تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1355
موضوع : وضع حزب رستاخیز ملت ایران1 و دودستگی در بیجار
متن سند:
از : 12 ه
به : 341 شماره : 19172 /12 ه
به جز کانون کارمندان و رؤسای ادارات انتخاب هیئت رئیسه سایر کانونها با
اکثریت آراء اعضاء آن کانونها صورت نگرفته و در بعضی از کانونها مانند حزب
ایران نوین سابق از مردم شناسنامه جمع کرده و به نفع اعضاء هیئت رئیسه کانونها
رأی داده اند، ضمنا عده ای
از مخالفین انتخاباتی علی
اوسط یگانه (نماینده مردم
بیجار در مجلس شورای
ملی) علیه منصور گروسیان
مسئول حزب در شهرستان
بیجار که شوهر خواهر
یگانه می باشد تبلیغ
می نماید و می گویند او را
علی اوسط یگانه روی کار
آورده است و شایع است که
در تاریخ 27 /1 /35
عده ای به اسامی حاج خلیل
توکلی ـ رضا آجودانی ـ
علی امین پور ـ توفیق
اولیائی ـ طاهر بشریان ـ
جلیل فرحی و محمد تقی مینائی به زنجان رفته و در مسافرخانه مقدم با عباس
شاهنده ملاقات و ضمن پوزش خواهی در مورد مخالفت با او حدود مبلغ بیست
هزار تومان به وی داده اند تا گروسیان را از سمت فوق معزول و به جای وی دکتر
ریاضی رئیس بهداری بیجار و یا یکی از آنها به این سمت بگمارد، همچنین قرار
است در آینده نزدیک عباس شاهنده مسافرتی به کردستان نموده و سپس به قهوه
خانه غیبی صور واقع در دوراهی جاده سنندج بیجار آمده و عده دیگر از
مخالفین سابق او از بیجار نزد وی آمده و طلب مغفرت نمایند.
نظریه شنبه : خبر صحت دارد ضمنا عاملین ایجاد دودستگی و نفاق در بیجار
افراد مشروحه زیر هستند و چنانچه اقدام قانونی قاطعی علیه آنها صورت گیرد
بیجار رنگ آرامش را خواهد دید و این عده عبارتند از : عبداللّه اسدی1 ـ محمد
توفیق اولیائی ـ مجید اکبری ـ محمد تقی مینائی ـ رضا آجودانی جلیل فرحی ـ
نجات نجات الهی (که اغلب در تهران است و شکایت بی اساس علیه رؤسای
ادارات و مأمورین دولتی را که در بیجار افراد مذکور تهیه می کنند به نحو مقتضی
تسلیم مقامات عالیه مملکت می نماید).
نظریه [سه]شنبه : نظریه
شنبه صحت دارد، ضمنا
مسئول حزب رستاخیز در
شهرستان بیجار در مورد
کارشکنی عده ای از افراد
موصوف منجمله حاج
خلیل توکلی ـ محمدرضا
آجودانی ـ نجات
نجات الهی ـ محمد تقی
مینائی ـ محمد توفیق
اولیائی ـ محمدعلی امین
پور و عبداللّه اسدی شکایتی
به مسئول حزب و سایر
مقامات استان تسلیم داشته
که فتوکپی آن جهت
استحضار به پیوست تقدیم
می گردد.
2ـ انتخابات واقعی برای تعیین اعضاء هیئت رئیسه کانونها در مرکز استان نیز به
درستی صورت نگرفته و افراد مورد نظر تقریبا به دلخواه مسئول حزب تعیین
شده اند بنابراین عمل گروسیان در بیجار غیر منتظره نبوده است.
نظریه چهارشنبه: 1ـ نظریه سه شنبه تأیید می گردد 2ـ با توجه به اینکه عباس
شاهنده قبلاً معاون انجمن استان مرکز بوده که پس از استعفای رئیس انجمن
استان خود به خود شاهنده رئیس انجمن استان مرکز شده لذا برای مردم بیجار
چنین ایجاد شبهه شده که عباس شاهنده شخصیت بارزی است و مورد توجه مقامات عالیه مملکت
می باشد لذا ممکن است در آینده برای آنها ناراحتیهائی ایجاد کند بنابراین از ترس نزد او رفته اند.
