موضوع
متن سند:
موضوع
دادستانی پس از تحقیقات لازم متهمین را بدین جهت مقصر میشناسد که آنها در سال ۱۹۶۲ به نام (نهضت ملی ایران سازمانی با مرام کمونیستی حزب توده ایران تشکیل داده و مشغول فعالیت بودهاند و به کرات روزنامه کمونیستی (مردم) را که در آن اوضاع آلمان نیز طبق تز حزب کمونیست آلمان یکطرفانه قضاوت میشود و اوضاع ممالک کمونیستی تعریف و تمجید میشود به دانشجویان ایرانی و اشخاص دیگر فرستاده و بین آنها تقسیم کردهاند و بدین وسیله سعی در پیشرفت مقاصد خطرناک حزب کمونیست آلمان نمودهاند
۱-متهم خان بابا تهرانی. از مؤسسین (نهضت ملی ایران در مونیخ میباشد و در برقراری روابط این تشکیلات خیلی مؤثر بوده است. نامبرده در مونیخ به کرات اوراق چاپی حزب توده را در سال ۱۹۶۲ توزیع نموده است. در مه ۱۹۶۲ یک بسته از روزنامه (مردم) را نزد خود داشته و برای توزیعاماده کرده بوده است.
نامبرده جزوه تودهای با عنوان (خسرو روزبه۱ در محکمه نظامی به دانشجو قهرمانی داده. در ماه اوت ۱۹۶۲ به اتفاق نراقی متهم و دانشجو نجفی یک بسته از روزنامه مردم را در اتومبیل فولکس واگن حمل میکردند. متهم از نظر دانشجویان ایرانی یکی از محرکین و مشوقین اصلی حزب توده و نهضت ملی ایران در مونیخ میباشد (برگ ۷۹ - ۱۵۰ - ۱۵۳ - ۱۵۹ - ۱۷۳ - ۱۹۸ - ۲۰۱ - ۲۱۹ این پرونده).
۲- متهم نراقی - عضو (نهضت ملی ایران بوده نطقهائی برای این سازمان کرده است. به نظر دانشجویان ایرانی مشارالیه نیز از کمونیستهای مصمم میباشد . در ماه مه ۱۹۶۲ از یک بستهای که متهم خان بابا در زیر بغل حمل میکرده است در مونیخ در کافه (اروپا) نسخههائی از روزنامه (مردم) را بین دانشجویان ایرانی توزیع نموده است. در اوت ۱۹۶۲ نامبرده به اتفاق متهم خان بابا تهرانی و دانشجو نجفی یک مقداری از روزنامه مردم را در اتومبیل سواری نجفی حمل میکرده است. اواخر نوامبر ۱۹۶۲ مقدار زیادی از این روزنامه را (تقریباً سیصد نسخه) نامبرده برای توزیع و ارسال در منزل خویش داشته است (برگ ۸۴ و دو برگ بعدی - ۷۹ - ۱۵۰ - ۱۵۳ - ۱۵۹ - ۱۶۷ - ۱۷۳ - ۲۰۱۔ ۲۱۷ این پرونده).
بنابراین خان بابا تهرانی و نراقی متهم هستند که به واسطه عمل مشابه:
الف - در اتحادیهای (تهرانی به عنوان مؤسس اتحادیه) که وجود و نظامنامه و منظور آن از دولت متبوعه باید مخفی باشد شرکت نموده.
ب - مکرراً برخلاف مقررات دادگاه آلمان مورخ ۱۷/۸/۱۹۵۶ عمل نموده است.
این عملیات طبق مواد ۱۲۸ - ۷۳ قوانین مملکتی و ۴۲ - ۴۷ قانون اساسی قابل مجازات است.
نتیجه مهم تحقیقات
الف. اوضاع شخصی متهمین.
۱-متهم خانبابا تهرانی. طبق اظهار خودش در تهران بزرگ شده که پدرش صاحب رستورانی میباشد . از نوامبر ۱۹۵۶ نامبرده برای تحصیل در مونیخ اقامت گزیده است. در ۱۲/۱۲/۱۹۵۹با کارمند روزماری شباخت هولتس که درامبرگ متولد شده است ازدواج نموده. ثمره این ازدواج یک بچه تقریباً نه ماههای است. متهم در پائیز ۱۹۶۲ از زنش جدا زندگی میکند و خیال طلاق وی را دارد. بطوری که اظهار میدارد خیال دارد پس از ختم تحصیلاتش به تهران مراجعت نموده اداره رستوران پدرش را به عهده بگیرد و یا این که به عنوان وکیل دعاوی یا قاضی کار کند. در حقیقت فقط برای این تحصیل کرده است که امروزه تحصیل معمول شده است (برگ ۱۲ این پرونده).
۲- متهم نراقی. نزد والدین خودش در خرم آباد بزرگ شده است. از ۱۹۵۴ به این طرف خانوادهاش در تهران زندگی میکنند. متهم در آنجا به دبیرستان میرفته است. پدرش طبیب است تا چهار ماه پیش در ارتش ایران سمت ژنرالی داشته است. متهم از ۱۹۵۶ به این طرف در مونیخ زندگی میکند و فعلاً در دانشکده فنی به عنوان محصل رشته ماشین اسم نویسی نموده است. خرج تحصیل وی را پدرش متقبل شده و ماهیانه در حدود ۴۳۰ مارک دریافت میدارد. از ۱۹۵۲ تا یکسال و نیم دیگر متهم عضو حزب توده کمونیستی در ایران بوده است در آن سازمان از طرف دولت ایران ممنوع شده بود. به علت عضویت در این حزب موقتا زندانی شده است. متهم در مونیخ عضو انجمن دانشجویان ایرانی و جبهه ملی ایران میباشد . از آوریل ۶۲ نیز عضو (نهضت ملی ایران) میباشد (برگ ۸۳ و دو برگ بعدی)
ب - حزب توده و فعالیتهای محرمانه آن در آلمان غربی.
حزب توده (توده یعنی مردم یا عده) حزب کمونیست۲ ایران است. طبق نظر اعضای آن دارای مرام مارکسیستی و لنینی میباشد . راجع به تأسیس آن داود نوروزی از عمال توده در روزنامه نویس دریچلاند) که ارگان کمیته مرکزی SED میباشد در تاریخ ۲۲/۶/۱۹۶۰ مقالهای تحت عنوان (حزب توده - ضامن پیروزی ملت - چهل سال مبارزه کمونیستهای ایرانی) به شرح زیر نوشته است.
در ۲۲ ژوئنامسال کارگران ایرانی تحت شرایط ترسناک ترور چهلمین سال تأسیس حزب کمونیست ایران را جشن میگیرند. این روز رفقای ایرانی را در جنگ برای استقلال و دموکراسی و سوسیالیسم مفرح و خشنود میسازد. تشکیل یک سازمان سیاسی طبقه کارگران ایرانی مصادف با اوایل انقلاب مشروطیت ایران (۱۹۰۵ تا ۱۹۱۱) میباشد . در این زمان چندین انجمن از طرف سوسیال دموکراتها۳ تأسیس شد که به علت نداشتن یک رهبر متحد و یک برنامه معین و یک اساسنامه متحد نتوانستند دوام پیدا کنند. در زمان انقلاب مشروطیت برای اولین بار در ایران اتحادیه کارگری به وجودآمد.
در سال ۱۹۱۷ پس از انقلاب سوسیالیستها در ماه اکتبر یک عده از کارگران ایرانی و روشنفکران که به بادکوبه مهاجرت کرده بودند حزب عدالت۴ را تشکیل دادند. این حزب بعداً در موقع تأسیس حزب کمونیست ایران رل بزرگی را بازی کرده است.
در ۲۲/۶/۱۹۲۰ اعضای حزب عدالت و یک عده از انقلابیون ایرانی در انزلی پهلوی امروزه که بندری است کنار بحر خزر) اولین روز حزب کمونیست ایران را برگزار نمودند. روز حزب وضع سیاسی و سوسیال ایران را تجزیه نمود ۱۵ نفر برای عضویت و پنج نفر را برای دبیری در کمیته مرکزی انتخاب نمود.
