تاریخ سند: 5 خرداد 1343
متن سند:
از : مرکز
به : ساواکهای کرمانشاه، رضائیه و سنندج شماره : 11111 /316
متواریان به خاک عراق ضمن بررسی به سه دسته تقسیم شد :
دسته اول افراد وابسته به حزب دموکرات کردستان منظور شده در طرح
دستگیری که قابل تعقیب می باشند.
دسته دوم اشخاص بدهکار به مردم و بانکها
دسته سوم افراد ناراضی از
قانون اصلاحات ارضی
و پیشنهاد گردید چون
ماندن این عده متواریان در
خاک عراق بهیچوجه صلاح
نبوده و به ضرر کشور
می باشد برای اعاده
متواریان دسته دوم و سوم
اولاً مستقیما نباید اقدام به
دعوت شود که مبادا حمل بر
ضعف نمایند بلکه تصمیم و
روش کلی دولت در هر
منطقه به وسایل مقتضی
اعلام و تشریح گردیده و به
آن عده که حاضر به
مراجعت شده و تقاضای
عودت می نمایند ضمن تفهیم اینکه عمل آنها از ابتدا اشتباه بوده و برای خاطر
ترک وطن هیچگونه امتیازی به احدی تعلق نمی گیرد به آنها تأمین داده شود که
بدون ترس از تعقیب و مزاحمت به خانه و زندگی خود برگردند ثانیا از طریق
سازمانهای (اصلاحات ارضی و بانکها) با در نظر گرفتن سیاست کلی و مصالح
عمومی کشور و تطبیق با مقررات و امکانات قانونی ترتیبی اتخاذ شود که این
قبیل افراد امکان ادامه زندگی عادی برای خود و خانواده شان داشته باشند ثالثا
اجرای این طرح و کلیه اقدامات تحت نظر کمیسیونی مرکب از نمایندگان
(استانداری، ارتش، ژاندارمری و ساواک) استانها انجام گیرد اینک پیشنهاد
ساواک مورد تصویب واقع گردیده خواهشمند است دستور فرمائید اولاً مراتب به
استحضار تیمسار ریاست برسد ثانیا بلافاصله کمیسیون امنیت استان را تشکیل
داده و هماهنگی کلیه دستگاهها درباره اجرای این طرح تأمین بشود و وقتی
افرادی که پرونده مفتوحه ندارند بدون کوچکترین اشکال و مزاحمتی آمدند و
تقاضاهائی داشتند و این تقاضاها تا حدودی که در اختیار مقامات محلی هست
تأمین بشود و آن مقداری که در محل امکان تأمین نبود شخص متقاضی را به
تهران اعزام و به تیمسار
منصورپور1 معرفی نمایند.
وصول تلگراف و نتیجه
اقدامات معموله را مرتبا
اعلام دارند.
مقدم2
تهیه کننده ـ 316
توضیحات سند:
1ـ عبدالعلی منصورپور، فرزند
عبدالکریم، در سال 1290 در
سنندج به دنیا آمد.
در سال
1312 وارد آموزشگاه ستوانی
شد و در سال 1314 با درجه
ستوان سومی فارغ التحصیل
گردید.
او در زمان دولت
مصدق در زمره افسران وابسته
به دربار قرار داشت.
سرهنگ
دوم منصورپور در عملیات
کودتا از همکاران سرهنگ
محمدحسن اخوی (سرلشکر)
بود و از جمله افسران
توطئه گری بود که در پی
شکست کودتای 25 مرداد
1332 به اتهام «شرکت در
کودتا و قیام مسلحانه برعلیه
حکومت ملی» توسط شعبه 8
دادسرای فرمانداری نظامی
تهران دستگیر و در پادگان
عشرت آباد زندانی شد.
منصورپور پس از پیروزی
کودتای 28 مرداد، مانند سایر
افسران کودتاچی، مورد عنایت
محمدرضا پهلوی قرار گرفت و
از تاریخ 28 /2 /1333
آجودان مخصوص شاه شد و به
ریاست اصلاح نژاد و پرورش
اسب منصوب گردید.
او در
تاریخ 15 /11 /1337 به
فرمان شاه به جای سرهنگ ستاد
محسن مبصر به عنوان وابسته
نظامی به عراق رفت و
ارتباطات پنهان خود را با اکراد
آغاز کرد.
وی در 1 /7 /1338
به درجه سرتیپی رسید و از
1 /1 /1340 به عنوان «مشاور
عالی امور خاورمیانه ریاست
ساواک» به این سازمان مأمور
شد.
