صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

هر چه به روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى نزدیک‌تر مى‌شد، گستره تظاهرات در شهرها و شهرستان‌ها و روستاها نیز بیشتر مى‌گردید.

هر چه به روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى نزدیک‌تر مى‌شد، گستره تظاهرات در شهرها و شهرستان‌ها و روستاها نیز بیشتر مى‌گردید.


متن سند:

هر چه به روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى نزدیک‌تر مى‌شد، گستره تظاهرات در شهرها و شهرستان‌ها و روستاها نیز بیشتر مى‌گردید. عامل اصلى ـ که تنها عامل خیزش مردم بود ـ دین مبین اسلام بود که در طول 57 سال حکومت ستمشاهى، مورد بیشترین هجمه‌ها، واقع گردیده بود و شهر قم، شهر کریمه اهلبیت، حضرت معصومه (س) به واسطه وجود حوزه علمیه، مرکز آن بود و به طور طبیعى، فشار بالایى را هم تحمل مى‌کرد.
حضرت امام خمینى (ره) در این باره فرمودند :
«الان قم ـ مرکز روحانیت، مرکز فقه اسلام ـ در قبضه لشکر جرّار مغول است. لشکر جرّار محمدرضاشاه، بدتر از چنگیز است و خانه‌هاى مردم را ـ آن طور که به ما اطلاع دادند ـ همان‌طور دارند یکى پس از دیگرى، دارند تفتیش مى‌کنند و معلوم نیست که دنبال چه مى‌گردند. الان جیش در قم با توپ و تانک و مسلسل مقیم است و تمام مدارس و خانه‌هاى آقایان هم به حسب قاعده در تحت مراقبت پلیس و جیش است و الان هجوم کرده‌اند به منزل مراجع و در داخل منزلشان آدم کشته‌اند و جنایت کرده‌اند.»
در این زمان، فریاد حوزه و دانشگاه یکى بود: مرگ بر شاه، درود بر خمینى.
در اولین روز خرداد ماه 1357، مأموران ساواک در دانشگاه ملى، شعرى را پیدا کردند که داراى امضاى «انجمن شعرا و نویسندگان مسئول» بود و در بالاى آن آمده بود:

بسمه تعالى
یا رب‌المستضعفین
از براى حق و احقاق حقیقت مطلقا
تاج و تخت پهلوى را سرنگون خواهیم کرد
انجمن شعرا و نویسندگان مسئول در ایران انزجار خود را به رژیم سلطنت یزیدى آریامهرى به ثبوت رسانده و همبستگى خود را با سایر طبقات روحانیون اصناف کارگر دانشجو دهقان ... ابراز نموده است. براى امتنان از پویندگان جهان حق و حقیقت و تنفر و انزجار از حکومت جابرانه پهلوى اشعار مزبور را تقدیم ساحت اقدس حضرت بقیه‌اللّه‌ اعظم امام زمان عجل‌اللّه‌ تعالى فرجه الشریف مى‌نماید و به دنیا اعلام مى‌دارد که ما از ظلم و جور این دیکتاتور به ستوه آمده‌ایم. والسلام علیکم
و در زیر آن، شعارهاى:
درود بر خمینى ـ مرگ بر رژیم جابرانه پهلوى ـ درود بر شهداى برحق
زنده و جاوید باد راه شهیدان ما
* * *
برباد رفت یکسره ناموس ملک دین
آوخ از این تداول و فریاد از این زمان
آن فتنه‌اى که شاه ستمگر بپا نمود
صدها از آن به باد فنا رفت خانمان
قرآنیان به طعنه اغیار مبتلا
روحانیان اسیر غم ظلم ظالمان
از ظلم و از تعدى سفیانیان عصر
هر دم شود قضیه کرب و بلا عیان
ز امر یزید وقت گروهى ستم شعار
آماده گشته از پى قتل مبارزان
گه مى‌کشند و گاه نمایند دستگیر
از ظلم این رژیم ستمکار الامان
بار ستم ز حد تحمل ز بس گذشت
ملت دگر ز دولت وقت آمده به جان
نى شرم از خدا و نى آزرم از نبى
دم مى‌زنند باز ز آزادى زنان
گاهى تظاهرات دروغین بپا کنند
با زور و زر و وعده علیه مبارزان
غافل از آنکه توده بیدار مسلمین
هرگز نمى‌خورند فریب مخالفان
گاهى دهند مذهب زرتشت را رواج
گه مى‌شوند حامى حزب بهائیان

افروختند آتش نمرودى آنچنانک
زان شعله سوخت همى پیر و هم جوان
جمعى شهید راه حمایت ز حق شدند
اندر قم و به مشهد و تبریز و اصفهان
در یزد و جهرم و کاشان همچنان
شرم و حیا نگر که برفته است از میان
اى کشتگان به راه دفاع از حریم حق
از ما درود باد بر ارواح پاکتان
گشتید کشته ستم پهلوى چه باک
لا تحسبن عزت و شأن شماست هان
تفضیل داده حى توانا مجاهدین
بر قاعدین که اجر عظیم است همچنان
تا کى اسیر بند ستم‌پیشگان بود
قوم ستم‌کشیده به دست ستمگران
ایرانیان به طعنه بیگانگان هدف
اسلامیان به تیر بلایا همى نشان


منبع:

کتاب فریاد هنر صفحه 181


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.