چند سال بعد این حزب غیرقانونی اعلام شد. با وجود اشکالات زیاد و تضییقات ارتجاعی فعالیت حزب با نتایج ثمربخشی ادامه یافت. در تهران و تبریز و مشهد سازمانهای حزبی تشکیل یافتند. کارگران کمونیستی یک نهضت اتحادیهای در کشور به وجود آوردند. اتحادیههای ایرانی در سازمانهای اتحادیهای و انقلابی بین المللی عضویت پیدا کردند. چندین کلوب فرهنگی و هنری تأسیس شدند. چندین روزنامه انتشار یافتند که به واسطه آنها عقاید مارکسیستی به جوانان ایرانی تزریق شد.
در این زمان حزب کمونیست ۵ یگانه سازمان اصلی برای نهضت توده بر علیه قوای استعماری و رژیم ارتجاعی در ایران بود. دولت ایران در سال ۱۹۱۹ قراردادی با دولت بریتانیا امضاء کرده بود که به استقلال ایران صدمه زد. این امر باعث نهضت عظیم توده بر علیه قرارداد بود و از طرف حزب کمونیست هدایت میشد. در سال ۱۹۲۵ سلسله قاجاریه ۶ ساقط شد و شاه رضا ۷رژیم دیکتاتوری را برگزار کرد. در فشار بر حزب کمونیست فروگذاری نشد. رفقا در داخل و خارج مملکت به مبارزه خویش ادامه میدادند. در سال ۱۹۲۷ حزب فعالیت خود را بیشتر به خارج از مملکت انتقال داد. چندین کتاب راجع به عقاید مارکسیستی ترجمه شد و در آلمان و اطریش به چاپ رسید. آلمان مرکز اصلی فعالیت کمونیستهای ایرانی بود و حزب کمونیست آلمان حتی المقدور به آنها کمک میکرد. روزنامههای مختلف منجمله (مبارزه). پرچم انقلاب) و (ستاره سرخ) در خارج به زبان فارسی چاپ میشد. در این زمان ادارهامنیت شاه عدهای از کمونیستها را در شهرهای مختلف کشور توقیف نمود. در زندانها با بربریت به آنها معامله میشد یک کارگر ایرانی به نام حجازی که از عمال مهم نهضت اتحادیهای مملکت بود در اثر شکنجه فوت نمود. این حادثه در تمام دنیا پخش شد. در سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ رژیم به فشار خود نسبت به حزب افزود. شاه رضاکا از فعالیت حزب کمونیست واهمه داشت طرحی را بر علیه کمونیستها برای تصویب به مجلس داد. طرح مزبور تصویب گردید و فعالیت کمونیستها رسمۀ ممنوع گردید.
در این زمان دکتر ارانی۸ که بعداً در محبس کشته شد رل مهمی را در حزب کمونیست بازی میکرد ارانی روزنامه مارکسیستی به نام (دنیا) را منتشر کرد که بعداً ارگان رسمی حزب کمونیست ایران شد. حزب بر دائره فعالیت خود افزود و اعضای انجمنهای دیگر را برای عضویت پذیرفت و خود را تقویت نمود. در این زمان عده زیادی از دانشجویان نیز بر حزب کمونیست پیوستند. در ۱۹۳۶ سازمان غیرقانونی حزب کمونیست از طرف پلیس کشف وعده زیادی از اعضای آن توقیف و محکوم شد. دکتر ارانی نیز جزو آنها بود. در جنگ دوم بین المللی رژیم دیکتاتوری رضا شاه ساقط شد و پسر وی زمام را به دست گرفت. محبوسین سیاسی آزاد شدند و میتوانستند تاحدی آزادانه حرکت کنند و عقاید خود را ظاهر سازند و آنها را پخش کنند.
با تأسیس حزب توده در سال ۱۹۴۱ یعنی کمی پس از سقوط شاه رضا و آزادی محبوسین سیاسی مبارزه صنفی کارگران و نهضت ضد استعماری ملت ایران وارد مرحله جدید شد. تأسیس این حزب در تغییر مسیر تاریخ ملت ایران تأثیر بسزائی داشت.
تاریخ حزب توده ایران یک تاریخ مبارزههای سخت و سنگین برای مقصد شریف و استقلال. دموکراسی و سوسیالیسم میباشد . در این مبارزه افتخارامیز هزاران نفر از فرزندان ایران جان خود را گذاشتند و هزاران نفر نیز امروز تسلیم شکنجههای غیرانسانی در زندانهای مخوف رژیم شاه به سر میبرند. با وجود همه اینها حزب توده ایران علمدار صنف کارگران بوده اطمینان دارد که به این مبارزه مظفرانه خاتمه خواهد داد.
این حزب کمونیست ایران از سال ۱۹۴۹ ممنوع شده و از آن وقت در مهاجرت به سر میبرد. عمال آن بدوا به مسکو مراجعه نمودند. در سپتامبر ۱۹۵۷ کمیته مرکزی SED اداره مرکزی حزب توده را با دکتر رادمنش دبیرکل طبق درخواست حزب کمونیست شوروی در لایپزیک مستقر نمود. SED نه فقط دستور داشت اداره و منزل در اختیار کمیته مرکزی حزب توده بگذارد، بلکه متعهد بود راجع به فعالیت تبلیغاتی این حزب هیچ نوع مساعدت و همکاری را مضایقه ننماید. حتی یک فرستنده در اختیار حزب توده در لایپزیک (الآن در صوفیا) گذاشته شد که خود را رادیو (پیک ایران) مینامد. حزب توده سه ارگان حزبی را به شرح زیر دارا میباشد .
١- روزنامه مردم
۲- مجله دنیا
٣- مجله مسائل حزبی
طبق طرح برنامه و اساسنامه حزب توده ایران اعضای حزبی وظایف زیرر عهده دار میباشند آنها حق ندارند عضو تشکیلات سیاسی دیگری باشند و باید تمام قوای خود را در راه حفظ اتحاد حزبی مصروف دارند. دیسیپلین حزبی برای هر عضوی الزامی است. مجبورند اسرار حزبی را محفوظ دارند. هر عضوی باید سعی کند اطلاعات سیاسی خود را توسعه دهند. نماینده سیاسی حزب خویش باشد. برای رسیدن به مقاصد معلوم مبارزه نماید. بر علیه حزب خود هیچگونه اقدامی ننماید و زندگی سیاسی و اجتماعی خود را طبق مقررات حزبی تنظیم نماید. حق اشتراک در مباحثات در حوزهها جزو حقوق هر عضوی محسوب میشود در نظامنامه ذکر شده است که هر یک از حوزههای حزبی که حداقل باید سه عضو داشته باشد جزو مقررات اساسی به شمار میآید. تأسیس حوزه فقط با موافقت مقامات بالا انجام پذیر است. رئیس آن برای یک سال انتخاب میشود. عامل تحریکات تودهای در درجه اول جوانان ایرانی میباشند که در ممالک غربی و مخصوصاً در دانشگاههای آلمان به مقدار زیادی وجود دارد. تبلیغات تودهای که از طرف دانشجویان ایرانی انجام میشود منحصر به تربیتایدئولوژیک و یا سیاست داخلی نیست بلکه آنها مبلغ کمونیسم جهانی میباشند. در نوشتههای حزب پیشرفتهای دموکراسی ملی و بالخاصه SBZ تمجید میشود ولی اوضاع آلمان غربی را (غرب سرمایه داری معرفی مینمایند. حزب توده با این عملیات میخواهد به پیشرفت مقاصد حزب کمونیست آلمان کمک نماید. بطوری که از رأی دادگاه کلن مورخ ۱۹۶۲/۶/۲۵ مستفاد میشود که از تزهای تبلیغاتی حزب کمونیست آلمان کلمه به کلمه استفاده شده است.
