صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

کنگره حزب ایران نوین

تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1346


کنگره حزب ایران نوین


متن سند:

تاریخ: [25 /2 /1346]
کنگره حزب ایران نوین

ساعت 1615 روز جاری (25 /2 /46) چهارمین جلسه کنگره حزب ایران نوین با شرکت قریب یک هزار و پانصد نفر از اعضاء و نمایندگان کمیته‌های حزب در شهرستانها به ریاست دکتر غلامرضا خیراندیش رئیس کمیته کرمان در محل سالن محمدرضا شاه تشکیل گردیده است.
در این جلسه ابتدا مرتضی ناصر نماینده کمیته خوزستان، پیرامون ارشاد اعضاء حزب ایران نوین مطالبی ایراد و پس از آن دکتر فرهنگ مهر عضو شورای مرکزی حزب، در مورد بیمه کارگران و بیمه عمر و تسریع در کارهای دولتی سخنرانی نموده، سپس مهندس ابوالفضل بریمانی رئیس کمیته استان مازندران، پیرامون فعالیت دولت حزبی در امر خدمت به مردم مطالبی بیان داشت.
بعد از آن بهروز احمدزاده رئیس کمیته شهرستان شاهپور، در خصوص اثرات تشکیل حزب ایران نوین و فعالیت آن در نقاط مختلف کشور صحبت کرده و سپس حاج یحیی معینی نایب رئیس کمیته شهرستان خرم آباد، در باب نتایج انقلاب سفید بیاناتی ایراد نموده است.
در این هنگام یادداشتی از طرف دکتر محمدحسن رهنوردی1 عضو فراکسیون پارلمانی و مسئول سازمان جوانان حزب ایران نوین قرائت و طی آن از اعضای شرکت کننده در کنگره دعوت به عمل آورده است که از ساعت 1900 روز جاری (25 /2 /46) در برنامه هنری که به افتخار شرکت‌کنندگان از طرف سازمان جوانان حزب در محل ساختمان شماره 4 حزب ایران نوین واقع در خیابان ژاله ترتیب داده شده است، شرکت نمایند.
بعد امید باقرشادمان نایب رئیس کمیته قزوین در مورد امور حزبی سخنرانی و بعد از وی، ماهیار نماینده گیلان در خصوص تحرک حزب ایران نوین مطالبی به سمع حضار رسانیده است.
حسن برومند فامیلی عضو کمیته سمنان، در باب همبستگی ملت ایران به منظور پیشرفت انقلاب و هدفهای حزب و نمایندگی‌های شهرستان سمنان مطالبی ایراد نموده، پس از او عباس میرزایی عضو خانه کارگر شروع به صحبت کرده و سخنرانی وی با شور و استقبال اعضاء کنگره مواجه شده است.
در خاتمه دکتر خطیبی2 پشت تریبون قرار گرفته و مطالب مختصری پیرامون برنامه فردای کنگره (26 /2 /46) ایراد و جلسه در ساعت 1830 خاتمه یافته است.
ارزیابی خبر:
صحت خبر مورد تأیید می‌باشد.
در بولتن مورخ 25 /2 /46 درج گردید. 26 /2

توضیحات سند:

