تاریخ سند: 26 فروردین 1346
موضوع : شرکت کنندگان در مراسم چهلمین روز درگذشت دکتر محمد مصدق
متن سند:
رونوشت گزارش خبری شماره 1166 /20 ه 2 ـ منبع ه /2
افراد مشروحه زیر در مراسم چهلمین روز درگذشت دکتر محمد مصدق که
در تاریخ 24 /1 /46 در احمد آباد برگزار گردیده شرکت داشته اند.
منوچهر محمدی شجاع، دکتر مسعود حجازی، عباس سمیعی، سرهنگ ناصر
مجللی، نوش آذر مجللی، عبدالکریم لاهیجی، حبیب اله ذوالقدر1.
ایرج
سحابی، علیجان شانسی2،
بهزاد نبوی، دکتر عبداله
معظمی، خلیل ملکی3،
عباس عاقلی زاده، رضا
شایان4، حسین تحویلدار5،
میرحسین سرشار، دکتر
کاظم سامی کرمانی6 و
برادرش (مهدی سامی
کرمانی) ابراهیم کریم آبادی،
الهیار صالح7، موسی شیخ
زادگان، خسرو سیف،
مهندس احمد زیرک زاده،
شیخ جعفر شجونی8، عباس
رادنیا، دکتر یداله سحابی9،
حسین سکاکی، مهدی
غضنفری، محمد صادق
طباطبایی، علیرضا سیاسی، سرهنگ سابق رحمت اله مقدم، دکتر غلامحسین
صدیقی، مصطفی صادقی، دکتر سعید فاطمی، محمدعلی ضیاء بخش معروف به
اردشیر، حسین میر محمد صادقی، مرتضی بیوک افشاری، حسین شاه حسینی،
حسن رحمانی، منصور رسولی، مهدی ساسانی، مهرداد ارفع زاده رودسری،
بامداد ارفع زاده رودسری، رضا یزدی، مصطفی ملاذ، نصرت اله امینی اراکی،
مرتضی حاجی زاده مقدم، سیدرضا هاشمی، علی اکبر اکبری عبدگانی، بهمن پور
شریعتی، خسرو سعیدی، دکتر شاپور بختیار،10 عبدالعلی ادیب برومند، غلامرضا
تختی، ابوالحسن کرامت، بیژن جزنی، محمد حسین شاه محمدی، احمد
بختیاریها معروف به توانگر، مصطفی بختیاریها معروف به توانگر، علی عنایت،
داریوش محقق زاده، علی اصغر گلسرخی، فریدون تقی زاده مطلق، بقایی کاغذ
فروش، بهروز برومند و همسرش (مهوش صالحی) داریوش فروهر1، پروانه
اسکندری،2 هدایت اله متین دفتری، ابراهیم کریمی، شیخ باقر نهاوندی،
سرهنگ بزرگمهر، مهندس کاظم حسیبی، منصور سروش.
ملاحظات : دکتر یداله سحابی، عباس رادنیا و شیخ جعفر شجونی به اتفاق به
محل آمدند و حسین شاه حسینی نیز به اتفاق بیژن جزنی به قلعه احمدآباد وارد
گردیدند.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در 1050 ـ ک ج 40
به پرونده بیژن جزنی به کلاسه 34 ـ ج ـ ز ضمیمه بایگانی فرمایند 3 /2 /46
توضیحات سند:
1ـ حبیب اله ذوالقدر فرزند
علی اکبر در سال 1282 ه ش در
شهرستان اصطهبانات به دنیا
آمد.
تحصیلات را تا دوم
متوسطه ادامه داد و مقداری نیز
مقدمات عربی خواند و سپس به
استخدام اداره اوقاف شیراز
درآمد.
مشارالیه در سال 1341 خود را
چنین معرفی کرد: «در اواخر
سال 28 در آغاز طلوع جبهه
ملی به اتهام نوشتن یک سلسله
مقالات در روزنامه شبیخون که
از روزنامه های محلی شیراز
است، در حدود یک ماه
بازداشت شدم.
در سال 32 به
اتهام روزنامه نویسی و
طرفداری از مصدق بازداشت و
پس از ده روز آزاد شدم.
از
سال 28 با جبهه ملی همکاری
نمودم، به حزب زحمتکشان و
نیروی سوم وابسته شدم...
و تا
آخر بهمن سال 32 که در فارس
بودم، ارتباط و همکاری
صمیمانه با جبهه ملی داشتم و از
30 تیر 39 که مجددا جبهه ملی
شروع به فعالیت کرد در میتینگها
حاضر و با سران جبهه ملی
ارتباط برقرار نمودم...