جبهه ملی و نهضت ملی ایران.
جبهه ملی یک نهضت غیرکمونیستی ایران میباشد که مخالف رژیم فعلی است. رهبر آن نخست وزیر سابق مصدق بوده است. این حزب نیز اعضای زیادی دارد که در آلمان تحصیل میکنند و سازمانی بدین اسم نیز تشکیل دادهاند.
بین جبهه ملی و حزب توده همیشه اختلاف وجود داشته است. چه حزب توده در زمان مصدق سعی داشته است (مخصوصاً حالا که غیرقانونی اعلام شده است) با جبهه ملی همکاری نماید و یک (جبهه متحد ملی) تشکیل دهد. از آنجائی که این کار به علت اختلاف نظرهائی در جبهه ملی) امکان نداشت در زمستان سال ۱۹۶۲/۶۱ (جمعیت جنبش ملی ایران) طبق پیشنهاد حزب توده توسط دکتر مشیدی - دکتر لاشائی ۔ دکتر معظمی - دکتر مقدم - دکتر اکبریه - مهندس ثریا - دکتر رهنما و دانشجویان عضدی و صوفی تأسیس شد. در زمستر تابستانی ۱۹۶۲ رؤسای آن بدین قرار بودند. مهندس ثریا - دکتر مقدم - فارسی - ذنور و سعادتی. در پائیز ۱۹۶۲ طبق پرنسیب حزب توده یک هیئت رئیسه سه نفری انتخاب شد که عبارت بودند از. دکتر مقدم - دکتر نوشاد و صوفی (جنبش ملی ایران) همان حزب توده با سرپوشی است که اعضای حزب توده بدین وسیله سعی دارند نفوذ خود را بر سازمانهای دانشجویی و غیرکمونیست ایرانی بالخاصه بر (جبهه ملی) انجمنهای دانشجویی مستقر سازند. این سازمان یک سازمان توطئه چینی است صورتی از اسامی اعضای آن وجود ندارد. دعوتنامهها و اطلاعات برای اشخاص با نامهای مستعار فرستاده میشود. فعالیت و طرز اداره سرپرستی است.
انتشار غیرقانونی روزنامه
مردم و دنیا
حزب توده روزنامههای مردم و دنیا را بین داوطلبان در آلمان غربی به طرز مخفیانهای منتشر میسازد. روزنامههای چاپ شده به طرز مخفیانهای از آلمان شرقی به آلمان غربی وارد میشوند و از یک مرکز معینی که از قرار معلوم در هانور میباشد نزد اعضای سازمان سری به انضمام آدرسها و تمبر فرستاده میشود. ناشرین روزنامهها را توی پاکتهای مربوطه گذاشته و آدرس و تمبرهای لازم را چسبانده به پستخانه میبرند. اسم فرستنده روی پاکت نوشته نمیشود تا اسامی پخش کنندگان فاش نشود.
در مونیخ یک چنین شعبهای برای پخش روزنامههای مزبور وجود دارد که متهمین خانبابا تهرانی و نراقی تا موقعی که در سال ۱۹۶۲ توقیف شدند جزو آن بودهاند.
روز ۳۰/۱۱/۱۹۶۲ که منزل متهم خانبابا تهرانی تفتیش میشد در حدود ۳۷۰ آدرس برای چسباندن روی پاکت پیدا شد که برای ارسال مرتب روزنامه مردم به کار میرفته است. همچنین یادداشتهای خطی با تعیین مقدار نسخهها که میبایستی به اشخاص فرستاده شود و نیز نسخههای مختلف از روزنامههای کمونیستی مردم و دنیا و مجلههای کمونیستی دیگر که گویا متهم خیال ارسال آنها را داشته است در منزل وی پیدا شد.
در منزل متهم نراقی پیدا شد. - ۱۵۳ نسخه مردم شماره ۴۷ مورخ ۶/۱۱/۱۹۶۲ که برای تحویل به پستخانه آماده بود و ۱۶۶ برگ مردم شماره ۴۸ مورخ ۲۲/۱۱/۶۲ که در آن روز آخرین شماره روزنامه بود و ۱۵۰ آدرس برای چسباندن و ۱۵۰ عدد تمبر ده فنیکی که در یک کاغذ لفافهای قهوهای رنگ پیچیده شده بود. همچنین ۱۵۰ عدد آدرس برای چسباندن ۶۰ دفترچه روزنامه دنیا و نسخههائی از اوراق چاپی حزب توده. ه
متن اوراق تبلیغاتی توده. بطوری که شرح داده شد سازمان انتشاراتی حزب توده نه فقط با وضع داخلی ایران مشغول میشود بلکه تزهای عمومی کمونیسم را و مخصوص مقاصد کمیته مرکزی حزب کمونیست را پیشنهاد و تشویق مینماید مقالههائی که در این روزنامهها راجع به منطقه اشغالی شورویها و آلمان غربی منتشر میشوند به هیچ وجه از مقالههائی که از طرف این حزب بر علیه آلمان غربی انتشار مییابد متفاوت نیست. مثلا در روزنامه مردم شماره ۱۸ مورخ ۲۷/۵/۶۱ نوشته شده است آلمان غربی میخواهد استقلال ایران را از لحاظ اقتصادی به دست خود بگیرد و قرار داد حفظ سرمایههای آلمان غربی فقط به نفع امپریالیستها میباشد و برای ایران هیچ فایدهای ندارد.
در روزنامه مردم شماره ۲۲ مورخ ۶/۹/۶۱ راجع به موضوع برلین چنین نوشت شده است.
مسئله برلین یک موضوع بین المللی است و نظر تمام دنیا را به خود جلب کرد است. برلین غربی به شکل یک جزیره در وسط آلمان شرقی قرار گرفته است چند کریدور هوایی و زمینی برلین غربی را با آلمان غربی متصل نموده است. در برلین غربی واحدهای نظامی سه دولت غربی یعنیآمریکا و انگلیس و فرانسه با بیش از یازده هزار سرباز و افسر مستقر هستند.
در زمان جنگ بین المللی دوم دول متحده قرار گذاشتند که پس از غلبه بر آلمان هیتلری میلیتاریسم آلمان میبایستی از بین برود و یک دولتی با نظام جدید تشکیل شود. بلافاصله بعد از خاتمه جنگ متحدین غربی و بالخاصه آمریکا بقایای فاشیسم آلمان را در پناه خود گرفته مانع از تأسیس یک آلمان دموکراتیک و صلح دوست شدند.
در سال ۱۹۴۸ همین که قوای دموکراتیک آلمان راجع به اتحاد آلمان تردید پیدا نمودند بالاجبار در قسمت آلمان شرقی یک دولت دموکراتیک تشکیل دادند. در این موقع تقدیر آلمان شرقی را از آلمان غربی جدا نمود و هر کدام راه جدید خود را از لحاظ سیاسی و اقتصادی پیش گرفتند.
از روز اول تأسیس آلمان دموکراتیک برلین غربی مرکز توطئههای مختلف بر علیه این حکومت شد میلیتاریستهای آلمان غربی که برای دفعه دوم در پناه آمریکائیها جان گرفته بودند در برلین غربی زمینهای برای تخطی و توطئه بر ضد آلمان دموکراتیک فراهم ساختند.
