صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شایعه تغییر وزراء

تاریخ سند: 6 بهمن 1343


موضوع : شایعه تغییر وزراء


متن سند:

در بعضی محافل مختلف اظهارنظر می شود که قریبا وزیر اطلاعات استعفا داده و دکتر رشتی1 به جای وی [وزیر] خواهد شد.
شایع است که در دو سال اخیر در وزارت اطلاعات در حدود یک ملیون و نیم تومان اختلاس بعمل آمده و معینیان2 در جریان امر دخالت داشته است.
در مورد تغییر وزرا همچنین گفته می شود عباس هویدا و عبدالرضا انصاری3 به عنوان وزیر خارجه و وزیر دارائی معرفی خواهند شد و عباس آرام4 به لندن خواهد رفت.
اصل اطلاعیه در پرونده شایعات بایگانی است یک نسخه به بخش 325 ارسال شد در پرونده های مربوطه نیز بایگانی گردید در پرونده ه و ـ 22 بایگانی شود رئیس بخش 322 رشیدی

توضیحات سند:

1ـ محمدعلی رشتی فرزند رضا، به سال 1297 ش در شهر یزد متولد شد.
پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و تا کلاس دوم دبیرستان در زادگاهش، به اصفهان عزیمت و وارد کالج انگلیسی شبانه روزی آن شهر شد.
تحصیلات دانشگاهی را در رشته علوم سیاسی تا اخذ درجه لیسانس طی کرد آنگاه برای تکمیل به آمریکا سفر کرد و پس از طی دوره فوق لیسانس رشته حقوق بین الملل و علوم سیاسی، از مدرسه تحقیقات علوم اجتماعی نیویورک در رشته علوم سیاسی و حقوق دکترا گرفت.
پس از بازگشت به ایران در سازمان برنامه مشغول کار شد و سپس به نمایندگی مجلس رسید.
(دوره های 21 و 22 و 23) مشارالیه از طرفداران مصدق بوده و از همفکران جبهه ملی که پس از اتمام تحصیل در ایران برای ادامه تحصیل به آمریکا می رود و پس از اتمام تحصیلات، در صدای آمریکا به سمت گویندگی فارسی استخدام می شود.
در موقع سفارت اللهیار صالح در آمریکا از دوستان و نزدیکان صمیمی وی بوده است.
او هنگام مسافرت مصدق به آن کشور طوری جلب توجه و دوستی به مصدق می کند که پس از مراجعت به ایران، مصدق او را جهت اداره کل تبلیغات و رادیو ایران دعوت به همکاری می کند که در نتیجه به ایران مسافرت کرده و مورد محبت و پذیرایی مصدق واقع می شود.
او که خواستار مقام وزارت از مصدق بود که به زمانی دیگر موکول می شود بنابراین از آنجائی که صدای آمریکا با استعفای وی موافقت نکرده بود لذا مجددا به آمریکا عزیمت می کند.
او در سفر مجدد به ایران عضویت اداره سازمان ملل را در ایران داشته و با نادر صالح از فعالین جبهه ملی، شرکتی در تهران دایر و به امور تجاری مشغول می شود.
شایع بود که وی عضو سازمان سیا است که از سوی ساواک تهران تأیید می شود که مأموریت داشته تا با مصدق و دار و دسته او ارتباط مستقیم برقرار نماید.
محمدعلی رشتی با زنی آمریکایی و مسیحی مذهب که معلم زبان بود ازدواج کرد.
وی 10 سال در دایره انتشارات و رادیو سازمان ملل متحد کار کرد و دو سال نماینده سازمان ملل متحد در هندوستان بود.
رشتی که یک سال هم سردبیر روزنامه انگلیسی اطلاعات تهران ژورنال بود، یک سال هم قائم مقام شرکت معاملات خارجی و سپس معاون امور اداری سازمان برنامه شد.
رشتی علاوه بر تدریس در دانشگاه ملی، معاونت امور اداری و ریاست اداره اطلاعات سازمان ملل متحد را در اختیار داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ نصرت اله معینیان در سال 1300 در اصفهان به دنیا آمد و پس از پایان دوره اول متوسطه در سال 1318 وارد هنرستان راه آهن شد و پس از دو سال دیپلم خود را اخذ نمود و در سالهای 1320 ـ 1322 در رشته خود در اصفهان به کار پرداخت.
