صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در اجرای امر در تاریخ ۲۳ ماه جاری در معیت آقای هاشمی به شهرستان مشهد عزیمت

تاریخ سند: 23 مهر 1342


در اجرای امر در تاریخ ۲۳ ماه جاری در معیت آقای هاشمی به شهرستان مشهد عزیمت


متن سند:

تاریخ:23 /7 /1342
گزارش

در اجرای امر در تاریخ ۲۳ ماه جاری در معیت آقای هاشمی به شهرستان مشهد عزیمت و علت وقوع حادثه اخیر را و همچنین وضع عمومی شهرستان مزبور را از لحاظ امنیت و عکس‌العمل طبقات مختلف بررسی، چگونگی به شرح زیر به استحضار می‌رسد:
یک هفته قبل از وقوع این حادثه، واعظ گمنامی به نام سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد فرزند سید حسن، ۳۱ ساله اهل بهشهر و ساکن مشهد که در جریان ۱۵ خرداد ماه سال جاری در تهران دستگیر و ۴۱ روز زندانی شده بود، در مجالس مختلف روضه‌خوانی و درنتیجه عدم اطلاع مقامات انتظامی تا روز 22 /7 /42 از سخنرانی نامبرده جلوگیری به عمل نمی‌آید و به مرور عده زیادی از دسته‌جات مخالف و افراد عامی در پای منبر وی اجتماع می‌نمایند تا اینکه عوامل اطلاعاتی لشکر از تحریکات او مطلع و در تاریخ 21 /7 /42 لشکر خراسان چگونگی را به استانداری منعکس و تقاضا می‌نماید واعظ نامبرده دستگیر و تعقیب گردد.
ساواک خراسان به استناد نامه‌های واصله از استانداری و لشکر، به شهربانی اعلام می‌نماید واعظ مزبور و دو نفر دیگر را به اسامی شیخ علی فصیحی و غروی جلب و به ساواک هدایت نمایند. مأمورین شهربانی بعدازظهر روز ۲۲ ماه جاری برای جلب سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد به منزل وی رفته، مشارالیه به عذر اینکه مشغول ادای نماز است، از آمدن به شهربانی استنکاف و بنا به شایعه دیگری اظهار می‌دارد من کاری با رئیس شهربانی ندارم و اگر رئیس شهربانی با من کاری دارد به دیدن من بیاید.
چون قرار بود شیخ علی فصیحی و واعظ مزبور در غروب همان روز در مسجد فیل به روی منبر بروند، مأمورین شهربانی به عوض اینکه از تشکیل مجلس جلوگیری و یا وعاظ را در بین راه و قبل از ورود به مسجد دستگیر کنند، پس از تشکیل مجلس و اجتماح عده‌ای در حدود هشت هزار نفر، با تعداد قلیلی پاسبان به درب مسجد رفته، ابتدا شیخ علی فصیحی را پس ‌از‌ انجام وعظ در حین خروج از مسجد دستگیر و به شهربانی جلب و سپس برای دستگیری هاشمی‌نژاد با همان وسیله به مسجد مراجعت می‌نمایند و منتظر می‌شوند تا سخنرانی او به پایان برسد.
پس از خاتمه سخنرانی چون مردم از دستگیری فصیحی مطلع و با تظاهری که مأمورین در جلوی مسجد داشتند، احساس می‌نمایند که قصد دستگیری هاشمی‌نژد را دارند. در این‌موقع چراغ‌های مسجد چندین بار خاموش می‌شود که مردم متفرق شوند. گروه‌هایی که منتظر فرصت بودند، صحن مسجد را ترک ولی در آن حوالی و معابر منتظر اقدامات مأمورین شهربانی بوده و خود واعظ نیز با چند نفر در یکی از اطاق‌های مسجد مخفی و شاید درصدد بوده فرار اختیار نماید. در این هنگام رئیس اطلاعات شهربانی مشهد نزد او رفته و به وی تکلیف می‌کند به همراهی مأمورین به شهربانی برود. مشارالیه اظهار می‌دارد جلب من به این صورت ممکن است موجب تحریک مردم شده و سبب بروز حوادثی بشود؛ بهتر است تأمل شود تا پس از متفرق شدن جمعیت به شهربانی برویم. مأمورین شهربانی قانع نشده و او را به داخل اتومبیل فولکس واگن سرگرد قاسمی، رئیس کلانتری 3 هدایت و هنگام حرکت با مقاومت جمعیت که در معابر بودند، مواجه و در نتیجۀ تعرض آنان که با پرتاب سنگ و ایجاد موانع انجام می‌گردد، از حرکت خودرو جلوگیری می‌نمایند و در اینجا مأمورین ناگزیر مبادرت به تیراندازی نموده و درنتیجه دو نفر مقتول و پنج نفر مجروح می‌گردند.