از سال
24 روزنامه جهان نما را در
شیراز زیر نظر داشته و منتشر
می کردم...
در اواخر سال 28
امتیاز روزنامه شبیخون را به
نام خانمم گرفتم...
در سال 31 یا
اوایل 32 آن را به نام هنگامه
روز در سه چهار شماره منتشر
کردم...
» حبیب اله ذوالقدر که به
اتهام عضویت در حزب توده،
دستگیر و پس از سه ماه با
ضمانت، موسی صادقی و
مرتضی حکمت (نماینده
مجلس) آزاد شده بود، در
نامه ای به رکن 2 ارتش نوشت :
«اینجانب عضو حزب نیروی
سوم شیراز بوده و خاطر محترم
مستحضر است که روش حزب
مزبور، همواره مخالف حزب
منحله توده بوده است...
»
مشارالیه که در سال 1332 به
تهران آمده بود و به عنوان
کارمند اوقاف تهران، مشغول به
فعالیت بود، در سال 1340 از
طرف وزیر فرهنگ، به ریاست
اوقاف تهران، منصوب شد و
مدتی نیز کفالت اداره تحقیق
اوقاف را به عهده داشت .
» وی
که مدیریت روزنامه صرصر را
نیز به عهده داشت، در سال
1344 بازنشسته شد و در سال
49 از طرف نیروی هوائی ارتش
کاندید تصدی دفتر بیمارستان
جرجانی گردید.
حبیب اله
ذوالقدر که طبع شعر نیز داشت،
به عنوان شاعر جبهه ملی شهرت
یافت و در سال های بعد به عنوان
مدیر روزنامه به فعالیت ادامه
داد.
اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی
2ـ علیجان شانسی در سال
1303 زاده شد.
معمار و دبیر
سندیکای ساختمانی بود و در
زمره پایه گذاران جامعه
سوسیالیست های نهضت ملی
محسوب می شود.
عضویت کمیته
مرکزی جامعه سوسیالیست ها و
مسوولیت امور کارگری این
جامعه را به عهده داشت و در
سال 1344 همراه با ملکی، شایان
و سرشار دستگیر و به یک سال و
نیم زندان محکوم شد.
شانسی در
آغاز انقلاب همراه با جمعی از
شخصیت های ملی و مبارز در
صدور اعلامیه ها و بیانیه هایی
در اعتراض به رژیم سلطنتی و
همراهی با مبارزات مردمی اقدام
کرد.
در سال 1359 درگذشت.
نامبرده در سال 1331 به
عضویت جامعه سوسیالیستها
درآمده و مدتی نیز عضو کمیته
اجرائی بوده است.
آقای علیجان
شانسی در سال 1341 نطقی را
از طرف دبیران و مسئولین
سندیکاهای کارگری در حضور
علم نخست وزیر ایراد کرده و
ضمن تبریک به او مشکلات کار
را مطرح کرده است.
احزاب سیاسی ایران ـ تألیف
محسن مدیر شانه چی ص 235
ـ پرونده های انفرادی در ساواک
3ـ در مورد خلیل ملکی بحثهای
زیادی مطرح بود برخی معتقدند
از آنجا که او رک و صریح
صحبت می کرد، عده ای از
رهبران جبهه از او رنجیده خاطر
بودند.
عده ای هم نگران بودند که
مبادا خلیل ملکی به دلیل ذکاوت
و قابلیت سازماندهی اش بر جبهه
مسلط شود چون او تمام وقتش
را صرف فعالیت سیاسی می کرد.
گروهی دیگر نیز از آن
می ترسیدند که با بودن ملکی در
جبهه از همدلی حزب توده و
هواداران آن محروم گردند.
ظاهرا سنجابی و صالح و صدیقی
مایل بودند که ملکی در جبهه
باشد ولی بختیار و خنجی و
حجازی مخالفت می کردند.
مصدق و نبرد قدرت، همایون
کاتوزیان ـ تهران ـ رسا 1371،
ص 397
4ـ رضا شایان یکی از همکاران
نزدیک خلیل ملکی در اتحادیه
سوسیالیستها که با ملکی دستگیر
و محاکمه شد و در سال 1345 به
اتهام انتشار افکار کمونیستی،
محکوم گردید.
از کتاب نواب سیاسی ایرانی ـ
بخش اول ـ جلد دوم اسناد لانه
جاسوسی ـ جلد دوم ـ ص 81
5ـ حسین تحویلدار فرزند
عبدالعزیز در سال 1314 در
تهران متولد شد.
وی که آهنگر و
فروشنده لوازم مهندسی بوده در
جامعه سوسیالیستها فعالیت
داشته و جلسات حزب را در منزل
خود تشکیل می داده است.