با سقوط رضاخان و باز شدن فضای سیاسی، او که دارای استعدادی در نگارش بود در سن 22 سالگی فعالیت ژورنالیستی خود را در اصفهان به عنوان عضو هیأت تحریریه نشریه صدای وطن آغاز کرد.
نشریه فوق از نشریات متعددی بود که به استعمار بریتانیا وابستگی داشت.
و از 15 آبان 1324 به عنوان نشریه ای دولت گرا و هوادار جناح سید ضیاءالدین طباطبائی در تهران انتشار آن ادامه یافت.
در همین زمان استعداد در روزنامه نگاری و طبع جویای نام معینیان مورد توجه «اینتلیجنس سرویس» قرار گرفت و او به تهران دعوت شد و از 11 شهریور 1323 سردبیری نشریه «روستا» را به دست گرفت.
با حوادث آذربایجان و تشدید فعالیت سرویس اطلاعاتی انگلیس در تهران، ستاره اقبال معینیان طلوع کرد و وی سردبیر روزنامه تازه تأسیس «آتش» شد و با هزینه سرویس اطلاعاتی انگلیس به همراه تنی چند از روزنامه نگاران به این کشور سفر نمود با تصویب طرح اطلاعاتی مشترک «MI6» و «سیا» در سرنگونی دولت مصدق در نیمه دوم سال 1330 عوامل مطبوعاتی اینتلیجنس سرویس از جمله معینیان در اختیار «سیا» قرار گرفتند.
معینیان از مهره های اصلی عملیات کودتا بود و پس از پیروزی کودتا موفق به اخذ نشان درجه 2 رستاخیز گردید و راه ترقی را به سرعت طی کرد.
در دولت فضل اله زاهدی به معاونت اداره کل انتشارات و رادیو منصوب شد و در دولت اقبال معاونت نخست وزیر و سرپرست تبلیغات بود.
معینیان در دولت علم به وزارت راه رسید ولی به علت مشاجره تند با مسئولین وزارتخانه از کار برکنار و خانه نشین شد.
ولی در خرداد 1342 توسط علم به عنوان وزیر مشاور و سرپرست انتشارات و رادیو منصوب گردید.
وی در سال 1341 با معرفی دکتر علی معروفی عضو باشگاه لاینز شد.
در زمان تشکیل حزب ایران نوین جزء رهبران این حزب بود.
در دولت علم به سمت وزیر اطلاعات رسید و در کابینه هویدا به علت کسالت و بستری شدن از وزارت اطلاعات استعفا داد.
معینیان که در تاریخ 6 /9 /1345 به عنوان رئیس دفتر مخصوص شاهنشاه منصوب شده بود، به نخوت و تکبر و برخوردهای زننده با اشخاص مشهور بود.
اسناد ساواک، پرونده انفرادی 3ـ عبدالرضا انصاری فرزند حسین در سال 1304 ه ش در تهران به دنیا آمد.
در دبیرستان های فیروز بهرام و البرز تحصیل کرد و سپس به دانشکده کشاورزی کرج راه یافت و پس از طی دوره مهندسی زراعی، عنوان مهندسی کشاورزی را به دست آورد.
در سال 1323 در وزارت اقتصاد استخدام شد و در سال 1325 به عنوان معاون اداره کل دفتر اقتصاد به فعالیت ادامه داد.
در پائیز 1325 به اداره کل تبلیغات و رادیو رفت و به عنوان خبرنگار ورزشی در اداره اخبار رادیو مشغول به کار شد.
در سال 7 ـ 1326 جهت ادامه تحصیل به ایالت یوتای امریکا رفت و از دانشگاه یوتا، فوق لیسانس اقتصاد گرفت.
عبدالرضا انصاری در سال 1 ـ 1330 به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون اداری و سپس معاون قسمت اقتصادی در وزارت اقتصاد به فعالیت پرداخت و سپس از طرف آن وزارتخانه مأمور خدمت در هیئت عملیات اقتصادی امریکا در ایران شد.
مشارالیه که اعتماد آمریکایی ها را کاملاً جلب کرده بود، در سال 1333 معاون مخصوص وارن ـ رئیس اصل چهار ترومن در ایران ـ شد و سپس به قائم مقامی رئیس ایرانی صندوق مشترک ایران و امریکا رسید، و از این به بعد با حمایت آنها و اردشیر زاهدی مشاغل مهم و حساسی را بدست آورد از جمله : در سال 1335 وزیر مشاور، سال 1336 معاون وزارت دارایی و خزانه دار کل، وزیرکار کابینه دکتر اقبال، در شهریور 1339 مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان، در تیر ماه سال 1343 استاندار خوزستان و در سال 1345 به عنوان شورای عالی فارغ التحصیلان، تشکل فارغ تحصیلان امریکا را راه انداخت و در کابینه دوم هویدا که از 27 مهر ماه سال 1346 تا شهریور سال 1350 دوام یافت وزیرکشور شد.
