تاریخ سند: 24 فروردین 1357
موضوع: سخنرانی سید محمد علی1 احمدی فروشانی
متن سند:
به: ۳۱۱ تاریخ: 24 /1 /37
از: ۱۰ﻫ شماره: 5382 /10 ﻫ
موضوع: سخنرانی سید محمد علی1 احمدی فروشانی13570124
ساعت ۱۶۳۰ [9 /1 /57] در محل مسجد حکیم2 اصفهان حدود سه هزار نفر از جوانان اصفهان اجتماع نمودند و آقای سید محمد علی احمدی فروشانی بالای منبر رفت و ضمن سخنرانی اظهار داشت: مردم باید با هم متحد شوید و هرگونه عاملی که باعث تفرقه بین شما باشد از آن بپرهیزید منافع ملی ما را آمریکا غارت میکند3، و آمریکا، اسرائیل4 را در مقابل مسلمانان مسلح کرده و با تمام نیرو از او علیه مردم مسلمان پشتیبانی میکند آمریکا از اعمال ضد ملی در ایران حمایت مینماید. وظیفه ملت ایران است که در برابر این وضع یک پارچه بر علیه آمریکا و صهیونیسم5 و امپریالیسم و استثمار آنها به مبارزه برخیزیم. این مطالبی که میگویم از حرفهای رهبر است (منظور خمینی). سپس بحث را به مسجد کشید و گفت: جمع شدن در مساجد فقط برای نماز نبوده بلکه مسلمانان در گذشته در مساجد جمع میشدهاند که با هم مشاوره کنند و بر علیه دشمن مسلح گردند، ملت ایران همه باید شمشیر ببندند و بر علیه دشمن بجنگند باید در همه جا به منافع دشمن آسیب رساند. همه طبقات باید از روحانیت پشتیبانی کنند و روحانیون باید از روشنفکران و دانشگاهیان و همه طبقات چه کشوری و چه لشگری برای منافع ملی دفاع کنند. جبهه ما چه در خارج و چه در داخل باید در این راه کوشش کنند.
مردم در تبریز6 و قم علیه مشروبفروشی قیام کرده بودند و به همین جهت آنها را کشتند. سپس از شهیدان و گمشدگان و دربدری و بی خبری خانوادهها صحبت کرد. بعد گفت: خود دولت عامل گرانفروشی و تورم شده و مملکت پر از نفت را لازم نبود که به گرانی نفت داخل شود و در مورد اجناس دیگر کسبه بیتقصیر هستند و مقصر عاملان دیگر هستند. در این مملکت اصلا آزادی نیست و نمیگذارند مردم اظهار عقیده کنند و اختناق همه جا را فراگرفته و مردم میخواهند اربعین بگیرند نمیگذارند. 7
نظریه شنبه: اگر وظایف ملی در همه مؤسسات آموزش داده شود و عدهای معتقد به حزب تربیت لازم را مییافتند و در برابر اینگونه افراد و اجتماعات میایستادند اینطور مردم تحریک نمیشدند.
نظریه یکشنبه: چون در مقابل سخنرانی سید محمد علی احمدی فروشانی کس دیگری وجود ندارد که در همان مجلس مخالف وی سخنرانی نماید و شنوندگان هم جوان و بیتجربه و بیاطلاع هستند در نتیجه تحریک میگردند اکنون که مردم تا حدی از تحریکات اخلالگرانه ناراحت شدهاند و آمادگی مقابله با محرکین را دارند به وسیله مطبوعات و رادیو تلویزیون و اجتماعات حزبی پاسخ لازم داده شود.
نظریه جمعه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۱۰ﻫ : مراتب به موقع به مرکز منعکس گرد.... به امنیت داخلی دستور داده شد قبل از برگزاری چنین مجالسی مطلع و اقدامات مراقبتی معمول دارند.
توضیحات سند:
١- سخنران این جلسه حجتالاسلام سید محمد احمدی بودهاند که مأمور ساواک اشتباه در این گزارش محمد علی احمدی اعلام کرده است.