در سال 1334 نامه کانون
نویسندگان را به هویدا داده و در
سال 1344 به اتهام اقدام علیه
امنیت کشور به چهار سال حبس
محکوم شده که پس از دو سال
عفو گرفته و آزاد شده است.
در
سال 1357 توسط حکومت
نظامی به جرم داشتن اعلامیه
جبهه ملی بازداشت و با در اختیار
گذاردن اطلاعات خود، آزاد
گردیده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
6ـ دکتر کاظم سامی کرمانی در
سال 1312 ه ش در شهر مشهد به
دنیا آمد.
در دوران تحصیلات
دبیرستانی به مبارزات ملّی شدن
صنعت نفت روی آورد.
در دهه
سی به عنوان عضو «جمعیت
آزادی مردم ایران» فعالیت
چشمگیری در خراسان داشت و
در همین زمان برای اولین بار
دستگیر شد.
دکتر سامی که
تحصیلات خود را در رشته های
پزشکی، روانپزشکی و
جامعه شناسی به پایان رسانده
بود، همگام با مبارزات مردم
ایران در سال 1342 تحت تعقیب
قرار گرفت.
در سال 1344 به
جرم همکاری برای ترور
محمدرضا پهلوی دستگیر شد و
مدتها زیر شکنجه بود.
دکتر
سامی با تشکیل جمعیتی به نام
«جنبش انقلابی مردم مسلمان
ایران» به فعالیت های سیاسی
خود و همفکرانش شکل داد.
وی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
اولین وزیر بهداری جمهوری
اسلامی در دولت مهندس
بازرگان بود.
دکتر سامی در سال
1368 در مطب خود به قتل
رسید.
7ـ الهیار صالح فرزند حسن
صالح در اردیبهشت ماه 1276
در آران کاشان بدنیا آمد.
تحصیلات خود را در کالج
امریکاییها انجام داد و سپس
بعنوان مترجم در سفارت آمریکا
مشغول به کار شد.
مدیرکلی
انحصار دخانیات گمرک و
وزارت دارایی از مشاغل او بود.
در سال 1320 رئیس هیأت
نمایندگی اقتصادی ایران و
آمریکا بود و در سال 1321 به
وزارت دارایی رسید و سپس
عهده دار وزارت دادگستری شد.
دوره شانزدهم نماینده مردم
کاشان بود و در سال 1330 در
دولت مصدق وزیر کشور بود و
در سال 1332 به عنوان سفیر
ایران به آمریکا رفت.
وی پایه
گذار حزب ایران بود و در سال
1324 بعد از انشعاب با احزاب
توده و دمکرات قوام السلطنه
مؤتلف شد.
وی از پایه گذاران و
رهبران اصلی جبهه ملی دوم بود
که همراه برخی از آنان در سال
1341 به زندان افتاد پس از
آزادی در سال 1342 با ادامه
فعالیت جبهه ملی مخالفت کرد و
هوادارانش را به سیاست صبر و
انتظار توصیه نمود وی و سایر
اعضای حزب ایران در کادر
رهبری جبهه ملی به دلیل مخالفت
با نظر مصدق پیرامون نحوه
فعالیت جبهه ملی در سال 1343
از رهبری جبهه ملی استعفا دادند
و از حضور در جبهه ملی سوم نیز
...
کناره گرفتند.
صالح و یارانش
تا سال 1356 و آغاز وضعیت
انقلابی فعالیت سیاسی خاصی
نداشتند.
صالح به سال 1360 در
تهران در گذشت.
8ـ حجت الاسلام حاج شیخ جعفر
جوادی شجونی در تاریخ
اردیبهشت 1311 در شهرستان
فومن متولد شد و پس از طی
مدارج خارج فقه و اصول به
تهران آمده و از وعاظ مشهور
این شهر گردید.
سابقه مبارزاتی
وی به زمان فدائیان اسلام بر
می گردد و در طول دوران نهضت
امام خمینی چند مورد بازداشت
و ممنوع المنبر گردید.
وی پس از
انقلاب اسلامی از شهرستان کرج
به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
9ـ دکتر یداله سحابی در سال
1284 ه ش در تهران به دنیا آمد.
پس از طی دوران مقدماتی
آموزش و ورود به دانشگاه، در
رشته علوم طبیعی فارغ التحصیل
شد و به تدریس در برخی از
دبیرستان های تهران مشغول شد.
یداله سحابی در سال 1311
برای ادامه تحصیل به خارج از
کشور رفت و در رشته
زمین شناسی تا اخذ درجه دکترا
ادامه تحصیل داد.
