تاریخ سند: 24 اردیبهشت 1343
تهران
متن سند:
از: اصفهان تاریخ: 24 /2 /1343
به: تهران شماره: 347
شمارههای عطفی 5457 /321 - 21 /2 /43
با چند نفر از روحانیون طرفدار خمینی که با اینجانب هم نزدیک هستند در مورد مشی روحانیون در محرم و صفر مذاکره کردهام. عموماً میگویند آقا خودش منبر نمیرود و دستور داده اگر من منبر رفتم و مطلبی گفتم شماها هم بگویید. چون بیش از مطالب بالا اطلاعی به دست نیامد آقای قطب یکی از مأمورین را با خانوادهاش به قم فرستاده تا شخصاً با خمینی ملاقات و کسب دستور کند. مأمور شب گذشته مراجعت و گزارش داد.
1 . روز 23 /2 در منزل با خمینی ملاقات کردم عدهای از روحانیون آبادان که به قم آمده بودند از آقا میپرسیدند اخیراً بیوگرافی اهل منبر را خواستهاند چه کار کنیم. خمینی پاسخ داده است تا موقعی که اجبار پیدا نکنید امضاء نکنید و چیزی ننویسید. بعداً قطب چند پرسش از خمینی مینماید به شرح زیر.
س . اگر در اصفهان از ما بیوگرافی خواستند چه کنیم.
ج . تا اجبار نباشد ننویسید.
س . در حال حاضر تکلیف ما اهل منبر چیست سکوت کنیم یا کما فیالسابق ادامه دهیم.
ج . فعلاً شماها ساکت باشید.
س . شما خیال سخنرانی در ایام عاشورا دارید.
ج . فعلاً تأمل دارم.
س . تأمل برای چیست.
ج . ممکن است در امر کار خوزستان بدنامی آن متوجه روحانیون گردد.
س . اگر شما احیاناً منبر رفتید ما ساکت باشیم یا دنبال کنیم.
ج . اگر من منبر رفتم و سخنی گفتم شماها هم مشغول شوید.
این دستور را به افرادی که از شهرستانها آمده بودند دادهام. قطب اضافه میکند مدرسه فیضیه سه درب دارد که یکی از آنها به صحن طلا باز میشود و همیشه بسته است. پشت این درب شعاری روی پارچه نوشتهاند که مفاد آن این است گرچه آزادی حضرت آیتالله خمینی باعث مشعوف شدن شیعیان و حوزه علمیه قم است لیکن جواب خون شهدای 15 خرداد را نخواهد داد. روی بعضی از ستونهای مدرسه فیضیه نیز این شعار دیده میشود هنوز خون شهدای 25 شوال در مدرسه فیضیه میجوشد. از طرف خمینی، ناصر مکارم که مدیر مجله مکتب اسلام قم است به آبادان و شیخ علیاکبر هاشمی رفسنجانی پیشکار مالی آقا تهران اعزام شده است. متن سخنرانی خمینی را هم دو نفر از طلاب مدرسه امام و یک نفر از طلاب مدرسه خان (بروجردی) که خوش خط هستند روی کاغذ آورده سپس آن را در قم چاپ به صورت دفترهایی منتشر کردهاند.1
عیناً جهت اقدام به اداره دوم - 331 ارسال میگردد. شماره 25 /2
توضیحات سند:
1. اداره کل سوم پس از دریافت این گزارش، طی شماره 10555 /321- 26 /2 /43 به ساواک آبادان نوشت: «طبق اطلاع ناصر مکارم مدیر مجله مکتب اسلام از طرف آیتالله خمینی به خوزستان اعزام شده است. دستور فرمائید رفتار او را تحت مراقبت قرار داده نتیجه را گزارش نمائید.» بخش ضمائم که ساواک خوزستان طی شماره 2285- 30 /2 /43 پاسخ داد: «نامبرده بالا در تاریخ 23 /2 /43 اول ماه محرم به آبادان وارد و چون سوابق وی برای این ساواک روشن بود از همان تاریخ رفتار وی تحت مراقبت قرار داده شد.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 80