1. محمدحسن رهنوردی،‌ فرزند قربانعلی‌ در سال 1306 ش در تبریز به دنیا آمد. در 4 سالگی‌ به همراه خانواده به مازندران رفت. در سال 1314ش در نوشهر به مدرسه رفت و تحصیلات ابتدایی‌ و متوسطه وی‌ به این شرح است:
« نوشهر، دبستان پهلوی‌ 1316. تهران، دبستان دقایقی‌ 1318. دزفول، دبستان پهلوی‌ 1319. اهواز، دبستان پهلوی‌ 1320 . دزفول، دبستان پهلوی‌ 1321. اراک، دبیرستان صمصمامی‌ 1322. ساری‌، دبیرستان پهلوی‌ 1326. تهران، دبیرستان رهنما 1328» رهنوردی که پس از اخذ دیپلم، به دانشکده دندانپزشکی‌ دانشگاه تهران راه یافته بود، در سال 1332ش فارغ‌التحصیل شد و به عنوان دندانپزشک در بهداری‌ کرج، اداره کل بهداشت بیمه‌های اجتماعی‌، بهداری‌ گرمسار و شرکت نفت به کار مشغول شد و در سال 1336 در حالی که پزشک بهداشت و مشاور بهداشتی‌ وزارت بهداری‌ و با حفظ سمت دبیر کمیته برنامه‌های وزارت بهداری‌ بود، جهت ادامه تحصیل به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ دکترای‌ بهداشت عمومی‌ از دانشگاه تولین، در سال 1341 به ایران مراجعت کرد.
دکتر رهنوردی‌ که به اتهام عضویت در سازمان جوانان حزب توده و شرکت در رژه صلح در لهستان، مورد سوءظن واقع شده بود، در سال 1347 توسط رئیس ساواک( نعمت اله نصیری‌) چنین تائید شد:
« قبل از 28 مرداد هم فعالیت‌های زیادی‌ به نفع سلطنت و برعلیه مصدق انجام داده است.»
او که به واسطه خدمات مهمش در کودتای‌ ننگین 28 مرداد، نشان درجه 2 رستاخیز گرفته بود، در سال 1342 به عنوان نماینده مردم ساری‌ به مجلس شورای‌ ملی‌ راه یافت و در سال 1346، که کاندید حزب ایران نوین از تهران بود، در دو مرحله چنین ارزیابی‌ شد:
الف . «نامبرده فردی‌ عیاش و خوشگذران و اهل قمار[است]و دوستان و معاشرین وی‌ نیز عموماً کسانی‌ نظیر خود او و یا زنان عضو وزارت بهداری‌ هستند که اغلب در وزارتخانه مزبور، درپی‌ حل و فصل کار آنان است. در اجتماع محبوبیتی ‌ندارد و بیشتر به فکر و در پی‌ تأمین منافع شخصی‌ و خصوصی‌ خود و دوستانش می‌باشد.»
ب . «در گذشته، از قهرمانان کشور بوده و در حال حاضر دبیرکل کمیته المپیک ایران است. قدری‌ عصبانی‌، متکبر و عیاش و به فکر تأمین منافع خود است. مشروب می‌خورد. نظر قاطبه مردم تهران نسبت به او بی‌ تفاوت است. از طبابت هم درآمد دارد.»
مشارالیه که در رشته وزنه‌برداری‌ فعالیت داشته و مدتی‌ نیز رئیس فدراسیون وزنه برداری‌ بوده و نام خانوادگی‌ خود را
از قربانی‌ به رهنوردی‌ تغییر داده است، در گزارش دیگری‌ چنین معرفی‌ شده است:
«روز شنبه 3 /6 /46 دکتر رهنوردی‌ نماینده مجلس شورای‌ ملی‌ در دفتر کار خود، تلفناً با یکی‌ از دوستانش که گویا آن شخص قرار است یکی‌ از بستگان خود را جهت معالجه به انگلستان بفرستد، صحبت می‌‌نمود، ضمن بدگوئی‌ از انگلستان اظهار داشت که چرا او را جهت معالجه به آلمان یا اسرائیل نمی‌‌فرستی‌ و اضافه نمود که تا 10 روز دیگر فشفشه هوا خواهد شد. از منظور دکتر رهنوردی‌ از اظهار جمله اخیر، اطلاعی‌ در دست نیست.»
محمدحسن رهنوردی‌ که فردی‌ عیاش بود و در زمان مسئولیت سازمان جوانان حزب ایران نوین، به علت روابط نامشروع با دختران عضو حزب، مدتی‌ از این مسئولیت کنار گذاشته شده بود، علی ‌رغم اینکه به بی‌ عفتی‌ شهره بود، در سال 1350 مجدداً با حمایت خسروانی‌، کاندید مجلس شورای‌ ملی‌ شد و برای‌ سومین بار به مجلس راه یافت.
دیگر مشاغلی که وی‌ در دیوان سالاری رژیم پهلوی به عهده داشت، به این شرح است:
1352، عضو دفتر روابط بین الملل حزب ایران نوین . 1354، معاون پارلمانی‌ وزارت بهداری . 1355، معاون اداری‌ و امور مالی‌ وزارت بهداری . 1355، معاون وزارت آموزش و پرورش و تشکیلات ورزش. مشارالیه که از اعضای‌ تشکیلات فراماسونری و در لژ کاوه فعالیت داشت، در اردیبهشت ماه سال 1357 به عنوان استاندار یزد انتخاب شد و در خرداد ماه طی‌ عریضه‌ای به دفتر مخصوص شاه، حرکات شهید آیت‌الله صدوقی(ره)‌ را تحریک آمیز خواند. در سوابق مشارالیه، گزارشات زیادی‌ در خصوص سوءاستفاده‌های‌ مالی‌ و ... او وجود دارد. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
