متن سند:
بسمه تعالی
السلام علی الاخ الاعز والرحمۀ والرضوان والمغفرۀ والغفران
و بعد نامه مبارک را امروز زیارت نمودم از اظهار مرحمت و ابراز الطاف
مشمول نعم آن جناب و مسرور شدم از فعالیت و کارهای ارزنده شما شهداللّه
بسی خرسند و خوشوقت گردیدم و گویا نوری در محیط قلب حقیر تابش کرد و
از این که بعضی از محیط های خالی از مبلغ را فرقه ضاله و گرگان خونخوار به
سراغ اطفال و ایتام آل محمد (ص) می خواهند حیازت و یا غارت کنند ابری از
غم به فضای دل سایه افکند شما آری شما که در زیر لوای حضرت
ولی عصر افتخار این خدمات را برده اید بیدار باشید و تا سرحد امکان بکوشید و
نترسید و نهراسید و قربۀ الی اللّه قدم بردارید و از حریم حق و حریم دین الهی دفاع
کنید فانه ان تنصرواللّه ینصرکم و یثبت اقدامکمللّه راجع به حقیر امر و فرمانی داشته
باشید.
بیان کنید کتبی که مورد لزوم آنجا باشد مرقوم دارید آنقدر که من قدرت دارم
امتثال امر کنم قبل از وصول رقیه کریمه با یکی از رفقا صحبت داشتیم که اگر
بتوانیم جمعی از طلاب را برای ماه محرم و صفر به سوی دهات و شهرستان های
بی بضاعت به بودجه ای که از خود حوزه تهیه شود اعزام دارم و راهی برای تهیه افراد
و تهیه بودجه فکر کنیم اگر خداوند توفیق داد و خواستیم که عده ای را مجهز کنیم شما
هم در آن محیط چند ده احتیاج دارد و قدرت آوردن مبلغ با بودجه خود را ندارند یا
این که اگر اسم پول بیاید حاضر نمی شوند آنها را به مامرقوم دارید که اگر مطلب را
تنجیز دادیم آقایان تهیه شده را به حضور
انور ارجاع دهیم و آن جناب راهنمایی کنند که تمام بودجه یا کسر بودجه ممکنه
به عهده ماها باشد و دیگر جناب آقای [حاج شیخ عبدالرحیم] ربانی[شیرازی]
را دیروز از طرف ایادی جائره مأخوذ داشتند با 3 نفر دیگر آقای هاشمی
رفسنجانی و آقای انصاری شیرازی و آقای خلخالی1 و احتمال می رود به
واسطه نامه سرگشاده ای باشد که اخیر به نخست وزیر نوشته شده و ایشان و قریب
70 نفر امضا کرده اند.
مانعی ندارد کل ذلک فی سبیل اللّه سهل یسیر و دیگر راجع
به نامه نوشتن و برگشتن هیچ مانعی ندارد الطاف شما بیش از این حرفها است
[ناخوانا ]باشد یا نباشد مراحم شما مورد تشکر است و چون حقیر در نظر دارد
امسال مشرف به حج شود شاید تا نیمه ماه ذی القعده بیشتر این جا نباشم اگر امری
و فرمانی باشد زودتر مرقوم دارید و اگر نرسید نیز عوض آن جناب امید است
سلامی در امکنه متبرکه تقدیم دارم خدا شما را در انجام مقاصد شرعیه خود
یاری کند و اجری اللّه الناس علی یدیک الخیر و لایمحقه بالمنّ والاذی و نصرکم
فی تبلیغ دینه و اعلاء کلمته و حفظکم من شرورالجنۀ والناس و شرور الخناس
الذی یوسوس فی صدور الناس مدتی بود درصدد بودم حالی از حضرتعالی
بپرسم و در دل خود می گفتم که مفارقت کتبی میانه ما و ایشان به طول انجامیده
باید به وسیله ای اظهار ارادت کرد فلذا عصر روز چهارشنبه که نامه به دستم رسید
عملاً بالوظیفه بلافاصله قلم بدست گرفته و با این جملات ناقابل شمه ای از مکنون
دل را در طبق اخلاص تقدیم داشتم به آقایان طلاب محترم آنجا یکایک سلام عرض
کرده و دعا می کنم که در زیر نظر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در تحصیل توأم
با عمل کوشا و ساعی باشند.