۲- یکی از بناهای جالب اصفهان، مسجد «حکیم» است که در انتهای بازار رنگرزان واقع شده است و در دوره شاه عباس دوم به وسیله طبیب او «حکیم محمد داوود» در محل ویرانههای مسجد جامع دیلمی جورجیر یا مسجد صاحب اسماعیل بن عباد از قرن چهارم هجری بنا شده است. کتیبههای سردرها و ایوانهای داخل مسجد به سالهای ۱۰۶۷ تا ۱۰۷۳ هجری مورخ است. کتیبههای این مسجد را «محمد رضا امامی» خطاط مشهور عصر صفویه نوشته است. سردر مسجد «جورجیر» در شمال غربی این مسجد قرار دارد. مسجد دیلمی جورجیر «مسجد جامع صغیر» نام داشته و در نیمه دوم قرن چهارم هجری مسجد زیبا و با شکوه بوده است.
ر.ک: آشنائی با شهر تاریخی اصفهان لطفالله هنر فر ص ۱۴۶
3- سیاستهای اقتصادی آمریکا در ایران در سالهای پایانی دهه بعد از کودتای ۲۸ مرداد (سالهای ۴۰-۴۱) حکومت شاه را با مشکلات بنیادی اقتصادی روبرو ساخت. تورم فزاینده، کسری بودجه و کاهش ذخایر طلا و ذخایر ارزی (تا سطح ۷۰ میلیون دلار در سال ۱۳۳۹ علیرغم افزایش درآمدهای نفتی)، کسری موازنه پرداختها و کسری بازرگانی خارجی و افزایش بدهی دولت به بانکهای داخلی و افزایش وامهای خارجی ایران، آمریکا را بر آن داشت تا الگوی رشد توسعه جدیدی به دولت شاه عرضه نماید. اصلاحات ارضی و اصول انقلاب سفید با شعار صنعتی شدن ایران به اجرا درآمد. تبلیغات وسیع آغاز شد و شعار تمدن بزرگ و قرار گرفتن ایران در زمره شش کشور صنعتی و پیشرفته جهان و تأمین رفاه شبه اروپایی و حتی بیش از آن ترجیع بند سخنان و مصاحبههای شاه را تشکیل میداد. برگزاری جشنهای افسانهای ۲۵۰۰ ساله با هزینههای نجومی خیالپردازیهای شاه را به نمایش میگذاشت. سیل شرکتها و انحصارات خارجی و قطعات و مواد اولیه و مصرفی و کارشناسان خارجی به سوی ایران سرازیر شد. نقطههای اتکاء حمایت آمریکا و دول غربی از شاه، تولید و صادرات رو به فزونی نفت و افزایش درآمدهای نفتی بود. تولید نفت از مرز ۶ میلیون بشکه در روز گذشت و انفجار قیمت نفت در سال ۵۲ (که تا مرز ۳۴ دلار برای هر بشکه نیز رسید) شاه را در شرایط ایده آلی قرار داد. متناسب با هدفهای آمریکا و انحصارات بینالمللی رشد صنایع مونتاژ تسریع شد و به موازات آن شبکه حمل و نقل و امکانات گمرکی و ... برای تولید و صدور بیشتر نفت و واردات انواع سلاحها و کالاهای مصرفی از خارج توسعه یافت. با این همه در زمانی که شاه براثر انقلاب ملت ایران ناگزیر از فرار شد، آنچه که از سه برنامه عمرانی مبنی بر اصول انقلاب سفید و آمریکا برجای ماند.
وابستگی کامل اقتصادی ایران به آمریکا و دول غربی بود. بخش عظیمی از درآمدهای نفتی در طی این سالها صرف خرید سلاحهای آمریکایی، ایجاد پایگاههای نظامی برای مستشاران آمریکایی در ایران و تأمین منافع آمریکا در منطقه گردید.