2. حسین خطیبى نورى، فرزند محمدعلى در سال 1294 ﻫ ش به دنیا آمد. وی دوره ابتدایى را در دبستان ثریا و متوسطه را در دبیرستان دارالفنون به پایان برد و سپس به دانشسراى عالى راه یافت.خطیبی در سال 1316 لیسانس گرفت و پس از آن به دانشگاه تهران رفت و دکتراى ادبیات گرفت. وى از سال 1316 به خدمت دولت درآمد و در مشاغل زیر به فعالیت پرداخت:
دبیرى دبیرستان‌هاى تهران، عضویت در دفتر مؤسسۀ وعظ و خطابه دانشکدۀ معقول و منقول، ریاست کتابخانۀ دانشکده حقوق، عضویت در هیأت مدیرۀ چاپخانۀ دانشگاه تهران، دانشیار و استاد دانشکدۀ ادبیات، مدیر عامل شیر و خورشید، نمایندۀ مجلس شوراى ملی.
مشارالیه علاوه بر مشاغل فوق، به عنوان عضو هیأت امناى دانشگاه پهلوى، شوراى عالى فرهنگ و هنر، شوراى عالى حفاظت آثار باستانى، شوراى مرکزى دانشگاه‌ها، شوراى عالى خانه‌هاى فرهنگ روستایى، جمعیت مبارزه با سرطان و شوراى عالى کار و خدمات اجتماعى، در خدمت محمدرضا پهلوى بود.
حسین خطیبى که قبل از سال 1325، با شماره عضویت 9 در قسمت قضائى «شوراى متحده کارگران»، وابسته به حزب توده براى مدتى فعالیت داشت و از سال 1321 تا سال 1324 عضو هیأت تحریریه روزنامه کیهان بود، در سال 1332 در حکومت مصدق به اتهام شرکت در قتل افشار طوس مدتی بازداشت شد.
وى که در سال 1332 رئیس کل دفتر نخست‌وزیر بود، در جایى عنوان کرد که به اتهام جاسوسى براى انگلیس، از حزب توده اخراج شده است و از همکارى مستقیم خود در مسائل امنیتى با پاکروان، علوى کیا، سپهبد بختیار و ... سخن گفت که این همکارى قبل از سال 1332 و با اطلاع مظفر بقائى بوده است.
حسین خطیبى در گزارشى مربوط به سال 1342، چنین معرفى شده است:
«نامبرده به همراه نعمت‌الله‌ کلان و سرتیپ تقى علوى‌کیا یک باند زد و بند تشکیل داده و با رشوه‌گیرى از افراد با انواع کلک و حیله دنبال حل غیر قانونى مشکل آنها بوده و شایع بوده که در کار قاچاق مواد مخدر هم دست داشته است. نامبرده از طریق همسرش ـ [که کارمند وزارت خارجه بوده] با کارمندان ادارات و افسران ارتش طرح دوستى مى‌ریزد تا بدین‌وسیله به اهداف خود برسد. نامبرده به دروغ خود را معاون سازمان امنیت معرفى و دیگران را در صورت عدم موافقت با خواسته‌هاى خود تهدید به زندان مى‌کند.» حسین خطیبى که به نمایندگى مجلس شوراى ملى منصوب شده بود و عضو هیأت رئیسۀ مجلس و در صورت نبودن رئیس مجلس، ادارۀ مجلس را به عهده مى‌گرفت و عضو اصلى شوراى مرکزى حزب ایران نوین بود، به اتفاق محسن خواجه نورى (لیدر فراکسیون حزب ایران نوین) و رامبد (لیدر فراکسیون حزب مردم) مأمور اقدام در مورد دستور محمدرضا پهلوى مبنى بر عضویت اجبارى نمایندگان مجلس در دو حزب مذکور شد و در سال 1346 که ریاست اولین کنگرۀ حزب ایران نوین را برعهده داشت، عضو کمیسیون تهیۀ لوحۀ تاجگذارى نیز بود. خطیبى که تا سال 1346 مدت 20 سال مدیر عامل شیروخورشید و مدیر عامل شرکت مقاطعه‌کارى فرانکلین بود، در این سال چنین مورد ارزیابى ساواک قرار گرفت:
«عصبانى، عجول، به خاطر فعالیت‌هایش در شیروخورشید مورد توجه است، اهل زدوبند، متظاهر به نیکوکارى، سیگار مى‌کشد گاهى هم تریاک، مشروب هم مصرف مى‌کند.» و در جاى دیگر معایب او به شرح زیر عنوان شده است: «نادرست و بى‌حقیقت، صحت عمل و درستى ندارد، به زن و پول و مقام و قدرت خیلى زیاد علاقمند است.»
مشارالیه که عضو تشکیلات فراماسونرى ـ لژ دانش ـ بود، با اکثر سفارتخانه‌هاى کشورهاى خارجى، مخصوصا اروپایى رابطه داشت و در سال 1353 به پیشنهاد وزیر فرهنگ، از طرف محمدرضا شاه به عضویت هیأت امناى بنیاد مولوى و مرکز تحقیقات عرفانى منصوب شد و به عضویت هیأت امناى دانشگاه بلوچستان و مجتمع آموزشى پزشکى درآمد. خطیبى که به عضویت حزب رستاخیز درآمده بود، از طرف فرح پهلوى به عضویت هیأت مؤسس انجمن ملى روابط فرهنگى و سپس هیأت رئیسۀ آن منصوب شد. او که چندین نشان از رژیم شاه گرفته بود و همچنین از کشور اردن، نشان کوکب و از کشور افغانستان و پاکستان نشان ستاره را داشت. کتاب‌هایى نیز دربارۀ دوره و تاریخ نثر فارسى تألیف کرد و با بعضى جراید نیز همکارى داشت. خطیبی بعد از انقلاب بازداشت و به 6 سال حبس تأدیبى محکوم و پس از مدت کوتاهى آزاد شد و در سال 1380 درگذشت.

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 132


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.