تاریخ سند: 11 اسفند 1338
گزارش اطلاعات داخلی
متن سند:
موضوع : جلسه منزل دکتر بقایی
قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل دکتر مظفر بقائی استاد دانشگاه تهران دایر بوده و
عده ای در حدود 6 نفر از جمله موسی شهیدی، سرمست، سعید و ناصر قندی در آن شرکت
کرده اند.
در این جلسه شهیدی اظهار نموده وضع کشور ما خیلی هرج ومرج است و در حدود یک
میلیون پول در وزارت فرهنگ بین آقایان دکتر مهران وزیر، فروزانفر معاون و کوثری مدیرکل
فرهنگ استان به عنوان پاداش تقسیم شده و مبالغی هم به آقای مهندس اردشیر زاهدی تحت
عنوان محصلین داده شده و سعید گفته این موضوع مربوط به بودجه نیست و مربوط به تفاوت
دلار و ارز می باشد.
سعید اضافه نموده در حال حاضر دزدی و اخاذی در ادارات دولتی علنی
شده و بقائی اظهار داشته با این وضعیت، مملکت روز به روز بطرف انقلاب پیش می رود و در
اینصورت باز هم وضع ما خوب نخواهد شد و کشور ما بین بیگانگان تقسیم می شود و باید راه
علاجی پیدا شود که انقلاب پیش نیاید و مردم خود را عوض کنند و چند روز قبل در خیابان
شاهرضا با یکی از فارغ التحصیلان که شاگرد وی بوده و اخیرا دکتر شده، مواجه گردیده و پس از
احوالپرسی از وضع دوست خود پاسخ شنیده مبلغ 30 میلیون تومان پول نقد دارد و کلیه [آن ]را
از راه قاچاق فروشی به دست آورده و 20 میلیون از وجه مذکور را در بانکهای خارجی ذخیره
کرده و با وجود این از وضع مملکت اظهار نارضایتی می نمود و میگفت هوای ایران مسموم کننده
شده است و مردم در فقر و پریشانی بسر می برند و عجیب است که حتی چنین اشخاصی هم
غصه مردم را میخورند و نه تنها این شخص دنبال کار غلط رفته بلکه خیلی از کارهای دولت هم
غلط است و این قانون بازنشستگی برای کارمندان و وزارتخانه های فرهنگ و دادگستری عمل
صحیحی نبوده زیرا یک قاضی، عمری را باید کار کند تا تجربه بیاموزد و یک معلم را بایستی در
سن 50 و
60 سالگی از فکر و عملش استفاده کنند و شهیدی گفته آقای دکتر اقبال خجالت نمی کشد که
در برابر سئوالات طباطبائی چنان پاسخ می دهد و دکتر بقائی بوی پاسخ داد زور دکتر اقبال به
طباطبائی نمی رسد زیرا نامبرده از دوستان تیمسار سپهبد بختیار است.
شهیدی در جای دیگر اظهار داشته که اولیا امور کشور ما، ادعا می کنند در این کشور نرخ
اجناس از سایر کشورها ارزانتر است و دکتر بقائی پاسخ داده این موضوع صحت دارد لیکن در
آمریکا یک کارگر ساده بقدر یک مهندس ایران حقوق می گیرد و چنانچه جنس را گران بخرد
اشکالی ندارد و در ایران گرانی بدون پول وجود دارد.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 279