تاریخ سند: 16 بهمن 1351
موضوع: هیئت بنیفاطمه
متن سند:
از: 20 ﻫ 12 تاریخ: 16 /11 /1351
به: 312 شماره: 18669 /20 ﻫ 12
موضوع: هیئت بنیفاطمه
جلسه هیئت فوقالذکر بعدازظهر روز 12 /11 /51 در حسینیه بنیفاطمه واقع در سرچشمه تشکیل شد. در ساعت 1930 آقای ناصر مکارم شیرازی سخنرانی خود را تحت عنوان (مذهب نیروی بازدارنده) آغاز نمود. ابتدا به سؤال یکی از حضار در مورد چگونگی پیاده کردن طرح آموزش مسائل جنسی در مدارس پاسخ داد و گفت تدریس این مسائل در مدارس لزومی ندارد و این کار فقط یک تقلید کورکورانه از غربیان و فرهنگ غرب میباشد و چند نفر از نویسندگان و روزنامهنگاران غربزده ما این مسئله را با سر و صدا و جنجال عجیبی دنبال میکنند. اولاً باید فهمید که هدف از طرح این مسئله و تدریس آن به عنوان یک ماده درسی در مدارس چیست، من این موضوع را از مسئولان مربوطه پرسیدم عدهای گفتند هدف آن تدریس مسائل جنسی نیست بلکه مقصود کنترل جمعیت و رعایت بهداشت و تنظیم خانواده است. ناطق افزود چنانچه منظور جلوگیری از افزایش جمعیت باشد باید گفت کشور ما با ذخایر زیرزمینی دستنخورده و اراضی کشتنشدهای که دارد میتواند جوابگوی چهار برابر جمعیت فعلی هم باشد و در حال حاضر که مسائل مهمتر از برنامه تنظیم خانواده در پیش است بنابراین بیمعنی خواهد بود که ما فعلاً به این کار بپردازیم و به علاوه طرق جلوگیری در میان مردم رایج است و جلوگیری از راه صرف قرصهای ضدبارداری از نظر اسلام کار ناپسندی نیست و باید وسایل جلوگیری را بیشتر در دسترس مردم قرار دهند تا مردم با آن آشنا شوند و کمتر تولیدمثل کنند. ایجاد سروصدا برای جلوگیری از کنترل موالید جنبه سیاسی نیز دارد زیرا کشورهای استعمارگر برای تضعیف نیروهای کشور ما و مستحکم ساختن بنیان خود در میان ما اینگونه مسائل را بین روشنفکران غربزده ما رایج کردهاند تا زودتر و بهتر نیروی جوان مملکت ما را فاسد کنند و چنانچه هدف از این کار، آشنا ساختن جوانان ما به مسائل جنسی باشد در حال حاضر مکتبهای تدریس مسائل جنسی متعددی از قبیل کاربارهها، سینماها و در دانشکدهها و در میان اتوبوسها و در کنار دریا و در همه جای مملکت وجود دارد و غریزه طبیعی بشر راهنمای او به سوی مسائل جنسی است و گنجاندن این ماده در برنامه درسی مدارس هیچ ثمری جز انحراف اخلاقی و فساد نسل جوان در بر ندارد و کشورهایی که دست به این کار زدهاند اکنون با نتایج وخیم آن دست به گریبانند و سپس سخنان خود را درباره اصول عقاید اسلامی ادامه داد و گفت در بدن آدمی دو سلسله اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک وجود دارد که این دو، یکی وظیفه تحریک و دیگری وظیفه بازدارنده را به عهده دارند و عواملی که موجب طغیان بشر میشود عبارت است از: احساس پیروزی، یعنی وقتی که یکی احساس موفقیت و پیروزی کند طغیان مینماید و خدا و قانون و هیچ چیز را قبول ندارد و به آن پایبند نیست؛ مثل حکومت آلمان فاشیستی که چون در آن موقع از لحاظ تکنیک جلو بود از حد و حدود خود تجاوز کرد و دنیا را به آتش کشید.
همچنین فرعون و فرعونیان چون ثروتمند بودند ادعای خدایی میکردند. عامل دوم یأس است، یعنی وقتی یک نفر قاتل یقین حاصل کرد که اعدام خواهد شد طغیان میکند و میگوید حالا که من کشته میشوم پس چه خوب است لااقل هرچه از دستم بر میآید انجام بدهم و چند نفر دیگر را هم به هلاکت برسانم. عامل سوم سرکشی و طغیان است، بدین منوال که شخص تصور کند نیرویی برای مجازات نمودن او وجود ندارد. این شخص هر کاری که دلش بخواهد انجام میدهد و اگر در جامعهای دادگستری نباشد تا خلافکاران به مجازات برسند سرکشی و طغیان به حد نهایی میرسد و مذهب است که انسان را مقید میسازد. بهطور کلی مذهب یک نیروی بازدارنده و مهارکننده بوده و برای بشر لازم است، کمااینکه میبینیم آمار خودکشی در بین افرادی که معتقد به مذهب هستند خیلی کمتر از دیگران است. مکارم در پایان راجع به عقاید فلسفی فروید1. دورکیم2 و آلبرت انیشتین3 بحث و به گفتار خود خاتمه داد و مجلس ختم شد.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. ناصر مکارم شیرازی یک روحانی باسوادی است و چنانچه ترتیبی اتخاذ گردد که این قبیل روحانیون تحبیب شوند و نظرشان جلب گردد استفاده شایان توجه میتوان از وجود آنان نمود زیرا اینها با نفوذ کلامی که دارند قادر خواهند بود افکار مستمعین را در جهت مصالح مملکت تقویت و آنان را از اعمال کارهای خلاف قانون باز دارند.
نظریه سهشنبه. نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه. نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
در پرونده 75281 بایگانی شود 21 /11 /51
توضیحات سند:
1. زیگموند فروید (1939 - 1856)، متخصص اتریشی بیماریهای روانی و مؤسس پسیکانالیز، عمر خود را در وین گذراند. در سال 1881 در دانشگاه آنجا به اخذ درجهی دکتری در طب نایل شد، سپس به انگلستان رفت و مدتی هم در پاریس ادامه تحصیل داد. وی از هیپنوتیزم برای معالجه استفاده میکرد. فروید در بررسی انسان و عقدههایش دچار نوعی مطلقنگری و مطلقگویی شد و زیربنای تمام حوادث و وقایع را غریزهی جنسی شمرد. نظراتش با مخالفتهای شدیدی از سوی محافل روحانی و علمی مواجه شد. پونگ بر اثر مخالفت با فروید که بیش از حد به روابط جنسی ادوار طفولیت و جوانی تکیه میکرد، مکتبی در روانشناسی ایجاد و مسائل را در چارچوب علمی مورد ارزیابی قرار داد.
2. امیل دورکیم، (1858 م. 1917 م) جامعهشناس فرانسوی در قرن 19 و اوایل قرن بیستم، که بسیاری، او را به علت تأسیس کرسی استادی، پدر جامعهشناسی و بنیانگذار آن میدانند. تقسیم کار اجتماعی که عنوان رساله دکترای او است، یکی از معروفترین نظریات وی به شمار میرود، که به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعه سنتی به صنعتی (متجدد) پرداخته است.
3. آلبرت انیشتین (1879م. 1955م) فیزیکدان مشهور آلمانی که به علت ارائه نظریه نسبیت شهرت یافت و نام او، مترادف هوش زیاد و نابغه شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 568