کشاورزی نسبتاً خودکفا جای خود را به نیازمندی شدید به واردات مواد غذایی از خارج داد. اقتصاد متنوع کشور تبدیل به اقتصاد تک محصولی نفت گردید و سایه سنگین سهم نفت در تولید ناخالص ملی - که بازار و فروش و قیمتگذاری آن مستقیم و غیرمستقیم در اختیار شرکتهای چند ملیتی و نفتخواران بینالمللی بود - بر اقتصاد و صنعت و فرهنگ و سیاست و استقلال کشور آثار شوم خود را بر جای نهاد. کشوری که در گذشتهای نه چندان دور بسیاری از نیازمندیهای خود را تأمین و تولید میکرد به صورت کشوری مصرفکننده انواع و اقسام محصولات تولیدشده بیگانگان درآمد.
درآمدهای بادآورده نفتی نیز نه تنها فقر عمومی را کاهش نداد بلکه به سبب خیانتها و سیاستهای غلط در توزیع درآمدها، فقر بیشتر گسترش یافت. وضع بدانجا رسید که براساس آمار رسمی مرکز آمار ایران، اطاق بازرگانی، مرکز اطلاعات مدیریت ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ تنها ۶ درصد از کل جامعه ایران نزدیک به ۸۰ درصد درآمد کل جامعه را به خود اختصاص میداد و در این میان نیز ۵۲ در صد کل درآمدها به ۱ در صد از جامعه میرسید که اینها جز شاه و منسوبین او و وابستگان رژیم وی نبودند. ر.ک: کوثر، ج سوم، ص ۳۵
۴- در کنفرانس سال ۱۹۰۷ میلادی، انگلستان پرقدرتترین دولت استعمار وقت، به سران کشورهای هلند، بلژیک، پرتغال اسپانیا اعلام کرد که اگر سواحل دریای مدیترانه که بین شرق و غرب واقع شده و در دست مسلمانان است خارج از کنترل باشد، خطری جدی برای کشورهای مزبور خواهد بود. این مسئله باعث شد که دول استعمارگر آن روز به منظور ایجاد شکاف در اتحاد مسلمانان به فکر تشکیل و ایجاد یک دولت کاملاً متفاوت و مخالف با ممالک اسلامی، درست در مسیر گردونه دریای مدیترانه بیفتند. از طرف دیگر هرتزل، خبرنگار و ناشر روزنامه دیولت، ارگان رسمی صهیونیسم، در سال ۱۸۶۷ م کنفرانسی در شهر بال سوئیس برای بحث درباره دولت اسرائیل بر پا کرد و کتابی تحت عنوان «دولت یهود» نوشت و از قوم خود خواست تا در سرزمین فلسطین یا آرژانتین دولتی تشکیل دهند.
با شروع جنگ جهانی اول رهبران آمریکایی، که دستنشاندگان یهود بودند، شرکت آمریکا را در جنگ به نفع انگلستان مشروط به اقدام انگلستان برای استقرار یهود در فلسطین و تشکیل دولتی مستقل برای آنان، نمودند. از سوی دیگر، سقوط خلافت عثمانی در جریان جنگ جهانی اول، فرصتی به دست انگلستان داد تا تعداد زیادی از یهودیان را در خاک فلسطین مستقر سازد. در سال ۱۹۴۸ م. دولت آمریکا علناً از دولتی به نام اسرائیل در فلسطین حمایت کرد و به دنبال آن جنگ خونینی میان اعراب و یهودیان ساکن در فلسطین آغاز شد.
سازمان ملل متحد به بهانه جلوگیری از کشتار و خاتمه دادن به جنگ اعراب و اسرائیل، در جلسه شورای امنیت، تقسیم فلسطین را به دو منطقه مسلماننشین و یهودینشین در قطعنامه خود تصویب کرد و دولت اسرائیل تحت حمایت قدرتهای استعماری رسماً تشکیل یافت.
دولت غاصب اسرائیل مقدار زیادی از اراضی مسلمانان را متصرف گردید و بالغ بر یک میلیون و دویست هزار نفر مسلمان را از سرزمینهای خود آواره ساخت. ر.ک: کوثر ج ۳ ص ۴۲۹ و ۴۳۰
۵- صهیونیسم یک جریان ناسیونالیستی متعصب متعلق به بورژوازی یهود است که در اواخر قرن گذشته در اروپا به وجود آمد و اکنون به ایدئولوژی رسمی رژیم اشغالگر فلسطین بدل شده است. این نام مشتق از صهیون - محلی در نزدیکی شهر اورشلیم - است که برای یهودیان نیز مقدس میباشد.