احسنی
اصل در پرونده 3 /128 ـ 5 بایگانی است.
پرونده عباس شاهنده ضمیمه و بایگانی شود 584/ ش
توضیحات سند:
1ـ حزب رستاخیز، شاه به
تشکیل احزاب گوناگون امر
کرده بود.
مانند «مردم»،
«ملّیون»، «ایران نوین».
امّا در
سال 1353 ه ش حزب
«رستاخیز» را به عنوان تنها
حزب قانونی کشور اعلام کرد و
عضویت آن را اجباری ساخت و
دستور داد کسانی که با آن
مخالف هستند ایران را ترک
کنند! این حزب بر 3 اصل استوار
بود : وفاداری به قانون اساسی،
وفاداری به نظام شاهنشاهی، و
وفاداری به انقلاب شاه و ملت.
هویدا، نخست وزیر وقت، به
دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب
شد و «رستاخیز» کانونی گردید
برای تجمع کسانی که به دنبال
نفوذ و قدرت بودند.
امام به
محض تأسیس حزب رستاخیز،
آن را مخالف شرع شمرده فتوا به
حرمت عضویت در آن دادند و
به اجبار مردم را به عضویت در
آن، نقض قانون اساسی دانستند.
در اولین سالگرد تشکیل حزب،
رژیم، اعلام کرد که بیست و سه
ملیون نفر عضو آن هستند!
(جمعیت ایران در آن زمان 33
میلیون نفر بود) شاه هیچگاه
اجازه نمی داد در حزب، اعضا
پیرامون نفت، بررسی اصلاحی
یا انتقادی انقلاب سفید، خرید
اسلحه و تجهیزات و سیاست
خارجی، جلسات و مذاکراتی
داشته باشند.
شش ماه پس از
تشکیل حزب مقامات آمریکا در
ایران به واشنگتن گزارش کردند
که این حزب عملاً نقشی در
سیاست ایران ندارد.
هنگام
انحلال این حزب حتی یک نفر
هم مخالفت نشان نداد!
ر.ک : کوثر، ج 1، ص 384،
کوثر، ج 2، ص 101.
1ـ عبدالحسین اسداللهی
شربیانی فرزند اسداللّه در سال
1308 ه ش در شربیان تبریز
متولد گردید.
نامبرده تحصیلات
مقدماتی را در مدرسه طالبیه
تبریز به پایان رساند و دارای
فوق دیپلم معقول و منقول بود.
مشارالیه در سال 1346 در
وزارت آموزش و پرورش
استخدام شد و به عنوان
آموزگار در اداره کل سپاه دانش
به کار پرداخت.
وی همچنین
مدتی به عنوان بازرس شرکت
واحد اتوبوسرانی تهران و
حومه مشغول به کار بود و در
سال 1355 ساواک با اشتغال به
کارش در مشاغل حساس
وزارت آموزش و پرورش
(بازرس) موافقت نمود.
حسینعلی اسداللهی عضو حزب
پان ایرانیست ها بود و پس از
انشعاب این حزب توسط فروهر
و تشکیل حزب ملت عضو آن
گردید و مسئولیت آن حزب در
استان مازندران را بر عهده
داشت ولی به دلیل اختلاف با
فروهر از حزب ملت استعفا داد.
نامبرده در حزب مردم عضو دفتر
سیاسی و در حزب رستاخیز به
عنوان مسئول کمیته آموزش و
پرورش عضویت داشت و در
دوره 23 مجلس شورای ملی
نماینده حزب مردم و رئیس
کمیسیون آموزش و پرورش و
دوره 24 کاندید حزب رستاخیز
جهت نمایندگی مجلس شورای
ملی بود.
وی همچنین به عنوان
نماینده حزب رستاخیز در
انجمن شهر تهران عضویت
داشت.
مشارالیه در باشگاه
مهرگان عضو بود و بارها با
حضور وی در مراسم تشریفات
موافقت کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 417