در عهد این وزارت بود که داستان تاجگذاری محمدرضا جریان پیدا کرد و شخص انصاری نیز به موازات فعالیت وزارتخانه های دیگر، گوشه ای از این کار را گرفت و خاصه در قضیه شرکت دادن بعضی ایلات و عشایر در روز تاجگذاری که در کاخ گلستان برقرار گردید، نقش مؤثری داشت و قائم مقامی شورای مرکزی جشنهای 2500 ساله را عهده دار بود.
وقتی عمر وزارت مهندس عبدالرضا انصاری در وزارت کشور بسر آمد، وی با اشرف روابطی برقرار کرد و مدیرعامل سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی شد که مدت ها در این سمت انجام وظیفه نمود و نشانهای مختلفی چون جاوید، تاج و همایون از رژیم پهلوی دریافت داشت.
انصاری که از اعضای لژ فراماسونری اهواز وابسته به سازمان اسکاتلند بود و به همراه اردشیر زاهدی، وسایل عیش و نوش و عیاشی رئیس اصل 4 ترومن (وارن) را فراهم می کرد، در طول سال های متمادی اشتغال در مشاغل حساس، در نامه های ماشین شده بدون امضایی که برای مقامات مختلف مملکتی ارسال گردیده، به موارد بسیاری از سوء استفاده ها، مفاسد اخلاقی و همچنین وابستگی وی به امریکا اشاره شده است.
4ـ غلامعباس آرام در سال 1282 هجری شمسی، از پدری ایرانی به نام علیرضا ـ اهل نائین یزد ـ و مادری پاکستانی به دنیا آمد.
پدرش که در بازار یزد، چای فروش و از مبلغین فرقه ضالّه بهائیت بود، در سال تولد غلامعباس، در نزاع بین مسلمانان یزد و اعضای فرقه بابیگری و بهائیگری کشته شد.
پس از این واقعه، مادرش با یک هندی ازدواج کرد و چون شوهر او، با غلامعباس رابطه خوبی نداشت، وی خانه را ترک کرد و به بمبئی رفت و در کنسولگری انگلستان به پادوئی مشغول شد.
مستر کُنت که کنسول انگلستان در بمبئی بود، به جای پدر و مادر، تربیت او را به عهده گرفت و در همه مأموریت های محوله، او را به همراه می برد.
غلامعباس آرام، پس از پایان جنگ اول جهانی، به ایران آمد و با قبول تابعیت ایران، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و چون با زبان اردو آشنائی داشت، به عنوان عضو محلی سفارت ایران به هند، اعزام گردید.
مشارالیه که تا سال 1324 در سمت اداری در وزارت امور خارجه کار می کرد، در این سال، جزو کادر سیاسی قرار گرفت و دبیر دوم سفارت ایران در امریکا شد و با حسین علاء ـ یکی از حامیان اصلی اعضای فرقه بهائیت ـ که وزیر مختار و سفیر کبیر ایران در امریکا بود، نزدیک شد و چون از قواعد چاپلوسی آگاهی داشت، حمایت او را جلب و به وسیله او از سال 1326 در وزارت خارجه ترقی کرد.
عمده مشاغل غلامعباس آرام، به این شرح است : ـ مدیرکل سیاسی در سال های 6 ـ 1335، در این ایام بود که با شنیدن خبر فوت شوقی افندی در لندن، به نشانه عزا، کراوات مشکی بست و در همین مقام بود که به همراه دیگر اعضای شورای عالی استخدامی، با ارتقاء امیرعباس هویدا، به مقام رایزنی سفارت ایران در ترکیه، موافقت کرد ـ سفیر کبیر ایران در توکیو در تاریخ 7 /9 /36 که با پافشاری حسین علاء، صورت گرفت و شانزده روز پس از این حکم، با حفظ سمت به عنوان سفیر کبیر ایران در چین تایپه نیز منصوب شد.