و اما تأسف از این که در عصر آیت الله بروجردی غفلت کردیم بسیار بجاست ولی
آن عصر عصر تخدیر اعصاب مسلمین بود و فرصتهایی از مسلمانها فوت شد که
باید سالها بر آن گریه کنید و مع ذلک کله از حالا شروع به تشکیلات و انجام
وظیفه کنیم باز می شود به اسلام و مسلمین سروسامانی داد تأسف در این است که
هنوز هم در خوابیم و روزی بیدار خواهیم شد که مسلمان های آندلس بیدار
شدند و اعوذباللّه من شر کل ذی شر
والسلام منی علیکم و علی المتعلقین و الرفقاءِ کلهم
قربان شما شاگرد رفوضه شده مدرسه قرآن
علی مشکینی
توضیحات سند:
1ـ محمدصادق (صادقی گیوی)
خلخالی، فرزند یداللّه در سال
1305 در گیوی از توابع خلخال
در خانواده مذهبی دیده به جهان
گشود.
تحصیلات آغازین خود
را در زادگاهش شروع کرد.
پس
از اخذ ششم ابتدایی جهت
تحصیل علوم حوزوی به اردبیل
رفت.
وی در مدرسه حاج
ملاابراهیم مشغول تحصیلات
دینی شد.
امثله تا صمدیه را در
آنجا، به مدت یک سال خواند.
آن گاه به دستور پدرش، راهی
حوزه علمیه قم شد و درس های
حوزوی را از کتاب سیوطی
آغاز کرده و مطول، مغنی،
معالم، حاشیه و قوانین را تا آخر
خواند.
او از همان زمان ورود،
با شهید مصطفی خمینی آشنا و
هم بحث شد.
بعد از تکمیل
تحصیلات سطوح مقدماتی و
عالی و فلسفه، به درس خارج
پرداخت.
اساتید برجسته وی
عبارتند از حجج اسلام و آیات
عظام آقایان: عباسعلی
نجف آبادی، شیخ علی پناه
اشتهاردی، عبدالجواد
اصفهانی، مجاهد تبریزی،
حجت، بروجردی، علامه
طباطبایی و امام خمینی
(رحمه اللّه علیه).
وی می گوید : «به مدت 14 سال
در درس امام خمینی شرکت
جسته و اصول را دو دوره و نیم
و فقه را از اول طهارت تا حدود
و سپس مکاسب بیع را
خواندم.
»
فعالیت های سیاسی آقای
خلخالی به دوران فدائیان اسلام
باز می گردد.
وی در همان سال
تبعید امام، مجددا به زندان
افتاد.
بعد از آزادی، یک سال به
انارک یزد، دو سال به رودبار
تبعید شد.
او بعد از پایان
سالهای تبعید تا شهادت
آقامصطفی، در افشای جنایات
حکومت پهلوی سهم به سزایی
داشت، بارها از طرف حکومت
شاه به شهرهای مختلفی به قرار
زیر تبعید شد : چهار ماه به
رفسنجان، دو ماه به لار فارس،
چهار ماه به بانه و چهار ماه به
بندر لنگه، پس از آن که امام به
فرانسه هجرت کرد وی بیست
روز در نوفل لوشاتو ماند.
پس
از پیروزی انقلاب اسلامی، بنا
به فرمان حضرت امام(ره)
محاکمه سران طاغوت را به
عهده گرفت و در مشاغل و
سمت هایی چون : حاکم شرع
دادگاههای انقلاب اسلامی
(خوزستان)، سرپرست کمیته
مبارزه با مواد مخدر، نماینده
مردم قم در مجلس شورای
اسلامی دوره اول و دوم،
نماینده مردم استان تهران در
مجلس خبرگان.
وی هم چنین
کتاب هایی در ابواب مختلف فقه
منتشر کرده اند و چندین اثر
عرفانی و تاریخی هم به رشته
تحریر در آورده اند.
یکی از
جالب ترین آثار وی خاطرات
اوست که ماجرای اعدام سران
رژیم پهلوی را فاش کرده است.
آیت الله خلخالی در سال 1382
دارفانی را وداع گفت.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی علیاکبر فیض مشکینی به روایت اسناد ساواک صفحه 27