در سالهای اخیر دول آلمان دموکراتیک و شوروی چندین بار تمایل خود را برای حل مسئله برلین اظهار نمودند. دولت شوروی به دول غربی پیشنهاد نمودند که برلین غربی را به یک شهر غیرنظامی و آزاد مبدل نمایند و در مقابل دول شوروی و آلمان دموکراتیک حاضر خواهند بود ارتباط برلین غربی را با آلمان غربی تضمین نمایند. محافل آلمان دموکراتیک به کرات اظهار نمودند که خیال ندارند در وضع اجتماعی برلین غربی تغییری بدهند و در مسائل داخلی آنها دخالتی نمایند. ساکنین برلین غربی خود مجاز خواهند بود شهر خود را به نحوی که صلاح میدانند اداره کنند ولی متأسفانه کلیه پیشنهادات شوروی و آلمان دموکراتیک مواجه با مقاومت و عدم قبول پیشنهاد از طرف دول غربی و آلمان غربی شد و در مقابل بر فعالیت تخریبی خود در برلین غربی افزودند. امروزه همه میدانند که برلین غربی یکی از بزرگترین مراکز سابوتاژ و جاسوسی در تمام دنیا میباشد . در این شهر متجاوز از هشتاد مرکز جاسوسی آمریکائی و انگلیسی و فرانسوی و آلمان غربی در فعالیت هستند. مقصود سازمانهای جاسوسی تخطی بر علیه آلمان دموکراتیک و تمام کشورهای سوسیالیستی میباشد . در برلین غربی فرستندههای رادیو و تلویزیون شب و روز مشغول پخش اخبار دروغ و ناراحت کننده میباشد . یکی از طرق تخریبی میلیتاریستهای آلمان غربی و ممالک امپریالیستی که از آنها حمایت مینمایند تخریب اساس اقتصادی در آلمان دموکراتیک از راه تشویق قاچاق کالا و ارز و مبادله ارزی میباشد . از روی آمارهای موجوده معلوم شده است که اقتصاد آلمان دموکراتیک از این راه سالیانه مبلغ بیش از سه میلیارد و نیم مارک متضرر میشود.
ترغیب و تشویق اشخاص تحصیل کرده و کارگران برای فرار از آلمان دموکراتیک به آلمان غربی یکی از دسایس دیگر آنهاست. از این راه نیز ضربت محکمی بر پیکر اقتصاد آلمان دموکراتیک وارد آوردهاند.
در سیزدهم اوت سال اخیر موقعی که هیچکدام از پیشنهادات شوروی و آلمان دموکراتیک از طرف دول غربی مورد قبول واقع نشد محافل آلمان دموکراتیک بازرسی سرحدات برلین غربی و شرقی را به عهده گرفتند. دولت آلمان دموکراتیک اعلام داشت که بیش از این نمیتواند ناظر اعمال میلیتاریستهای آلمان غربی و انتقام گیرها بر علیه یک کشور دموکراتیک و صلح دوست باشد. از ۱۳ اوت به این طرف وضع جدیدی در برلین غربی پیدا شده است. با دائر کردن کنترل سرحدات دو برلین سدی جلو تخطیها ایجاد شده است ولی یک اشکال بزرگ هنوز باقی است. دولت شوروی اظهار داشته است که چنانچه دول غربی تا آخر سال جاری از انعقاد قرارداد صلح سرپیچی نمایند دولت شوروی قرارداد صلح را با آلمان دموکراتیک خواهد بست و بعد از آن کنترل سرحدات به عهده این جمهوریت واگذار خواهد شد. یعنی من بعد محافل غربی برای ورود به برلین حق ندارند با شورویها تماس بگیرند و قرارداد پوتسدام را پیش بکشند بلکه مجبورند با دولت آلمان دموکراتیک تماس حاصل نمایند.
پس از برگزاری کنترل در سرحدات برلین غربی و شرقی از خطر انفجار و تهدید صلح تا حدی کاسته شده است ولی حل قطعی مسئله آلمان موقعیامکان پذیر خواهد بود که قرارداد صلح با هر دو قسمت از آلمان بسته شود. دول غربی اظهار داشتهاند که با مذاکره موافقت دارند ولی تاکنون هیچگونه اقدامی به عمل نیامده است. آنها میخواهند به هر وسیلهای شده از مذاکره فرار کنند و به این وضع خطرناک ادامه دهند. دولت شوروی جدا خواستار اجرای تصمیم خود یعنی انعقاد قرارداد با آلمان دموکراتیک میباشد . اکنون دول غربی باید تصمیم بگیرند. ادامه وضع با این نحو امکان نخواهد داشت. میلیتاریستهای آلمان که در ظرف مدت کمتر از سی سال دو بار آتش جنگ را در جهان مشتعل نمودهاند مجدداً در خیال جنگ جدیدی میباشند. فقط یک راه موجود است تا بتوان آنها را رام نمود و این فقط با عقد پیمان صلح و کناره گیری فاشیستها و انتقامجوها است چنانچه دول غربی نخواهند این کار را انجام دهند دولت شوروی فورۀ اقدام خواهد نمود. در این صورت تمام مسئولیت عواقب آن به گردن دول غربی خواهد بود.
مردم شماره ۳۹ مورخ ۶/۷/۱۹۶۲سه مقاله دارد که در آن مخالف قانون اساسی و رفتار توهین به دولت آلمان غربی شده است. در مقالهای تحت عنوان (باز هم. مسئله ذوب آهن) از امپریالیستهای آلمان غربی صحبت شده که وجوهی برای ساختن یک ذوب آهن دریافت نموده ولی اقدام ننمودهاند. نیز چنین نوشته است. اشکال تأسیس ذوب آهن از دو طرف محسوس است. بدواً امپریالیستها و بالخاصه امپریالیستهای آمریکائی و آلمان غربی میباشند که موانعی پیش میآورند. سپس واردکنندگان آهن و فولاد که نمایندگی بانکهای بزرگ و شرکتهای بزرگ خارجی را دارند سعی میکنند به واسطه ارتشاء مقامات مهم دولتی ایران از تأسیس یک چنین مؤسسه مهم جلوگیری نمایند.
طرح ذوب آهن از زمان بیش از بیست سال در دست متخصصین و شرکتهای خارجی مانند کروپ دماگ - کایزر و غیره میباشد . این متخصصین خارجی و شرکتها و نمایندگان بانکهای خارجی انحصارچیها که سرمایههای خود را در مملکت ما به جریان میاندازند میخواهند ایران را به یک فروشگاه و بازار اجناس خود مبدل سازند. آنها مایلند محل بزرگی را برای سرمایههای خود در دست داشته باشند. به همین علت تحکیم پایههای اقتصاد برخلاف علاقه و میل آنهاست. آنها نمیخواهند که وضع مالی دولت بهبودی یابد و سرمایههای داخلی برای طرحهای صنعتی به کار بیفتد.
در مقالهای تحت عنوان (تحریک امپریالیسم آلمانی در برلین) که در همان شماره مردم انتشار یافته است سیاست نخست وزیر آلمان غربی با سیاست هیتلر مقایسه میشود و سیاست آلمان شرقی یک سیاست حقیقی قلمداد میشود. در مقاله مزبور ضمن چنین مینویسد.
تحریک خطرناک دولت آلمان غربی. شهردار برلین و سنای برلین، مخصوصاً در سرحدات آلمان شرقی افزوده شده است. در ماه گذشته (ژوئن) به واسطه تحریکات سنای برلین و شهردار برلین دو نفر از مأمورین سرحدی آلمان شرقی به قتل رسیده است. این واقعه احساسات آلمان شرقی را خیلی به هیجان آورده و ساکنین آن را وادار به تظاهر نموده است.
در هفتم ژوئن نخست وزیر آلمان غربی به برلینآمده (که قسمتی از آلمان غربی نمیباشد ) نطق تند و تیزی بر علیه آلمان دموکراتیک و شوروی ایراد نموده. در همان روز شهردار برلین ویلی برانداز پلیسهای سرحدی آلمان غربی که مقررات سرحدی آلمان شرقی را نقض و بر تیرگی اوضاع افزوده بودند تعریف و تمجید نمود.