در سال ۱۸۹۷ جمعیتی به نام سازمان جهانی صهیونیسم به وجود آمد که هدف خود را انتقال تمام یهودیان جهان به فلسطین اعلام کرد. این سازمان اکنون دارای قدرت مالی برابر با دارایی بزرگترین شرکتهای انحصاری جهان است و سهامدار شرکتهای متعدد رژیم اشغالگر و صاحب زمینها و مؤسسات کشاورزی و واحدهای تولیدی و توزیعی عدیده است. مرکز آن در ایالات متحده آمریکا است و فعالیتهای جمعیتهای صهیونیست را در بیش از ۶۰ کشور جهان کنترل میکند. جمعیتهای متعدد، کلوپهای کمیته ها و اتحادیههای فراوانی وابسته بدانند.
شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرست و نفاقافکنی در میان ملل جهان است. صهیونیسم قوم یهود را دارای وضع استثنایی در جهان می داند که به عنوان برگزیده خدا، دارای رسالتی ویژه است.
صهیونیسم سالیان متمادی کوشش اصلی خود را متوجه ایجاد نفاق و تضاد کرده است.
صهیونیسم تنها یک ایدئولوژی نیست، بلکه سیستم ارتباطات پر شاخه و مؤسسات بی شماری نیز هست و مجموعه نظریات، سازمانها، سیاستها و روشهای سیاسی و اقتصادی بورژوازی بزرگ یهود را که با محافل انحصاری ایالات متحده امریکا و سایر کشورهای امپریالیستی جوش خوردهاند تشکیل میدهد. محتوی اساس صهیونیسم، شووینیسم جنگ طلبانه است.
از زمان تشکیل کنگره جهانی یهود، تغییرات کمی و کیفی در سازماندهی و شگردهای سیاسی و اقتصادی صهیونیسم پدید آمده است تا بتواند خود را با اوضاع و احوال جدید انطباق دهد.
علاوه بر سازمانهای یادشده در آمریکا ۲۸۱ سازمان ملی یهودی، ۲۵۱ فدراسیون محلی یهودی و نیز انواع مجامع مشورتی، صندوق و غیره وجود دارد.
سازمان صهیونیسم دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان (به ویژه غرب) است. این مراکز با سازمان جاسوسی موساد و سازمان سیا در ارتباط هستند. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا. صهیونیستها جمعاً ۱۰۳۶ روزنامه و مجله در اختیار دارند که معروفترین آن روزنامه «نیویورک تایمز» است. ر.ک: فرهنگ علوم سیاسی، غلامرضا على بابائی، کتاب اول صص ۴۲۲ و ۴۲۳ و ۴۲۴
۶- واقعه تبریز: آفتاب سرخ یکشنبه ۲۹ بهمن تازه دمیده بود که مردم تبریز دسته دسته برای حضور در مساجد به راه افتادند. کلاسهای دانشگاه تبریز و همچنین بازار تبریز متراکم شد و در حالی که دهانه بازار به دستور سپهبد آزموده استاندار آذربایجان شرقی به وسیله مأموران، تحت فرماندهی رئیس کلانتری ۶ تبریز بسته شده بود تا از ورود مردم به مسجد جلوگیری شود، هر لحظه بر جمعیت حاضر افزوده میشد. دقایقی بیش به ساعت ۱۰ صبح نمانده بود که رئیس کلانتری ۶ ضمن توهین به مقدسات مردم مسلمان، به آنها حمله کرده اسلحه گشود و چند نفر را مجروح کرد. مردم خشمگین به سوی خیابانها هجوم آوردند و از ساعت ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر ۷۳ شعبه بانک، ۹ سینما، ۶ اتومبیل دولتی، ۲۲ مرکز فساد، تعداد زیادی از مغازههای مشروب فروشی و همچنین ساختمان حزب رستاخیز توسط تظاهرکنندگان به آتش کشیده شد. به گزارش آتش نشانی تبریز، ۱۳۴ نقطه شهر در آتش سوخت و دو افسر و ۹ نفر مجروح شدند ساعت ۳ بعدازظهر، قوای کمکی رژیم وارد صحنه شد و با استقرار آن و نیز تاریک شدن هوا مردم به خانههای خود بازگشتند. در جریان این حرکت اسلامی و بر اثر حمله مأموران به تظاهرات، تعدادی زخمیشدند. شمار مجروحین به حدی بود که در بیمارستانهای تبریز برای مداوای آنان جای کافی نبود و راهروها و راهپلههای بیمارستانها نیز انباشته از مجروحین بود که زیر نظر مأموران ساواک قرار داشتند. رژیم شاه بعدها با تناقضگویی تعداد کشتهشدگان را ۶ نفر ذکر کرد اما شاهدان عینی تعداد شهدا را ۶۰۰ نفر میدانستند.