ـ وزیر امور خارجه در کابینه منوچهر اقبال در تاریخ 11 /5 /38 ـ سفیر کبیر ایران در بغداد در تاریخ 19 /6 /39 ـ غلامعباس آرام در دوران نخست وزیری علی امینی، به عنوان وزیر امور خارجه به کابینه او پیوست و این سمت را در دولت های اسداللّه علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا نیز حفظ و در سال 1345 جای خود را با اردشیر زاهدی عوض کرد و به جای او به سفارت لندن رفت.
مشارالیه که در سال 1349 بازنشسته شده بود، در سال 1350 با تصویب هیئت دولت، سفیر کبیر ایران در چین شد و در سال 1352 به عنوان سفیر اکردیته در پیونگ یانگ کره و هانوی نیز معرفی گردید و به پاس خدماتی که به محمدرضا پهلوی کرده بود، در دوره هفتم به عنوان سناتور انتصابی، به عضویت مجلس سنا درآمد.
حسین فردوست که از تربیت یافتگان مکتب جاسوسی انگلیس ـ MI6 ـ بود، پس از شرح چگونگی ارتباط مأموران اینتلجنس سرویس، با همکاران ایرانی خود، درباره جایگاه و موقعیت غلامعباس آرام در نزد آن سازمان، می نویسد : «عباس آرام از وابستگان انگلیس، مدت ها وزیر خارجه بود.
موقعی که او سفیر در ژاپن شد، هوشنگ انصاری کارمند محلی سفارت ایران بود.
آرام تشخیص داد که انصاری فرد مناسبی است و او را به انگلیسی ها معرفی کرد.
بدین ترتیب، انصاری ناگهان وزیر اطلاعات، سفیر ایران در امریکا و...
شد.
» غلامعباس آرام که از اعضای فراماسونری جهانی بود و در لژهای مختلف، از جمله : لژ کیوان و ستاره سحر، عضویت داشت و در مرداد 1348 با معرفی یوسف خوش کیش به عضویت باشگاه ورزشی شاهنشاهی نیز درآمده بود، در یکی از برنامه های رادیو بغداد، در تاریخ 7 /6 /48، چنین معرفی شد : «آرام فراماسون انگلیسی است.
اینتلیجنت سرویس اطلاعاتی را که می خواست، مستقیما از این شخص دریافت می کرد و در اختیار دایره خاورمیانه وزارت خارجه انگلیس می گذاشت.
» غلامعباس آرام که شناسنامه اش در سرکنسولگری ایران در دهلی صادر شده بود، در ارتباط با دوستان انگلیسی!؟ خود تا آنجا پیش رفت که در زمانی که مدیرکل سیاسی بود، با یک دختر انگلیسی ازدواج کرد ولی بنا به دلایلی که مشخص نیست، در سال 1338، از او جدا شد و تا پایان عمر، همسری دیگری اختیار نکرد.
او که در ارزیابی ساواک در تیرماه 1339، اهل مشروب و قمار معرفی شده بود، در اردیبهشت 1341 نیز چنین معرفی شد: «بدنام نیست ولی به علت معروفیت به طرفداری جدی از سیاست انگلیس، بین مردم وجهه ای ندارد.
» و باقر عاقلی بدون ذکر هیچ مأخذی ضمن آنکه سال تولد غلامعباس آرام را 1278 می نویسد، او چنین روایت می کند : «تا 16 سالگی در یزد تحصیل کرد و زبان انگلیسی را به خوبی فرا گرفت.
سپس به شیراز رفت و در پلیس جنوب که توسط انگلیسی ها تشکیل شده بود، استخدام شد و تا پایان جنگ اول جهانی با درجه گروهبانی در آنجا بود.
در این مأموریت با چند تن از افسران و درجه داران هندی آشنا شد و از آنها تقاضای کار در هندوستان کرد.
حوالی سال 1300 به هندوستان رفت و در دهلی در دکان یک چای فروش یزدی [!!؟] استخدام شد.
دو سالی در بازار دهلی کار آزاد داشت و سپس در سال 1302 به عنوان عضو محلی سرکنسولگری ایران در هندوستان استخدام شد.
» غلامعباس آرام که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصت خارج شدن از کشور را نیافته بود، پس از دستگیری، چندی در بازداشت بود و پس از آزادی در سال 1363 درگذشت.

منبع:

کتاب امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 126

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.