ریاض فرستنده رادیوی آمریکائی و تلویزیونی آلمان یعنی دستگاههای تبلیغاتی برلین غربی و دولت ادنائر بر تبلیغات تحریکامیز خود بر علیه آلمان دموکراتیک افزودهاند. بنا به دستور سنای برلین غربی عدهای از کارآگاهان بر فعالیتهای حادثه جویانه خود که حتی حیات ساکنین برلین غربی را به خطر میاندازد و وضع غیرعادی شهر را بدتر میکند افزودهاند. تیراندازی و پرتاب اشیاء انفجاری روی خط راه آهن که صدها نفر از آن استفاده مینمایند یک نمونه کوچکی از سابوتاژ آنها را تشکیل میدهد. قسمتی از فعالیت این دستههای کارآگاهی مشغول ساختمان تونلهای مختلف بین برلین غربی و شرقی میباشند این تونلها که بنا به دستور سنای برلین و با کمک مالی آن ساخته میشوند برای فرستادن جاسوس به برلین شرقی و کشورهای سوسیالیست دیگر و جهت فعالیتهای سابوتاژی ساخته میشوند.
دولت آلمان غربی و سنای برلین میخواهند با چنین تحریکات خود به مردم نشان دهند که چنانچه ارتش دول خارجی آنجا را تخطئه کند خطر بزرگی متوجه آلمان خواهد بود و شهر یک شهر آزاد اعلام خواهد گردید.امپریالیسم آلمان بر علیه آلمان غربی و دول غربی شرح داده شده است.
در شماره ۴۵ مورخ ۷/۱۰/۶۲ روزنامه مردم صحبت از سیزدهمین سال تأسیس جمهوری آلمان دموکرات میباشد . در همان مقاله روز سیزدهم اوت ۱۹۶۱ روز مهم و قدم بزرگ برای حفظ صلح قلمداد میشود. امپریالیستهای آلمان غربی و متحدین غربی آنها از چنین واقعهای استفاده نموده تظاهرات بزرگی بر علیه جمهوری دموکرات آلمان راه انداختند. آنهائی که به مسائل آلمان آشنایی کامل دارند میدانند که کنترل در مرزهای آن دولت در برلین یک اقدامی بود که صددرصد لازم بلکه واجب بوده است برای حفظ صلح و امنیت در سرتاسر اروپا و تمام دنیا. یکی از مهمترین مسائل بین المللی انعقاد قرارداد صلح با هر دو کشور آلمان و تبدیل برلین به یک شهر آزاد و خالی از قوای نظامی میباشد ولی امپریالیستهای آلمان غربی و متحدین غربی آنها علم مخالفت بر علیه این اقدام برافراشته همه روزه به تحریکات خود ادامه میدهند. در خاتمه چنین اظهار عقیده شده است. ما به حزب متحد سوسیالیستی آلمان و دولت جمهوری دموکرات آلمان از صمیم قلب برای روز سیزدهمین سال تأسیس جمهوری دموکرات آلمان تبریک گفته به اولین کشور کارگری و روستائی آلمان در کوششهای خود برای حفظ صلح و ادامه رویه سوسیالیستی موفقیت کامل آرزو مینمائیم.
و - ادعای متهمین.
متهمین مدعی هستند که به هیچ وجه جرمی انجام ندادهاند تا مستوجب مجازات شوند و همچنین کاری با پخش روزنامه مردم نداشتهاند.
متهم خانبابا تهرانی ادعا دارد که نه مؤسس و نه مشوق و نه عضو (جنبش ملی ایران) بوده به هیچ وجه کاری با پخش روزنامه مردم و یا مجلات دیگر کمونیستی نداشته باشد. وی مدعی است که آدرسهائی که برای چسباندن در منزل وی پیدا شده است برای مصرف خصوصی خویش لازم داشته و آنها را خودش با ماشین همسرش نوشته تا به دوستان در ایران برای ارسال نوارهای حاوی اشعار فارسی به کار برد.
متهم نراقی تصدیق دارد که عضو (جنبش ملی) بوده ولی این ادعا را که بدین وسیله باید مجازات شود رد میکند. ادعا مینماید که در موضوع پخش روزنامه مردم به هیچ وجه شرکت نداشته است و میگوید اشخاص ناشناسی گویا آنها را از شهر هانور برای پخش نزد وی فرستادهاند و حتی با مرسوله اخیر مقداری نیز تمبر فرستاده بودهاند.
طبق ماده ۷۴ قانون اساسی و ماده ۷/۸ قانون مجازات عمومیدادگاه مونیخ باید حکم محکومیت متهمین را صادر نماید. من درخواست مینمایم.
۱-شروع محاکمه در دادگاه بزرگ شماره ۵ در مونیخ.
۲- تعیین زمان برای محاکمه اصلی.
۳- ادامه توقیف موقتی
برای ثبوت قضیه نامهای اشخاص و مدارک زیر برده میشود.
الف-
ابوالفضل قهرمانی
امین الله برومند
هرمز رزم آرا
منوچهر افشار
داریوش پیرنیا
پرویز صاحب دیوانی
بهمنیار ذوالقدر
ضیاء رضوی ۱۲
بیژن علوی
ب - مدارک
اطلاعات از اداره مجازات آلمان.
رونوشت محکومیت دادگاه کلن مورخ ۲۵/۶/۱۹۶۲ (تحت شماره ۳/۶۲ و ۲۴)
ترجمه مصدق از شماره ۳۹ روزنامه مردم.
باز هم مسئله ذوب آهن.
تحریکامپریالیسم آلمان در برلین.
کنگره جهانی تجهیزات عمومی و صلح
ترجمه مصدق از شماره ۴۶ مردم
با رفتار ضد استعماری خود دانشجویان ایرانی در آلمان غربی افکار ملت خود را اعلام میدارند.
ترجمه اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده به دانشجویان ایرانی در اروپا و ممالکت متحده.
ترجمه اعلامیه دانشجویانی که عضو حزب توده در باویر جنوبی هستند برای
دانشجویان ایرانی.
اعلامیه جنبش ملی ایران به مناسبت انقلاب در ۳۰ تیر.
اطلاعیه جنبش ملی ایران به همین مناسبت.
ترجمه اساسنامه جنبش ملی ایران.
ترجمه گزارش راجع به جلسه اعضای جنبش ملی ایران.
ترجمه مقالهای به مناسبت سال قتل لومومبا از اطلاعیه جنبش ملی ایران.
ترجمه از شماره ۴۵ مردم
سیزدهمین سال تأسیس جمهوری آلمان دموکرات.
ترجمه شماره ۴۳ مردم.
برلین غربی باید به یک شهر آزاد و خالی از قوای نظامی تبدیل شود.
ترجمۀ عنوانهای مقالات مردم به شمارههای ۴۴ - ۴۷
.ج - مدارک دیگر
پروندههای دادستانی مونیخ تحت شماره؟
با ترجمههائی از شمارههای ۵۰ و ۵۱ مردم و از شماره ۳ دنیا. که از منازل متهمین به دست آمد.