منصورپور از نظر جایگاه
سازمانی در 1 /5 /1345 از
ارتش به ژاندارمری منتقل شد
و با انتصاب به آجودانی
ژاندارمری کماکان با عنوان فوق در ساواک به فعالیت ادامه داد او در تاریخ 21 /8 /1346 به درجه سرلشکری رسید تا 20 /10 /57 که به علت توسعه امواج انقلاب برکنار شد، در این سارمان مامور بود.
فردوست در کتاب ظهور و
سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص
501 تا 503 در خصوص
سرلشکر عبدالعلی منصورپور
چنین می نویسد : «زمانی که قائم
مقام ساواک شدم، روزی فردی
به نام سرتیپ منصورپور نزد من
آمد و گفت که از طرف ساواک
مأموریت تماس با ملامصطفی
بارزانی را دارد و لذا ممکن است
گاهی روزها و حتی هفته ها در
ساواک نباشد.
پاسخ دادم که از
نظر من بی اشکال است و وظیفه
شما چنین حکم می کند.
بدین
ترتیب در جریان رابطه
منصورپور با بارزانی ها قرار
گرفتم.
منصورپور خود کُرد بود و
در مسئله اکراد منطقه تسلط
کافی، در حد شناخت شخصیت ها
و حتی جزئیات، داشت.
وی با
بسیاری از سران کرد و با شورای
اکراد در اروپا آشنا بود و فرد
کاملاً مناسبی برای این مسئولیت
به شمار می رفت.
از نظر
خصوصیات فردی نیز منظم،
باهوش، آرام، با سیاست و سر
نگهدار بود.
او ستاد کوچکی را
در منطقه تحت تصرف بارزانی ها
اداره می کرد و بهترین روابط را
با ملامصطفی داشت و در واقع
رابط محمدرضا با او به شمار
می رفت.
پس از قرارداد 1975
و ورود ملامصطفی به ایران،
گویا منصورپور ملاقات با وی را
ادامه داد و همان نقش سابق را به
عهده داشت.
او سال ها در
ساواک با درجه سرتیپی ماند و
چون محمدرضا می خواست به
وی ترفیع داده شود، به
ژاندارمری منتقل شد و به درجه
سرلشکری رسید و توسط
ژاندارمری به ساواک مأمور
گردید...
در طول دورانی که
جنگ ملامصطفی با دولت بغداد
ادامه داشت، منصورپور به
کردستان عراق می رفت و در
ستاد فرماندهی ملامصطفی با او
و سایر سران کرد ملاقات می کرد
و پیغام ها و خواسته های
بارزانی ها را به تهران منتقل
می نمود.
این خواسته ها عموما
برآورده می شد و لذا منصورپور
اکثرا رضایت ملا از محمدرضا
را بیان می داشت...
منصورپور
هرگونه ساز و برگ و تجهیزات
مورد لزوم کردها را از طریق
ارتش تأمین می کرد و به آنها
می رساند.
توسط ساواک یک
فرستنده قوی نیز از خارج
خریداری شده و در منطقه
بارزانی ها نصب شده بود که از
آن برای تبلیغات ملا استفاده
می شد.
» منصورپور پس از
پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر
و به 10 سال زندان و استرداد
مبالغ دریافتی از ساواک محکوم
گردید.
وی در تاریخ
21 /1 /1362 مشمول عفو
حضرت امام قرار گرفت و آزاد
شد.
منصورپور با زبانهای
انگلیسی و فرانسه و کردی و
عربی آشناست».
ظهور و سقوط
سلطنت پهلوی، ج 1، ص 506
2ـ سرهنگ ناصر مقدم مدیر کل
اداره سوم ساواک از سال 42 تا
50 تحصیلات نظامی خود را در
دانشکده افسری و دانشگاه
جنگ و فرماندهی عالی ستاد
مشترک به پایان رسانید و علاوه
بر تحصیلات نظامی در رشته
حقوق قضایی از دانشگاه تهران
فارغ التحصیل شد او مشاغلی
چون فرماندهی یگان های مختلف
رزمی و پشتیبانی رزمی در
نیروی زمینی شاهنشاهی و
ریاست اداره دوم ارتش
(اطلاعات و ضد اطلاعات) را
بعهده داشت و خانه های امن
ساواک در زمان او طرح ریزی
شد در ماههای آخر عمر رژیم
شاه وی با درجه سپهبدی به
ریاست کل ساواک منصوب شد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
توسط خدمتگزاران انقلاب
دستگیر و بعد از محاکمه در
دادگاه انقلاب اسلامی محکوم و
اعدام گردید.
یاران امام به روایت اسناد
ساواک، چراغ فروزان (علامه
جعفری) ص 9
منبع:
کتاب
تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 309