امام خمینی پس از آگاهی از فاجعه خونین ۲۹ بهمن تبریز، علاوه بر نطق کوبندهای که ایراد فرمودند، پیام مهمی نیز به همین مناسبت در 8 /12 /1356 خطاب به مردم آذربایجان فرستادند. ر.ک: کوثر، ج اول، ص ۳۴۲ - 343
۷- آقای محمد توکل یکی از حاضرین در این اجتماع نحوه خارج شدن حجتالاسلام احمدی را تشریح میکند:
«آقای احمدی در اوج خفقان در مسجد حکیم رفتند بالای منبر و گفتند کلیه این صحبتهایی که میکنم من در کمال عقل و هوشیاری هستم مسئولیتش به عهده خود من است، من آماده شهادت هستم، از این زندان به تبعید و حالا هم آماده شهادت هستم بعد این سخنرانی هیچ کس مسئولیت این جلسه به عهدهاش نیست مگر خود من و قبلاً با ایشان صحبت شده بود چون تمام پستی و بلندی مسجد و اطراف و حتی در خیابان عبدالرزاق را ساواک محاصره کرده بود. بنا بود که ایشان را یک گروه خیلی ورزیده فراری بدهند و از دم منبر کفششان را پایشان کنند و بیایند در کوچه لباس را عوض کنند و با ماشین فراریشان بدهیم بروند یک شهرستانی که برایشان در نظر گرفته بودیم. ایشان وقتی از منبر آمدند پایین من کفششان را گذاشتم جلوی پایشان که بپوشند به من گفتند کفش مرا بده و گفتند برو ذکر الله اکبر خمینی رهبر بگو ذکر نصر من الله و فتح قریب بگو اینجا من را نمیخواهد فراری بدهی، نه من هیچ کس را نمی خواهم من با خدا هستم من میروم شما برو و بگو ای امام زمان برس به فریاد ما؛ که من یادم است آن روز شعار دادیم و آمدیم و نیروهای رژیم گاز اشکآور زدند که منجر به شکستن شیشه چند بانک و دستگیری ۶۰، ۷۰ نفر شد و ایشان به راحتی از کنار کوچه آمد و با آرامش کامل لب خیابان عبدالرزاق روبروی چشم هزاران ساواکی و پلیس تا کسی سوار شد و رفت دروازه تهران و بعد ایشان برای ما تعریف کرد که وقتی رسیدم دروازه تهران با یکی از اتوبوسهایی که میرفت قم تک و تنها رفتم قم. یکی در ماشین بود به من گفت تو یک آخوندی این قدر بیخیال!! یک آخوند الان در مسجد حکیم، شاه و کارتر و نظام شاهنشاهی را استیضاح کرد ولی تو آب در دلت تکان نخورد. آقای احمدی گفته بود، کی بوده که این قدر شجاع بوده؟ گفته: نمیدانم یک سیدی بود، اگر او روحانی است پس تو چی میگویی؟
مردم از شجاعت آقای احمدی واقعاً به لرزه و ترس افتاده بودند و نظام میلرزید و خود آقای احمدی نمیترسید» (نوار خاطرات)
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 179