د- کارشناسان
دکتر نولاو
۲- به رئیس اداره پنجم دادگاه مونیخ
مونیخ به تاریخ ۲۰ مارس ۱۹۶۳
دادستانی کل
امضاء - دکتر بادر
دادستان کل
توضیحات سند:
_____
١- خسرو روزبه در سال ۱۲۹۴ در ملایر متولد شد. وی دوره مقدماتی را در ملایر و متوسطه را در همدان با دریافت دیپلم ریاضی به پایان رسانید. سپس وارد دانشگاه تهران شد و در رشته الکترونیک به تحصیل مشغول شد، ولی به علت شرایط نامساعد مادی موقتا دست از تحصیل کشید و وارد دانشکدۀ افسری شد. روزبه پس از پایان دوره دانشکده افسری برایآموزش دانشجویان، دوره به دانشکده فرا خوانده شد و در چندین دوره افسر تربیت کرد. وی در عین خدمت با فساد و رشوه خواری فرماندهان ارتش مخالفت میکرد و این مبارزه واکنش فرماندهان سوار ارتش را علیه او داشت به طوری که چند بار توقیف و یک بار نیز به اهواز تبعید شد. وی در سال ۱۳۲۲ با گرایش به احزاب چپ به عضویت حزب توده ایران درآمد و توانست از بنیانگذاران تشکیلات «افسران آزادی خواه ایران» باشد. در سال ۱۳۲۴ پس از سرکوب قیام افسران خراسان و تهران در گنبد کاووس در جریان دستگیری افسران مخفی شد و در این دوران دو کتاب به عنوان اطاعت کورکورانه» و «افشاء مفاسد سران ارتش» را منتشر کرد. در ۱۷ فروردین سال ۱۳۲۶ روزبه بازداشت شد ولی یک ماه پس از دستگیری به کمک دوستانش از زندان گریخت. دادگاه حکم غیابی صادر کرد و او را به ۱۵ ماه زندان و اخراج از ارتش محکوم کرد. در فروردین ۱۳۲۷ دوباره دستگیر شد و دادستان نظامی برای او تقاضای اعدام کرد ولی به علت فشارهای زیاد از سوی بعضی از نمایندگان مجلس و مطبوعات به ۱۵ سال حبس محکوم شد. روزبه این بار هم پس از سه سال در سال ۱۳۲۹ به همت همرزمانش با عدهای دیگر از سران حزب توده از زندان گریخت و پس از یک زندگی مخفی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای بار دوم دستگیر شد. وی در بازپرسی خود را مهندس معرفی کرده بود و قبل از این که شناخته شود گریخت. اما بعد توسط یکی از تودهایها که با ساواک همکاری میکرد، شناسائی و در یکی از خیابانهای تهران پس از یک درگیری مسلحانه مجروح و دستگیر شد. وی پس از مداوا به زندان قزل قلعه منتقل شد و پس از محاکمه حکم اعدام او صادر شد حکم اعدام در تاریخ ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۳۷ اجرا شد. روزبه در دوران فعالیت سازمان افسران حزب توده مرتکب قتلهای بیشماری در درون حزب شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط رهبران حزب توده ایران وقایع افشاء گردید. ۱۵ خرداد، ج ۲، ص ۱۵۰
۲- حزب کمونیست ایران در سال ۱۲۹۹ در بندرانزلی در عرشه کشتی فرماندهی ارتش سرخ شوروی تشکیل شد. تشکیل این حزب که ادامه ی حزب عدالت در محله صابونچی باکو بود، اسدالله غفارزاده را به عنوان رهبر انتخاب نمود. اولین کنگره حزب چهار نفر سخنگوی این حزب شمرده میشوند. یعنی کامران آقازاده ( آقایف)، سلطان زاده، پیشه وری، و سرانجام مهمتر از همه چهرهی مشکوک و پرماجرا حیدر عمواوغلی. کنگره دوم حزب کمونیست معروف به «کنگره ارومیه» که در شهر رستوف تشکیل شد. سخنگوی برجسته و رهبری حزب، بر حسب محیط مکانی، به چند دسته تقسیم شد. سخنگوی حزب نیک بین. در روسیه مقیم بود و مرتضی علوی مدیر مجله پیکار در آلمان فعالیت داشت و پیشه وری در تهران کار میکرد. آخرین فعالیت حزب کمونیست در دوران دیکتاتوری رضاخان، فعالیت حزب کمونیست تحت رهبری سه تن (تقی ارانی،عبد الصمد کامبخش، کامران) در ایران مجله دنیا را نشر دادند. از تاریخ حزب کمونیست ایران دو عمل خطا کارانه که به طور عینی خیانتامیز است قابل ذکر میباشد : یکی از آنها ایفاء نقش تخریبی در جنبش گیلان و دومی نقش تسهیلی و اماده کننده برای رسیدن رضاخان به قدرت در جریان تغییر رژیم قاجار به سلطنت پهلوی است. چون در اینجا تکیه بر روی تاریخ حزب کمونیست نیست، درباره این دو رویداد، تنها به اجمال دو سند را ذکر میکنیم.
اسنادی که کاملاً گویا است. اول: نامه «او تشین» سفیر شوروی، خطاب به میرزا کوچک خان است، که نمودار دیپلماسی شوروی برای منزوی کردن میرزا و به شکست کشاندن، نهضت جنگل است و در واقع بیان همان نقشی است که حزب کمونیست ایران نیز به اجراء و تحقق آن همت گماشت. دوم: درباره ش خصیت برجسته ی اسلامی آیتالله شهید سید حسن مدرس و مقابله او با سلیمان میرزا لیدر حزب اجتماعیون و حزب سوسیالیست است. با روی کارآمدن رضاخان، سلیمان میرزا همکاری نزدیک با حزب کمونیست ایران و دولت سردار سپه داشت و از سوی دیگر دستورات سفارت شوروی را در این باره عملی مینمود. گرچه این حزب بعد از سالهای ۱۳۱۰ غیر قانونی شد و عبدالصمد کامبخش و برخی دیگر با پلیس سیاسی رضاخان همکاری نموده و رفقای خود را معرفی نمودند. کژراهه، احسان طبری، ۱۳۶۶ ٣- سوسیال دموکراتهای عصر مشروطه جریان سوسیال دمکراسی ایران، جریانی بود که در انقلاب مشروطت رخنه نمود. و به نامهای «احتماعیون عامیون» و «انجمنهای غیبی» خوانده میشد. اگر تشکل سراسری مارکسیستها را در ایران به سه دوره تقسیم کنیم، دوران «سوسیال دمکراسی» را میتوان نخستین آن برشمرد. به طور اجمال باید گفت که تاریخ تشکیلات مارکسیستی در ایران، با شکل گیری انجمنهای غیبی» سوسیال دمکرات در ایران آغاز میشود. انجمنهای سوسیال تهران تحت رهبری یک کمیته سه نفری، محمدرضا مساوات، میرزا سلیمان خان میکده، صادق طاهباز، یحیی میرزا اسکندری، سلیمان میرزا اسکندری،... که در قضایای مشروطیت فعال بودند. نکته مهم این است که نمایندگان سوسیال دمکرات در شکل اجتماعیون عامیون صرفا مارکسیست به معنای کلمه نبودند. در بینش خود تصور احساساتی و رومانتیک درباره دمکراسی، مردم، انقلاب، زحمتکشان داشتند و شیوههای پارلمانی، ترور انقلابی افراد ارتجاعی (!) را دنبال میکردند. و حتی برخی از آنها در سازمان «فراماسون» و «جامع آدمیت» که خود بخشی از فراماسونری بود، عضویت داشتند. نمایندگان سوسیال دموکرات تبریز مرکب بودند از: حاج رسول صدقیانی، على مسیو، میرزا علی اصغر خوئی، حسین آقا فشنگچی، شریف زاده، تقی زاده، میرزا جواد ناطق على دواچی و غیره. این انجمن نیز نقش خاصی در حرکت مردم تبریز و جنبش مشروطیت داشتند. ارتباط برخی از این افراد با آن کسانی که از روسیه و شهر باکو بودند. برقرار بود و لنین آنها را «نیمه روشنفکر مسلمان ماوراء قفقاز که فراموش کردهاند که آنها اتباع روسیهاند» مینامید. اما نمایندگان سوسیال دموکرات رشت عبارت بودند از: سردار محیی، میرزا کریم رشتی، یغیکان، که با گرجیها در ارتباط بودند
و به این ترتیب این جریان را میتوان تا حدی مقدمه تشکیل حزب عدالت دانست. و کژراهه، احسان طبری، تهران،۱۳۶۶
