم، با بهره گیری
از محضر آیات عظام: شهید
دستغیب، شیخ حسنعلی نجابت،
گلپایگانی، خویی، شیخ محمد
باقر زنجانی و حضرت امام
خمینی (ره) به تحصیلات
حوزوی همت گمارد.
مبارزات
سیاسی خود را در سال 1342 و
با شرکت در جلسات مذهبی
آغاز نمود.
چندین بار توسط
ساواک احضار و یا ممنوع المنبر
گردید و حکم تبعید وی صادر
شد.
پس از پیروزی انقلاب
اسلامی به سرپرستی پادگان
هوابرد شیراز، ریاست دادگاه
انقلاب اسلامی شیراز (استان
فارس) و نیز سرپرستی حزب
جمهوری اسلامی فارس اشتغال
یافت.
سپس به تأسیس حوزه
علمیه ابوصالح در شیراز اقدام
نمود و علاوه بر سرپرستی
حوزه، خود در آنجا به تدریس
پرداخت.
ایشان نماینده دور اول و سوم
مجلس خبرگان از استان فارس
می باشد.
5ـ حجه الاسلام والمسلمین
نورالدین رحیمی فرزند سید
علی اکبر رحیمی در سال 1314
ش در خرم آباد بدنیا آمد از
دوازده سالگی تحصیلات
مقدماتی را در حوزه علمیه قم
آغاز کرد، در ادامه به درس
بزرگانی چون آیت الله
بروجردی، حضرت امام (ره)،
آیت الله داماد و آیت الله صدر
حاضر شد.
سپس به خرم آباد
مراجعت کرد و به سرپرستی
حوزه علمیه کمالیه و امام جمعه
خرم آباد برگزیده شد.
و به سبب
فعالیت های سیاسی سالهای
1343، 1344 و 1357 به
زندان افتاد.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی در حوزه علمیه
کمالیه و کمیته انقلاب اسلامی
خرم آباد به خدمتش ادامه داد و
بعد از شهادت برادرش
فخرالدین رحیمی در حادثه هفتم
تیر 1360، از سوی مردم
ملاوی به نمایندگی مجلس
شورای اسلامی انتخاب شد.
وی در دوره دوم مجلس
شورای اسلامی هم نماینده
مردم ملاوی و سرانجام در
اسفند 1364، هنگامی که همراه
با عده ای از شخصیت ها و
مسئولان کشوری با یک
هواپیمای غیر نظامی عازم
جبهه های جنوب بودند.
در
نزدیکی اهواز با حمله هواپیمای
متجاوز عراق به شهادت
رسیدند.
6ـ حجه الاسلام حسین حق بین،
فرزند رضا در سال 1326 ش
در شهر قم دیده به جهان گشود.
وی در مورخه 6 /6 /57 به
اتهام شرکت در تظاهرات علیه
رژیم شاه، حمل سلاح و
تیراندازی به سوی مأمورین
توسط شهربانی دستگیر و
منزل وی مورد بازرسی قرار
گرفت.
وی پس از دستگیری
روانه زندان کمیته مشترک ضد
خرابکاری گردیده و در آنجا
تحت شکنجه و بازجویی قرار
گرفت.
اداره دادرسی ارتش در
مورخه 26 /10 /57 قرار
بازداشت وی را به قرار منع
پیگرد تبدیل و وی آزاد شد.
7ـ حجه الاسلام سید مجید
سیف السادات، فرزند سید
مرتضی در سال 1307 ش در
خرم آباد متولد شد.
وی به جهت
ایراد سخنان انتقادی مدتی را
ممنوع المنبر و ساواک در سال
1346 با صدور گذرنامه برای
سفر حج وی مخالفت نمود.
حجه الاسلام سیف السادات در
مورخه 23 /5 /57 به اتهام
ایراد سخنان به اصطلاح خلاف
مصالح مملکتی و تحریک و
تشویق مردم به برپایی
تظاهرات دستگیر و روانه زندان
کمیته مشترک ضد خرابکاری
شده و در آنجا تحت بازجویی و
شکنجه قرار گرفت.
