تاریخ سند: 22 دی 1344
ب ـ منزل میلانی
متن سند:
ساعت 55 /16 میلانی به اتفاق پسرش سید محمدعلی و احمد نوکرش از
منزل خارج پیاده جهت نماز به مسجد گوهرشاد رفت و ساعت 35 /17 پس از
پایان نماز جماعت به اتفاق پسرش و احمد نوکرش پیاده به منزل خود مراجعت
کرد نامبرده مجددا در ساعت 2035 به اتفاق برادرش سید کاظم پسرش سید
محمد علی و سید اعلم الهدی پیاده جهت شرکت در مجلس روضه خوانی وارد
شبستان گلپایگانی شد و ساعت 2140 از مسجد گوهرشاد خارج به اتفاق
برادرش و سید اعلم الهی پیاده به منزل مراجعت نمود.
از ساعت 30 /18 تا 45 /23 تعداد شش نفر اشخاص شناخته شده روزهای
گذشته رفت و آمد کردند.
پ ـ مسجد جامع گوهرشاد
روز جاری نماز جماعت با نظم و ترتیب اجرا گردید و هیچگونه اتفاقی رخ نداد
ت ـ مجالس روضه خوانی ظهر
(1) مسجد حوض چهل پایه
ساعت 20 /13 شیخ محمد نصراللهی به منبر رفت و گفتار خود را درباره معاد
شروع نمود و در خلال گفته های خود چند داستان نقل کرد و ضمن آن گفت من
در تهران برای خرید جنس به یک مغازه رفتم یک مرتبه صاحب مغازه گفت آقا
فلان عالم برای هر منبر صد تومان می گیرد.
گفتم ای احمق بدبخت خاک بر سرت
امروز یک زن فاحشه را می آورند یک شب یک دهن آواز می خواند سه هزار تومان پول می دهند اصلاً به
روی مبارک نمی آورند اما آن عالم صد تومان می گیرد زیاد است عالمی که هر کلامش هزار جواهر ارزش
دارد ـ واعظ نامبرده درباره کمک به فقرا گفت.
برای معصیت هر قدر بخواهند قابلی ندارد
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 406