تاریخ سند: 31 خرداد 1343
موضوع: روابط ایران و شوروى
متن سند:
شماره: 10407 /322 تاریخ: 31 /3 /43
موضوع: روابط ایران و شوروى
طبق دعوت قبلى که توسط سفارت شوروى به عمل آمده بود بعدازظهر روز سه شنبه 26 /3 /43 موقعى که یکى از نمایندگان مجلس شوراى ملى وارد سفارتخانه مىشود ابتدا دبیر دوم سفارت از او سؤال مىکند آیا مرتبه اول است که به سفارت شوروى مىآیید. تاکنون چند مرتبه وکیل شدهاید. منزل شما در تهران است یا شمیران. آیا از طرف دول خارجى از شما دعوتى به عمل آمده است یا نه؟. مسافرت والاحضرت اشرف پهلوى به مسکو چه عکسالعملى در ایران داشته است. شنیدهایم نمایندگان زن را به لندن دعوت کردهاند.
بعد دبیر اول سفارت سؤالاتى به شرح ذیل از نمایندگان مزبور به عمل مىآورد:
1ـ آیا فراکسیون کارگران وابسته به حزب ایران نوین است.1 و اگر هست رئیس فراکسیون کیست.
2ـ چند روز قبل در روزنامه کیهان خوانده شد که در مجلس سنا جنجالى بوده و از دولت اکیدا خواسته شده که نماینده دولت حتماً باید در جلسات مجلس شرکت داشته باشد.
3ـ آیا لایحه معاهده ایران و شوروى به مجلس آمده است یا خیر؟.
پس از این سؤالات نمایش فیلم شروع گردیده و ابتدا طرق ساختمان سد و ساختمانهاى کشاورزى در سیبرى و سپس محاصره کوبا از طرف آمریکاییها. دانشگاه دوستى بینالمللى. چند صحنه راجع به طرفدارى از صلح نمایش داده شده و موقع نمایش نصف از فیلم مزبور بلندگو در کنار پرده سینما قرار داشته و بعداً از اواسط فیلم بلندگو به محوطه سفارت نصب شده است.
محترماً این اطلاعیه جهت اداره کل هشتم تهیه در صورت تصویب ارسال شود احمدى 30 /3 /43
روى پرونده روابط ایران و شوروى
ارسال شود 30 /3
توضیحات سند:
1ـ به دنبال از رونق افتادن و بىاعتبار شدن حزب ملیون و مسئلهدار شدن آن، حزب ایران نوین در تاریخ 24 /9 /1342 اعلام موجودیت کرد. در رأس رهبرى آن حسنعلى منصور دستپرورده آمریکا قرار داشت و پس از ترور منصور حزب دچار تزلزل شد و به دلیل اینکه امیر عباس هویدا به جهت نخستوزیر شدن از قبولى دبیرکلى حزب سرباز زد، وزیر سابق کشور (عطاءاللّه خسروانى) به دبیرکلى انتخاب شد و تا سال 1348 در این سمت باقى ماند. پس از خسروانى و تا انحلال حزب، منوچهر کلالى دبیرکل آن بود. البته این شکل ظاهر قضیه است. در واقع همان طور که در سال 1353 همین حزب ایران نوین به علت کشمکشهاى داخلى و از دست دادن خریداران و کهنگى و فرسودگیش در استفاده تبلیغاتى رژیم از آن، جاى خود را همراه حزب مردم به حزب رستاخیز داد. در سال 42 نیز چون حزب ملیون رونق چندانى نداشت و به مسائلى مبتلا گشته بود شاه و کسانى که از پشت این صحنه را مىگرداندند به این فکر افتادند که حزبى دیگر بنا کنند تا هم جاى ملیون را بگیرد و هم در جهت به اصطلاح انقلاب سفید شاه، آن را بکار بگیرند. دبیران کل حزب هیچگاه به فکر حل مسائل اجتماعى، سیاسى و اقتصادى جامعه و یا ترقى و پیشرفت مسائل نبودند بلکه تنها در فکر منافع ملى و شخصى خود و اقوام و بستگان و دوستان خود بودند و بودجهاى را که از طرف دولت و وزارتخانهها اما به طریق محرمانه دریافت مىکردند به مصارف شخصى خود مىرساندند و فعالیت عمده حزب در انتخابات آشکار مىشد. آنان سعى مىکردند تا به هر صورت ممکن افراد خود را به عنوان نماینده مردم به مجلس و هر کجا احتیاج به انتخابات داشته و یا پستى در کار بوده تحمیل کنند و آنقدر در آراء تغییر مىدادند که مورد اعتراض هویدا و شخص شاه هم قرار مىگرفتند.
حزب ایران نوین، حزبى دستساز آمریکا بود که شاه به لحاظ شعار طرفدارى این حزب از انقلاب سفید آن را پذیرفت و جزء طرفدارى از سیاستهاى آمریکا در ایران و ترویج فرهنگ شاهنشاهى و اشاعه فساد به وسیله تأسیس سازمان جوانان، حزب کار دیگرى انجام نداد.
ـ اسناد ساواک، بولتن ویژه و پرونده حزب ایران نوین.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - روابط ایران و شوروی صفحه 84