۴- حزب عدالت در سال ۱۹۱۷ نخستین حزب چپ گرای ایران به نام حزب عدالت در باکو تشکیل یافت. اعضای مؤسس حزب د عدالت، با تقلید از شیوه حزب سیاسی روسیه، کارش را آغاز نمود. مؤسسان آن: قاراداش، سیف الله ابراهیم زاده، محرم آقایف، محمد فتح الله اوغلی، محمد علی خانوف، بهرام آقایف، در جریان انقلاب روسیه ۱۹۱۱ - ۱۹۰۵ از فعالان بودند. رهبری حزب به عهده اسدالله غفارزاده، که از اهالی اردبیل و ساکن باکو بود، غفارزاده سعی مینمود کارگران ایرانی که برای کاریابی به باکو میرفتند را متشکل نموده و برای انجام کارهای سیاسی از آنها استفاده کند. برخی از اعضای این حزب بعدها در ایران حزب کمونیست را تشکیل دادند. با تأسیس حزب کمونیست، حزب عدالت عملاً تعطیل گردید. گروه مارکسیستی که در سال ۱۹۱۷ در باکو تشکیل شد. سپس در سال ۱۹۲۰ به حزب کمونیست ایران تغییر نام داد. این حزب در ماه مه ۱۹۱۷ در اواخر جنگ جهانی اول انجام گرفت. و اسدالله غفارزاده به عنوان صدر این حزب انتخاب شد. آن طور که پیشه وری در تاریخچه حزب عدالت نوشته است: بیچاره غفارزاده را بیش از آن که خود را به جنگل برساند، در خیابانهای رشت مورد حمله قرار دادند. به وسیله اشخاصی که اسم آنها را لازم نمیدانم (!!!) به قلم بیاورم. روزنامه بیرق ارگان رسمی حزب عدالت بود که در سالهای ۱۹۱۷ منتشر میشد. پیشه وری خود از اعضای فعال حزب عدالت در باکو بود. احسان طبری مینویسد: سیاست شوروی در مورد آذربایجان به محض استقرار حکومت شورائی در آن سوی ارس، شروع شد. حزب همت، حزب عدالت، حزب سوسیال دمکرات، انجمنهای غیبی تبریز ونیز عناصری که در جنبش ملی شیخ محمد خیابانی رخنه کرده بودند، سیاست کلاسیک روسیه تزاری را، در شکل تازه، تعقیب میکردند توجه به روسیه بود. و یکی از مشکلات جریان چپ در این مرحله بیش از آن که یک تفکر و مکتب باشد، یک تشکیلات سیاسی اطلاعاتی برای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. و حزب عدالت نیز در این راستا حرکت میکرد. کژراهه، احسان طبری، تهران،۱۳۶۶
۵- حزب کمونیست ایران در سال ۱۲۹۹ شمسی در بندر انزلی در عرشه کشتی و فرماندهی ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تشکیل شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ بقایای آن حزب توده ایران را بنیان نهاد. کژراهه احسان طبری، تهران،امیرکبیر حزب کمونیست ایران، پرفسور ذبیح سپهر، ترجمه رفیعی آبادی، تهران، عطائی
۶- قاجار: این اصطلاح در مفاهیم ذیل به کار میرود: اول: عنوان یکی از ایلات ترک است که اصل آن به طائفۀ سالورا از طوایف ماوراء قفقاز میرسد. این ایل در حدود قرن هشتم قمری همراه با سایر طوایف ترک ماوراء قفقاز از آن سرزمین مهاجرت کردند. زبانشان ترکی غربی است و دولت صفوى آنان را از آذربایجان به مازندران و گرگان و مرکز ایران کوچ داد.
دوم: به عنوان هفت تن از پادشاهان سلسله قاجار است که عبارت بودند از:
۱-آغا محمد خان قاجار ۱۲۱۱ - ۱۲۰۹ ق
۲ فتحعلی شاه ۱۲۱۲ – ۱۲۵۰ق
٣- محمدشاه ۱۲۵۰ - ۱۲۶۴ ق
۴- ناصرالدین شاه ۱۲۶۴ - ۱۳۱۳ ق
۵۔ مظفرالدین شاه ۱۳۱۳ - ۱۳۲۴ ق
۶-محمد علی شاه ۱۳۲۴ -۱۳۲۷ ق
٧- احمد شاه ۱۳۲۷ - ۱۳۴۳ ق
۷- رضاشاه پهلوی (رضاخان پالانی) مؤسس سلسله پهلوی فرزند عباسقلی خان سوادکوهی معروف به داداش بیک در سال ۱۲۵۶ خورشیدی در قریه سواد کوه (آلاشت) مازندران متولد شد. ابتداء در فوج سوادکوه که ابواب جمعی میرزا علی اصغرخانامین السلطان بود وارد خدمت شد و بعد در سن ۲۲ سالگی به عنوان قزاق داخل خدمت قزاقخانه گردید. در مدتی که قزاقخانه بود مأموریتهائی در بعضی از به او محول گردید تا این که در سال ۱۲۹۴ شمسی رئیس تیپ قزاقخانه همدان گردید. رضاخان در جریان کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ به همدستی سید ضیاء الدین طباطبائی روزنامه نگار و مدافع منافع لندن در ایران ملقب به سردار سپه و رئیس قزاقخانه شد و بعد در کابینه سید ضیاء به جای مسعودخان کیهان وزیر جنگ گردید. و تا سال ۱۳۰۲ در کابینههای احمد قوام السطلنه، مشیرالدوله و مستوفی الممالک در این سمت باقی بود. روحیه دیکتاتور مابانه وی، توطئه علیه سیاستمداران، ایجاد ارعاب و وحشت در بین سیاسیون از وی یک شخصیت قوی دیکتاتور ترسیم نموده بود. در ۱۶ آبان ۱۳۰۲ نخست وزیر شد و وزارت جنگ را خود به عهده گرفت. و با برنامه ریزی رجال وابسته به انگلیس، مطبوعات،امکانات خارجی، اوضاع نابسامان و ناامن داخلی توانست در سال ۱۳۰۴ به سلطنت برسد.
دوران سیاه دیکتاتوری بیست ساله رضاخان از دوران فلاکت، بدبختی، عقب ماندگی ایران به شمار میرود. گرچه به ظاهر تغییراتی در ساختار حکومتی و تجدد به وجود آورد. اما به لحاظ وابستگی فرهنگی، سیاسی ... - ایران را به یک کشور مستعمره انگلستان در آورد. توطئههای وی علیه رجال سیاسی، روحانیت، تعطیل حوزههای علمیه، تبعید و قتل علماء و دهها ارتکاب دیگر از جمله کارنامه ی سیاه رضاخان است. پس از بروز جنگ جهانی دوم و حمله آلمان نازی به شوروی، عبور و حمل مهمات و تجهیزات به و روسیه توسط راه آهن دولتی ایران بهانهای به دست متفقین داد تا در بامداد سوم شهریور ۱۳۲۰ از شمال و جنوب ایران را اشغال، ارتش بدون مقاومت تسلیم شد. رضاخان را همان قدرت لندن که بر سر کار آورده بود، کنار گذاشت و با برنامه ریزی تشکیلات فراماسونری محمدرضا را برجای پدر نشاندند و ایران را به سه بخش روسی،آمریکائی، انگلیسی تقسیم کردند و رضاخان را به ژوهانسبورگ منتقل نمودند. وی در چهارم مرداد ۱۳۲۳ درگذشت.
فرهنگ خاورمیانه، غلامرضا علی بابائی، ۱۳۷۴ خاندان پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخی، ۲ مجله،۱۳۷۷
دانشنامه جهان اسلام، تهران، جلد ششم
۸- دکتر نقی ارانی دکتر تقی ارانی در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در تبریز متولد شد. دروس ابتدائی و متوسطه را در زادگاه به پایان رساند. در سال ۱۲۹۹ در رشته پزشکی تحصیل را ادامه داد. در سال ۱۳۰۱ برای ادامه تحصیل به آلمان میرود وارد دانشکده فلسفه دانشگاه برلین میشود. در این دوران که اوج فعالیت کمونیستها بود، وی به عضویت «جمعیت مبارزه با دیکتاتوری» که به وسیلهی ایرانیان مهاجر تشکیل شده بود، درآمد. و با افکار کمونیستی آشنا و به مطالعه کتب مارکسیستی پرداخت. پس از بازگشت به ایران به تدریس علوم فیزیک و شیمی در دبیرستانهای تهران مشغول شد. در سال ۱۳۱۴ مجله دنیا را با گروهی از دوستان و یارانش منتشر و جلسه ی هفتگی در منزل خود تشکیل داد. مجله بیش از ۱۲ شماره دوام پیدا نکرد. با کامبخش از اعضای حزب کمونیست مرتبط شد. در سال ۱۳۱۵ دستگیر و پس ازاندکی تعدادی از افراد مظنون و دوستان و شاگردانش دستگیر و به گروه ۵۳ نفر شهرت یافت. ارانی در زندان پس از محاکمه و زندانی کشته شد. و پس از شهریور ۱۳۲۰ برخی از مقالات و نوشته هایش نشر یافت.
