صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : فعالیتهای مشکوک

تاریخ سند: 12 دی 1344


موضوع : فعالیتهای مشکوک


متن سند:

شماره : 966 /300/الف بانو ایرن نیکلادزه منشی مخصوص دکتر گودرزی وزیر مشاور و دبیر کل شورای عالی اداری از جمله افرادی است که با مرحوم حسین علاء1 روابط فوق العاده نزدیک و صمیمانه ای داشته و اخیرا هم با منوچهر قراگزلو2 ارتباط برقرار ساخته و توسط نامبردگان و از طریق آنها از اخبار مخصوص دربار شاهنشاهی مطلع گردیده و این اخبار را در اختیار دکتر گودرزی می گذارد و حتی تا چندی قبل اخبار مکتسبه را به پارسا (نامبرده اخیرالذکر عضو شورایعالی اداری و از افراد فعال جبهه ملی محسوب می گردد) که شوهر خواهرش بود می گفت.
ضمنا بانو ایرن تاکنون چندین مرتبه وسیله ملاقات دکتر گودرزی را با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی فراهم ساخته و باید گفت که کار مشارالیها فوق العاده حساس بوده و کمک های فراوان به منظور دادن اخبار به دکتر گودرزی نموده و می نماید.
» اطلاعات دیگر : ایرن نیکلا دزه دختر مرحوم سرهنگ کریگورنیکلادزه می باشد.
مشارالیها چندین سال است که با یک نفر ایتالیائی به نام «نروی پاریانی» که در شرکت «وسپا» کار می کند زندگی می نماید و کلیه مخارج نامبرده را می پردازد و البته نامبردگان با یکدیگر رسما ازدواج نکرده اند.
در سال گذشته خانم ایرن با کمک دکتر گودرزی وزیر مشاور] برای] آقای پاریانی مبلغی در حدود 000 /500 /1 ریال به عنوان وام صنعتی از بانک اعتبارات صنعتی اخذ نمود و پاریانی در ایتالیا دارای همسر و فرزند می باشد.
[نصیری :] تحقیق شود بانو ایرن نیکلادزه با کدام یک از مقامات خارجی ارتباط دارد.
فوری 1ـ سوابق بانو نیکلادزه بررسی شود.
2ـ رونوشت این اطلاعیه که متضمن پینوشت تیمسار ریاست ساواک می باشد جهت هرگونه اقدام به اداره کل هشتم منعکس گردد.
16 /10

توضیحات سند:

1ـ حسین علاء فرزند میرزا محمد علیخان علاءالسلطنه، در سال 1262 شمسی در شهر تفلیس بدنیا آمد، در آن هنگام پدرش کنسول ایران در تفلیس بود و لقب معین الوزاره داشت.
در شب 11 محرم 1307 ق که ناصرالدین شاه از سفر سوم اروپا برمی گشت در تفلیس به خانه معین الوزارۀ رفت و هنگام ورود او علاء به پیشواز شاه رفت و به زبان فرانسه به شاه خوشامد گفت.
در همان سال معین الوزاره لقب علاءالسلطنه گرفت و از طرف ناصرالدین شاه به وزیر مختاری ایران در لندن منصوب شد.
علاء هم به اتفاق پدر عازم انگلستان گردید و تحصیلات متوسطه را در آنجا به پایان برد و در 1321 ق به پیشنهاد پدرش از طرف وزارت خارجه به عنوان کارمند، مأمور خدمت سفارت ایران در لندن شد.
در سال 1330 که علاءالسلطنه برای چندمین بار وزیر خارجه شد، علاء به ریاست کابینه وزارت خارجه ارتقاء جست و لقب «معین الوزاره» گرفت.
او چون به زبان انگلیسی تسلط داشت بیشتر اوقات در مشکلات سیاسی که بین وزارت خارجه و سفارت انگلستان روی می داد واسطه ملاقات و مذاکره با وزیر مختار بود و اولیاء سفارت انگلستان با توجه به سوابق مأموریت علاءالسلطنه در لندن به فرزندش نیز اعتماد داشتند.
علاء در دوران جنگ اول جهانی به مناسبت داشتن شغل ریاست کابینه وزارت امور خارجه و چیرگی بر دو زبان انگلیسی و فرانسه در مذاکرات سیاسی ایران باسفارتخانه های خارجی نقش حساسی داشت، او برای شکستن شهرت انگلو فیلی خود گاهی به جانبداری از آلمان تظاهر می کرد.
و در طول دوران زمامداری وثوق الدوله و مشیرالدوله و حکومت سپهدار رشتی و حکومت کودتا، وزیر مختار ایران در آمریکا بود.
وی در انتخابات دوره پنجم به وکالت طهران برگزیده شد و در آذر ماه 1302 به طهران بازگشت.
و همکاری صمیمانه با حسن تقی زاده را از مجلس پنجم آغاز کرد و در جلسه نهم آبان 1304 که برای خلع سلطنت از سلسله قاجاریه رأی گرفته شد، به تبعیت از تقی زاده رأی مخالف داد.
پس از پایان مجلس پنجم، در مراد 1306 به وزیر مختاری ایران در پاریس برگزیده شد در سال 1311 به طهران بازگشت و به ریاست بانک ملی برگزیده شد.
وی در نیمه دوم سال 1312 به وزیر مختاری ایران در لندن منصوب شد و چهار سال نیز در این مقام بود، سپس در سال 1316 به طهران احضار و از طرف جم ـ نخست وزیر ـ به ریاست کل تجارت و امور اقتصادی منصوب شد.
در نیمه دوم سال 1321 پس از فوت فرزین، به وزارت دربار منصوب گردید و قریب سه سال در این مقام بود و در سال 1324 به سمت سفیر ایران در آمریکا برگزیده شد و رهسپار واشنگتن گردید.
وی در اواخر 1328 به ایران بازگشت و در فروردین 1329 در کابینه علی منصور به عنوان وزیر خارجه معرفی گردید.
به دنبال ترور رزم آرا و مرگ وی در 16 اسفند 1329 توسط فدائیان اسلام، مأمور تشکیل کابینه شد.
اما دوران زمامداری وی به دو روز پس از گرفتن رأی اعتماد از مجلس در تاریخ 12 اردیبهشت بطول نینجامید.
وی پس از استعفا در نیمه سال 1330 مجددا وزیر دربار شد.
به دنبال برکناری زاهدی از پست نخست وزیری در سال 1334، علاء مأمور تشکیل دولت شد.
به دنبال الحاق ایران در پیمان بغداد، تصمیم به شرکت در کنفرانس دولت های عضو پیمان در بغداد را داشت که به دلیل مخالفت نیروهای ملی و مذهبی با این پیمان، فدائیان اسلام در تاریخ 25 / آبان / 1334 وی را که قصد شرکت در مجلس ترحیم سید مصطفی کاشانی (نماینده مجلس و فرزند ارشد آیه اللّه کاشانی) که در مسجد شاه منعقد گردیده بود را داشت، ترور کردند، اما وی از این حادثه جان سالم بدر برد و در حالیکه سر و پیشانیش جراحات سطحی برداشته بود و باند پیچی داشت، در جلسه های پیمان بغداد شرکت کرد.
به دنبال این ترور نواب صفوی و برخی از اعضاء فدائیان اسلام دستگیر و محاکمه و اعدام شدند و دولت علاء تا اواخر 1335 به کار خود ادامه داد.
وی در سال 1336 بار دیگر به وزارت دربار منصوب و تا شهریور 1342 در این مقام بود، وی هم چنین ریاست شورای جشن های شاهنشاهی، ریاست هیئت امنا دانشگاه پهلوی ـ ریاست هیئت مؤسسین دانشگاه ملی ـ و ریاست انجمن برادری جهانی و لاینز بین المللی و استاد اعظم فراماسونری را به عهده داشت.
وی سرانجام در 21 تیر 1343 فوت و در مجاورت حضرت عبدالعظیم (ع) دفن گردید.
حسین فردوست در خصوص وی چنین می گوید: «...
این شخص طرفدار سیاست انگلیس و علاقمند شدید به محمدرضا بود و از دوره جوانی که به همراه مصدق، هر دو نماینده مجلس بودند، نزدیک ترین فرد به مصدق بود.
همین فرد، تردیدی نداشته و ندارم که محکم ترین رابط بین محمدرضا با سفارت های انگلیس و آمریکا و در عین حال محکم ترین رابط بین محمدرضا و مصدق بود.
اطلاع داشتم که ملاقات های علاء با انگلیسی ها و آمریکایی ها فقط در رده سفیر بود و محل ملاقات آنها در ساختمان وزارت دربار بود.
» 2ـ منوچهر قراگزلو (قره گوزلو) فرزند میرزا تقی خان، در سال 1304 ش در همدان به دنیا آمد.
خاندان قره گوزلو در همدان از دست پروردگان انگلستان بود که به وسیله آنها به موقعیت های مهم رسیدند.
منوچهر قره گوزلو نیز از همین موقعیت بهره برد و پس از چندی که در اروپا تحصیل کرد، در بازگشت به ایران، به دربار رفت و از محارم محمدرضا پهلوی شد.
او که به عنوان آجودانی و ریاست تشریفات دربار رسیده بود، بعد از وزیر دربار، همه کاره بود و شاه در سفر و حضر با او به سر می برد.
در دوره نوزدهم به فرمان محمدرضا پهلوی به عنوان نماینده همدان به مجلس رفت و پس از آن به ریاست سازمان تربیت بدنی رسید.
در سفری که به همراه فرح پهلوی به پاریس رفته بود، به علت ملاقات با ثریا اسفندیاری مغضوب شد و مدتی در کازینوهای پاریس به قمار پرداخت و پس از آن که برای خرج روزانه اش دارای مشکل شد، به التماس افتاد و با شفاعت عده ای از آشنایانش به ایران بازگشت و با مقرری ای که برای وی تعیین شد، به گذران زندگی پرداخت.

منبع:

کتاب کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 244


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.