نظریه:
۱. پس از مراجعت آیت‌الله میلانی به مشهد، به مریدان خود و همچنین به وعاظ توصیه می‌نماید
مبارزه منفی را ادامه و با گفتن حقایق مردم را متشکل نمایند. به موازات اقدامات طرفداران میلانی، جناح روحانیون موافق دولت نسبت به مراجعت او بدبین بوده و در باطن بی‌میل نیستند که تشنجاتی به وجود آمده و در اثر اقدامات دولت، مریدان و اطرافیان وی پراکنده شوند. با تمام این مطالب، اوضاع تا وقوع حادثه بسیار آرام بوده و حوادثی پیش‌بینی نمی‌شد. تنها غفلت مأمورین انتظامی و بی‌تدبیری آنان درباره دستگیری یک نفر واعظ به وقوع چنین حادثه‌ای که به نظر بسیار تصنعی می‌آید، منجر می‌گردد.
۲. ساواک و شهربانی تا صدور نامه از لشکر، یا از جریان بی‌اطلاع بوده و یا در ایجاد عکس‌العمل قصور نموده‌اند و نحوه عمل دستگیری نیز به‌حدی با بی‌تدبیری انجام یافته که اکثریت مردم حتی افراد عامی نیز انتقاد می‌نمایند و علت تیراندازی پاسبانان بیشتر معلول ترس بود که از قتل دو نفر پاسبان در دهه اول محرم در آنان به وجود آمده و می‌توان حدس زد که حس انتقام‌جویی نیز در آنان تحریک شده بود.
۳. وقوع این حادثه آیت‌الله میلانی و سایر مخالفین را مرعوب نموده و در جلساتی که تشکیل دادند از هرگونه عکس‌العمل منصرف، فقط میلانی تلگرافی به هاشمی‌نژاد مخابره که توصیه شد با نظر مقامات قضایی لشکر در پرونده وی ضبط نمایند. اگر مأمورین محل درایت داشته باشند، حداکثر بهره‌برداری را برای آرامش می‌توانند از وضع موجود بنمایند.
۴. چون هاشمی‌نژاد واعظ پرونده‌ای در دادسرای ارتش دارد، اگر با پرونده مربوطه به تهران اعزام و تعقیب شود، مؤثر خواهد بود.
۵. پیشنهاد می‌نماید به خانواده مقتولین و پنج نفر مجروح که اغلب از طبقات پایین و راهگذر بودند، در حدود صد هزار ریال کمک شود؛ تنها باید این عمل طوری به اختفا صورت گیرد که در افکار عمومی و یا برای مأمورین شهربانی سوء اثر نبخشد.
۶. به ساواک خراسان و ساواک‌های دیگر دستوری صادر گردد مجالس روضه‌خوانی را زیر دید گرفته و با همکاری شهربانی از بانیان و صاحبان مجالس تعهدی بگیرند که از وعاظ خوشنام استفاده کنند.1
... برگ پرونده متشکله که جزئیات واقعه منعکس است، به پیوست تقدیم می‌گردد.
آقای صابری این پرونده از دفتر تیمسار ماهوتیان فرستاده شده، بهره‌برداری فرمایید ـ 31 /7 2

توضیحات سند:

1. نام تهیه کننده این گزارش درج نشده است اما با توجه به اینکه در حاشیه آن درج گردیده از دفتر تیمسار ماهوتیان ارسال شده و در ابتدای گزارش نیز نویسنده می‌گوید همراه هاشمی به مشهد رفته، احتمالاً نویسنده این گزارش، ماهوتیان است که همراه منوچهر هاشمی ـ که مدیر ساواک خراسان بوده و به علت درگیری با تهرانی، استاندار خراسان، به تهران فراخوانده شده بود ـ جهت تهیه گزارش از وضعیت بحرانی پیش‌آمده در مشهد به مناسبت حادثه مسجد فیل اعزام شده و این گزارش را پس از بازدید، تهیه کرده است. ساواک مشهد طی این مدت توسط دکتر جناب ـ جانشین ساواک مشهد ـ اداره می‌شده است. قابل ذکر است که سرتیپ بهرامی در تاریخ 3 /7 /1342 به ریاست ساواک برگزیده شده بود ولی تا مدت چند ماه همچنان وی در استان حضور نداشته و نامه‌های اداری توسط جناب امضا شده‌اند.
2. در متن: 31 /5

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 260





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.