با حکم اداره
دادرسی ارتش در مورخه
26 /7 /57 قرار بازداشت وی
به قرار التزام به عدم خروج از
حوزه قضایی تهران تبدیل و
وی آزاد شد.
(اسناد ساواک)
8ـ حجه الاسلام عباسعلی
صادقی، فرزند محمدباقر در
سال 1304 ش در اردستان
متولد شد.
در بیوگرافی تنظیم
شده از سوی ساواک درباره وی
چنین آمده است : «برابر سوابق
موجود مشارالیه از شاگردان
سابق آیت الله بروجردی و
خمینی بوده و در سال 43
اعلامیه خمینی را که حاوی
مطالب تند و حادی بوده با خود
از قم به خرم آباد برده و
توزیع نموده است.
یاد شده در
همان سال نامه ای را که از طرف
حوزه علمیه خرم آباد جهت
آیه اللّه میلانی ارسال شده و در
آن نسبت به توقیف و تبعید
خمینی اظهار تأسف نموده بودند
به اتفاق چند نفر امضا نموده
است...
»
وی که امامت مسجد جوادالائمه
خرم آباد را عهده دار بود در
مورخه 23 /5 /57 به اتهام
ایراد سخنرانی علیه رژیم و
ترغیب و تشویق مردم به برپایی
تظاهرات توسط ساواک خرم
آباد دستگیر و روانه کمیته
مشترک ضد خرابکاری شده در
آنجا تحت بازجویی و شکنجه
قرار گرفت.
با حکم اداره دادرسی ارتش در
مورخه 26 /7 /57 قرار
بازداشت وی به قرار التزام به
عدم خروج از حوزه قضایی
تهران تبدیل و آزاد شد.
(اسناد
ساواک)
9ـ حجه الاسلام مهدی قاضی،
فرزند رضا در سال 1306 ش
در خرم آباد لرستان متولد شد.
وی که سرپرستی حوزه علمیه
خرم آباد را به عهده داشت از
فعالین نهضت امام خمینی (ره)
بود.
وی به عنوان نماینده امام
در منطقه لرستان نسبت به اخذ
وجوهات و ارسال آن برای امام
خمینی (ره) اقدام نمود که این
کار از چشم ساواک پنهان نماند.
در اواخر سال 49 با صدور
گذرنامه جهت وی مخالفت شد.
حجه الاسلام قاضی به اتهام
ایراد سخنان به اصطلاح خلاف
مصالح مملکت و تحریک و
تشویق مردم به ایجاد تظاهرات
در مورخه 23 /5 /75 توسط
ساواک دستگیر و روانه زندان
کمیته مشترک ضد خرابکاری
شده و در آنجا تحت شکنجه و
بازجویی قرار گرفت با حکم
اداره دادرسی ارتش در مورخه
26 /7 /57 قرار بازداشت وی
به قرار التزام به عدم خروج از
حوزه قضایی تهران تبدیل و
وی آزاد شد.
(اسناد ساواک)
10ـ حجت الاسلام والمسلمین
علی اصغر دستغیب فرزند
علی اکبر در سال 1324 ش در
شیراز بدنیا آمد.
تحصیلات
ابتدایی و متوسطه را تا اخذ
دیپلم ریاضی ادامه داد و
همزمان به فراگیری علوم
حوزوی پرداخت و دوره سطح
را گذراند.
در مبارزات سال
1342 که در منطقه فارس از
سوی شهید آیت الله سید
عبدالحسین دستغیب هدایت
می شد فعالانه شرکت کرد.
پس
از آن دائما از طرف مأموران
رژیم مورد تعقیب و یا جلب و
منع بود از جمله در سال 1351
ش دوبار دستگیر شد.
پس از آن
برای شرکت در دوره خارج فقه
و اصول به قم آمد.
در سال
1356 همزمان با اوج گیری
انقلاب اسلامی به زندان
عادل آباد مشهد افتاد و سپس به
سراوان در سیستان و بلوچستان
و از آنجا به بندر لنگه تبعید شد.
نمایندگی مجلس خبرگان
رهبری از جمله مسئولیت های
وی پس از پیروزی انقلاب
اسلامی است.
منبع:
کتاب
آیتالله محمدصادق خلخالی به روایت اسناد ساواک صفحه 380