تاریخ سند: 7 آذر 1342
موضوع: مجلس روضه خوانی
متن سند:
از: کلانتری یک
به: ریاست محترم سرکلانتری شماره: 3668
محترما پیرو گزارش شماره 3661 ـ 6 /9 /42 به عرض عالی می رساند برابر
گزارش مأمور مربوطه آقای خلدی نسب لیله گذشته در مسجد میرزامحمدهاشم
اظهار داشته: اول سرمای
زمستان است و کسی به فکر
خاکه ذغال و پوشاک فقرا
نیست و مدتی است آقا
گرفتار زندان است (خمینی)
که کسی به فکر نیست و
آنهایی که باید به فکر باشند
برای ریاست و جاه طلبی
فقط در مواقع افتتاح فلان
محل فقط بله قربان و دست
به سینه ایستادن را می دانند.
و در آخر منبر برای نجات
یوسف زندانی، خمینی، دعا
کرد؛ بعدا آقای ابطحی منبر
رفته و اظهار داشت: اینکه
آقا فرمودند دیگران باید به
فکر باشند اشتباه است و ما باید خودمان فکری بکنیم و پادگان درست نماییم و
قدرت پیدا کنیم تا بتوانیم عرض اندام نماییم و من در همین شهر اصفهان سه
صندوق برای جمع آوری پول درست کرده ام و حساب هم در صرافخانه افشار
باز کرده اشخاص هم اسم نویسی نموده ماهانه و روزانه مبلغ معینی پرداخت
می کنند که اول برای تبلیغات دینی در مقابل اجانب دوم برای دستگیری فقرا
سوم برای خرید دارو و دکتر مجانی برای ضعفا و این کار به خوبی پیشرفت نموده
است ما باید با آنهایی که به اسم وام از بیگانه می گیرند و خرج قماربازی و
شهوت رانی می کنند باید ثابت کنیم که به آنها احتیاجی نداریم و لذا آقای محمدرضا روضاتی چهارسوقی
تقاضا نمود که مسئولیت صندوق مسجد را به عهده بگیرد و پول جمع آوری نماید و کاغذ و قلم آوردند
مشغول شدند چند نفر تعهد کردند که ماهانه مبلغی پرداخت کنند و اول خود محمدرضا روضاتی تعهد کرد
دیگر از صحبتهای آقای ابطحی این بود که اظهار داشته مردم ننشینند تا آنها لباس کهنه آمریکایی،
داروهای گندیده آمریکایی برای ما بیاورند و به اسم بنده و شما وام بگیرند خودتان در صندوق مسجد
شرکت کنید.
منبع:
کتاب
بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 72