دکتر سحابی
اولین اعلامیه سیاسی خود را
پس از سقوط دولت دکتر مصدق
در سال 1332 منتشر کرد و پس
از آن در «نهضت مقاومت ملی»
فعالیت های سیاسی خود را دنبال
کرد.
وی پس از غیرقانونی اعلام
شدن نهضت آزادی ایران به
همراه یارانش به زندان افتاد.
دکتر سحابی نماینده تهران در
اولین دوره مجلس شورای
اسلامی بود.
10ـ دکتر شاپور بختیار از
اعضای جبهه ملّی و رئیس حزب
ایران پیش از پیروزی انقلاب
اسلامی و رهبر نهضت مقاومت
ملی پس از انقلاب در خارج از
کشور.
وی در سال 1293 ه.
ش
متولد شد.
تحصیلات ابتدایی
رادر اصفهان گذراند و برای
تکمیل آموزش به فرانسه رفت و
در رشته حقوق و فلسفه دکترا
گرفت.
وی زنی فرانسوی را به
همسری برگزید.
اول بار پس از
کودتای 28 مرداد 1332 تحت
تعقیب قرار گرفت و زندانی شد،
با وجود این به عنوان کسی که در
جهت سیاستهای بیگانه حرکت
می کرد شناخته شد.
وی آخرین
نخست وزیر محمدرضا پهلوی
بود که 37 روز در ایران قدرت
را به دست گرفت.
او قصد داشت
با کودتایی خونین شعله نهضت
اسلامی را خاموش کند امّا در
برابر رهبری حضرت امام خمینی
(ره) این خواست او که از طرف
امریکاییها بدو ابلاغ شده بود
نقش برآب شد.
وی پس از
انقلاب مخفیانه از ایران گریخت
و در فرانسه رهبری ضد انقلابها
را به دست گرفت.
وی در سال
1370 به دلایل نامعلومی در
همین کشور کشته شد.
1ـ داریوش فروهر در سال
1307 ه ش در اصفهان بدنیا
آمد و از دوران نوجوانی به
فعالیت های سیاسی علاقه نشان
داد این فعالیت به هنگام تحصیل
رشته حقوق در دانشگاه تهران
پررنگ تر شد اول بار در سال
1329 به زندان افتاد و بعدها
همسو با جریانهای ملی گرا
فعالیت های سیاسی خود را
ادامه داد در سال 1348 زمانی
که طرح جدایی جزیره بحرین از
ایران مطرح شد داریوش فروهر
مخفیانه اعلامیه ای منتشر کرد
که بدنبال آن بازداشت شد و
نزدیک به دو سال به زندان افتاد
او در اواخر سال 1355 حزب
ملت ایران را با جلب نظر
همفکران خود احیاء کرد پس از
انقلاب اسلامی داریوش فروهر
به وزارت کار در دولت مهندس
مهدی بازرگان رسید.
انقلاب اسلامی به روایت اسناد
ساواک ص 7
2ـ پروانه اسکندری فرزند
احمد در سال 1315 ه ش در
تهران به دنیا آمد.
پدر وی از
اعضای فعّال و مأمور پخش
اعلامیه های حزب پان ایرانیسم
بود که از طرف اداره دوم ارتش
به اصفهان تبعید شد.
مشارالیها
در آذرماه سال 1336 دیپلم
گرفت و به استخدام آموزش و
پرورش درآمد، در سال 1338
در کنکور شرکت کرد و در رشته
علوم اجتماعی به تحصیل
پرداخت.
وی که بنام فاطمه
فروهر نیز خوانده میشد در سال
1339 در حالیکه دانشجوی
سال دوم بود، به نامزدی
داریوش فروهر درآمد و همراه
او به فعالیت در حزب ملت
پرداخت.
مشارالیها که خود را
از سال ششم ابتدائی معتقد
به جهان بینی ناسیونالیستی و
مکتب پان ایرانیسم معرفی کرده
است، در سال 1340 مسئول
سازمان زنان کمیته شهرستان
تهران وابسته به جبهه ملی
معرفی شد.
او که در سال های
53 ـ 51 در انجمن ایران و
انگلیس به فراگیری زبان
انگلیسی اشتغال داشت، به
واسطه بحث های کلاس مدتی از
تدریس کنار گذاشته شد و سپس
به منطقه 11 آموزش و پرورش
منتقل شد و در سال 1356
راهنمای تعلیماتی ناحیه 6
آموزش و پرورش تهران بود.
پروانه اسکندری که در اکثر
جلسات حزب ملت شرکت
داشت، در سال 1356 در جلسه
هیئت تحریریه جز نامه اتحاد
نیروهای جبهه ملی نیز شرکت
می کرد.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - چریکهای فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 156