۹- دکتر رضا رادمنش دکتر رضا رادمنش از سران و مؤسسین حزب توده، نماینده حزب توده از لاهیجان در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی و از تشکیل دهندگان فراکسیون توده در مجلس و اولین دبیرکل حزب توده از ۱۳۲۷ منتخب کنگره دوم که تا پلنوم چهاردهم حزب ۱۳۴۹ رهبری حزب را به عهده داشت. در جریان تشکیلات بغداد، به دلیل همکاری با تیمور بختیار و نفوذ ساواک در حزب توسط عباس شهریاری ... به دستور روسها برکنار گردید و به جای وی ایرج اسکندری رهبری حزب را به عهده گرفت. احسان طبری در خاطرات خود پیرامون رادمنش مینویسد: رادمنش مدت ۲۰ سال در خارج، دبیرکل، دبیر اول و صدر بود وی مسئول سازمان حزب در خارج بود، در ابتدا، رادمنش که سیاست رخنه خود رابی عجله انجام میداد، در داخل تشکیلات رهبری با احتیاط و غالبا با سکوت رفتار میکرد.
چون وی فردی لافزن، متفرعن بود، و از این جهت به دوست ه دوران جوانی خود، منوچهر اقبال شباهت داشت. در دوران همکاری با عباس شهریاری نیز، رادمنش تنگ نظری و عجب و خودفریبی خویش را منصۀ ظهور آورد. عباس شهریاری با بازی مخالفت با کیانوری، توجه و محبت رادمنش را به خود جلب کرد. بنا به دستور ساواک، عباس شهریاری رادمنش را مورد تملقهای ظریفانهای قرار میداد و معمولاً از .... دو دکتر، در داخل نهضت صحبت میکرد. یکی دکتر ارانی - و دیگری دکتر رادمنش – این تعارف مهمی برای رادمنش بود.
عنکبوت سرخ، تهران، ۱۳۷۸ کژراهه، تهران، ۱۳۶۶
۱۰- آدولف هیتلر به مدت ۱۲ سال، از سال ۱۹۳۳ تا زمان مرگش در ۱۹۴۵، بر آلمان حکومت میکرد. وی دیکتاتور بود و تلاش او برای به زیر سلطه در آوردن اروپا منجر به بروز جنگ جهانی دوم بین سالهای ۱۹۳۹ - ۱۹۴۵ گردید. خاصه آن که استعمار اروپا در کشورهای آفریقائی و آسیائی مرتکب جنایات و غارتگری وسیعی شده، نوعی تنفر و انزجار نسبت به انگلیس، فرانسه... در کشورهای تحت سلطه غرب وجود داشت. هیتلر در ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در براوناومام این - شهر کوچکی در اتریش چشم به دنیا گشود. وی که ابتدا یک مأمور گمرک بود میخواست نقاش شود. بعد از مرگ والدینش به وین رفت. تا در رشته هنر تحصیل کند. اما توفیق به دست نیاورد. در سال ۱۹۱۳ از خدمت نظام در اتریش معاف شد. و به مونیخ آلمان رفت. در فقر و تنهایی زندگی میکرد. با شروع جنگ جهانی اول، به ارتش آلمان پیوست و در جبهه غرب جنگید و دوبار مدال شجاعت گرفت. شکست آلمان در سال خشم هیتلر را برانگیخت و اظهار کرد که مردم آلمان از ارتش و سربازان حمایت نکردهاند. اتحادیههای کارگری، غرب سوسیال دمکرات، خاصه یهودیان را مسئول این شکست دانست. در سال ۱۹۱۹ هیتلر به مونیخ بازگشت و به مخالفان دولت پیوست. در سال ۱۹۲۰ این حزب ملی سوسیالیستی کارگران آلمان که عموما به آن حزب نازی میگویند مبدل شد و در سال ۱۹۲۱ هیتلر رهبر این حزب گردید. در سال ۱۹۲۳ حزب سعی نمود با کودتا حکومت را به دست گیرد، اما پلیس مانع این شورش شد. هیتلر نه ماه به زندان افتاد و در آنجا کتاب نبرد من را نوشت. پس از آزادی بار دیگر حزب نازی را احیا کرد که قوی ترین حزب آلمان شد. در سال ۱۹۳۳ نخست وزیر گردید. و تمام احزاب را تحت فشار قرار داد. و با سرعت ارتش مخصوص حزب نازی را بنام؟ اس، اس، تشکیل داد. در ۱۹۳۹ چک اسلواکی را اشغال و به لهستان حمله کرد. و جنگ جهانی دوم آغاز شد. فرانسه و انگلیس در حمایت از لهستان وارد جنگ شدند. و هیتلر در اروپا اعجاب انگیز بود. با حمله به شوروی، تلفات بسیاری داد. شروع جنگ در اقیانوس آرام باعث ورود آمریکا در این جنگ شد. و سیر نزولی قدرت و توان هیتلر آغاز گردید. در ۱۹۴۴ به دلیل جاسوسیهای گسترده انگلیس. فرانسه،آمریکا در ارتش آلمان. خیانت افسران پیشرفت اروپا و شکست آلمان حتمیشد و در سال ۱۹۴۵ هیتلر خودکشی نمود و طرفدارانش جسد وی را سوزاندند تا به دست مخالفان وی نرسد. در مورد کشتار یهودیان نوعی اغراق وجود دارد که با تحقیقات جدید، تاریخ نگاری جنگ بین الملل دوم خدشه پذیر گردیده است. و این بهانهای برای جنایات بیشمار صهیونیستها در جهان، خاصه جهان اسلام گردید. دائرۀ المعارف زرین، ج ۲، با تلخیص.
۱۱- واژه فاشیسم از «فاشس» لاتینی گرفته شده است. در رم باستان، فاشس تبری بود که به گردن آن میلههایی درامتداد دسته تبر میبستند و پیشاپیش فرمانروایان رومی به عنوان نشانه قدرت، حمل میکردند. این نشانه را نخستین بار حزب فاشیست ایتالیا به رهبری موسولینی به عنوان مظهر حزب به کار برد. از نظر وی اصول فاشیسم از جمله عبارت بود از: بیاعتقادی به سودمندی صلح، ضدیت با پارلمان و دمکراسی و لیبرالیسم و سوسیالیسم، اطاعت و پیروی همه از دولت، عنوان فاشیسم به طور کلی برای اشاره به جنبشهای قدرت گرا مثل نازیسم آلمان و فاشیسم ایتالیا به کار میرود. فرق فاشیسم و نازیسم در این بود که فاشیستهای ایتالیا خواستارامپریالیسم و احیایامپراتوری روم بودند. چون فاشیسم عبارت است از جریان ناسیونالیستی افراطی جامعه طبقاتی و سرمایه داری که تعصب ملی را ترویج میکند و میکوشد تا با سوء استفاده از احساسات ناسیونالیستی، ملتهای مختلف را به جان یکدیگر بیندازد و به این وسیله از طرفی از تضاد طبقاتی داخل کشور بکاهد و آن را به سطح تضاد بین ملتها برساند و از طرف دیگر، سایر ملل را نیز برای منافع خود به بردگی بکشاند.
فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران
۱۲- ضیاء رضوی در اروپا با و همکاری بیژن قدیمی، کورش لاشایی، هما ضرابی نشریه پیوند را به عنوان ارگان دانشجویان ایرانی در مونیخ اطلاعیه جنبش ملی ایران به همان مناسبت.انتشار میدادند.
منبع:
کتاب
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 150