صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پخش اعلامیه در خیابان 45 متری سیدخندان، تهران

تاریخ سند: 27 فروردین 1357


پخش اعلامیه در خیابان 45 متری سیدخندان، تهران


متن سند:

شب هنگام مورخ 27 /1 /37 تعدادی اعلامیه استنسیل شده و بدون امضاء تحت عنوان «مردم چه می گویند و چه میخواهند» در خیابان 45 متری سیدخندان، تهران پخش گردیده که خلاصه مفاد آن بشرح زیر است : چه شده است مردم ایران از هر طبقه و صنف و کارگر و پیشه ور و دهقان و زارع و روحانی و دانشجو دست به تظاهرات زده و جان در دست در میدان مبارزات گام نهاده اند؟ باید به خواستهای ملت بیدارشده اسلام و ایران پاسخ منطقی داده شود.
از باب نمونه اینکه مردم می پرسند چرا کشاورزی ایران به چنین روز سیاه افتاده و دهقانان دسته دسته روستاها را ترک کرده و برای کسب نان و روزی روانه شهرها شده اند؟ چرا امروز در روستاهای ما گندم امریکائی مصرف میشود و دهقانها محتاج گوشت و تخم مرغ خارجی شده اند؟ چرا فئودالیسم صنعتی و لاشخوران مسکن، دست به غارت مردم گشوده اند؟ چرا وضع بهداشتی در کشورمان این همه باید نامطلوب باشد؟ چرا روزنامه و رادیو باید در اختیار یک طبقه استعماری باشد که حقایق را وارونه جلوه دهند و در حقیقت به ملت و کشور خیانت کنند؟ چرا دست امریکا و یهود را باید در سراسر کشور آزاد گذاشت؟ چرا مأمورین و عاملین کشتار قم و تبریز که خون عزیزان مردم را به ناحق ریختند، به جای محاکمه و مجازات باید تشویق شوند؟ چرا افراد کثیری را به جرم داشتن و پخش اعلامیه از مراجع بزرگ شیعه، باید زندانی ساخت؟ چرا رژیم در یک کشور باصطلاح اسلامی از یک سو امکان فعالیتهای آزاد و ادبی را از روحانی و دانشجو و احزاب و ملت و شخصیتهای مترقی سلب کرده و از سوی دیگر راه را برای هزارها قمارخانه و مراکز فساد و فحشاء باز کرده است؟ چرا اختناق مذهبی در مسجد و دانشگاه و دانشکده ها و خلاصه در همه جا باید بر مردم حاکم باشد؟.
آیا معنای فضای باز سیاسی ایران این است که همه روز خون افراد بیگناهی که میگویند ما استقلال فردی و استقلال اجتماعی میخواهیم، ریخته شود؟ و دیگر اینکه خوشبختانه روحانیت ایران از حیث معلومات و درک مسایل بین المللی در سطح بسیار بالا قرار دارد، چرا باید برای دادن آگاهیهای فردی و اجتماعی به مردم، افرادی مورد تهمت قرار گیرند، چه تهمتی بالاتر از اینکه به روحانیت مارکسیسم اسلامی و مرتجع و استعمارگر گفته شود؟ بنابراین باید گفت دولت با روش خود نشان داد که در پاسخ این پرسشها سر به گریبان غفلت فرو برده است.
شما ای خواننده محترم اکنون که با گوشه ای از این دردهای اجتماعی آگاهی حاصل نمودید، بدانید در زندانهای کشور ما که باید جای رجاله ها باشد هزاران نفر از برادران و خواهران بیگناه ما بسر میبرند.
آری شما وظیفه سنگینی برای نجات آنها دارید، آنهایی که برای زنده کردن حق و عدالت اجتماعی و آزادی بخشیدن به جامعه گرفتار شده اند.
به دستور قرآن چنانچه مظلوم قدرت گرفتن حق خود را نداشته باشد و از مسلمانان دیگر کمک بخواهد، بر آنها واجب میشود، در باز ستاندن حقش او را کمک و یاری نمایند.
1 از خداوند متعال عظمت اسلام و پیروزی مسلمین را مسئلت داریم.
ارزیابی خبر : خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده: پخش اعلامیه صحت داشته و مطالب بالا در آن درج شده است.

توضیحات سند:

1 ـ با وجود چنین اعلامیه ای که مفاد آن در بیشتر اعلامیه ها، نامه ها و پیامهایی که این روزها توسط ساواک کشف و گزارش می شد، تکرار می گردید، محمدرضا پهلوی در گفتگوی خود با روزنامه «ساندی تایمز» گفت: «اشکال کار ناشی از ارتجاع سیاه و ارتجاع سرخ است که به خاطر منافع مشترک در جلوگیری از پیشرفت کشور دور هم جمع شده اند.
» شاه که امروز (27 /1 /57) با خبرنگار ساندی تایمز صحبت می کرد با اصرار بر نظریه های مبهم خود نسبت به قیام اسلامی مردم ایران، گفت: «شکنجه نیست.
مطمئن باشید.
هیچ کس بدون اتهام زندانی نمی شود.
به بسیاری از موارد که تاکنون در دادگاههای نظامی رسیدگی می شد اکنون در دادگاههای غیرنظامی رسیدگی می شود و تنها موارد حاد از فعالیتهای ضد ملی در دادگاههای نظامی مورد رسیدگی قرار می گیرد.
سانسور شدید بر مطبوعات حاکم نیست، لیکن ما به مطبوعات می گوییم چه چیز علیه منافع کشور هست یا نیست.
انتقادهای شدید مطبوعاتی وجود دارد، البته نه از رژیم یعنی از خاندان سلطنت، مردم این انتقاد را نمی پذیرند، بلکه از امور جاری مملکت صورت می گیرد.
» (بولتن محرمانه رادیو تلویزیون ملی ایران/ش22/صص 3 تا 5) شاه گفت: «برنامه آزادی های سیاسی بنا به علل داخلی جریان یافته و به انتقال قدرت به ولیعهد منجر می شود.
» (بولتن محرمانه خبرگزاری پارس / ش 28 / ص 1)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 04 صفحه 384


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.