صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برش جراید

تاریخ سند: 23 اردیبهشت 1343


برش جراید


متن سند:

شماره : 2084 تاریخ : 23 /2 /43
برش جراید
بحث کوتاهى پیرامون :
یک سوء تعبیر !

آقاى حسنعلى منصور نخست‌وزیر و دبیرکل حزب ایران نوین توجه فرمایند.
در پى سخنرانى پریروز آقاى حسنعلى منصور دبیرکل حزب ایران نوین، که حاوى اشاره‌یى به یک گزارش واقع‌بینانه از خبرنگار سیاسى مهر ایران بود مرا برآن داشت که در این سرمقاله نسبت بدان گفتگویى کرده باشم.
به طورى که خاطر خوانندگان ارجمند مهر ایران مستحضر است، خبرنگار سیاسى ما در شماره چهارشنبه هفته پیش، خبرى از حزب ایران نوین را گزارش داده بود که مبتنى بر بروز اختلافاتى بین عده‌یى از افراد حزب و دستگاه رهبرى آن بود. خبرنگار سیاسى ما، در توضیح این خبر نوشته بود :
به قرار اطلاع، عده‌اى از افراد حزب با دستگاه رهبرى آن به مخالفت برخاسته‌اند و در نظر دارند جناح چپى در حزب ایران نوین پدید آورند.
فرداى آن روز نامه‌یى از سخنگوى حزب ایران به امضاى آقاى دکتر محمدعلى رشتى رسید که من دستور دادم از لحاظ رعایت اصول مطبوعاتى عین آن را بى‌کم و کاست در روزنامه چاپ کنند و با آنکه












مى‌دانستم که سخنگوى محترم حزب ایران نوین با منطق ضعیفى به تکذیب خبر مذکور پرداخته‌اند و اصولاً تعبیر و تفسیر درستى از اصطلاح سیاسى «جناح چپ» ندارند، به لحاظ آنکه مبادا آن «سوء تعبیر» پیشین به سوء تفاهم بعدى، منجر شود و مایه یک مبارزه قلمى نامناسب و بى‌موقع بشود، به نویسندگان روزنامه توصیه کردم که از جوابگویى به همکار پارلمانى ارجمندم آقاى دکتر رشتى پرهیز کنند، من این توصیه را خاصه از آن جهت کردم که مى‌اندیشیدم سوء تعبیر آقاى دکتر رشتى از اصطلاح سیاسى «جناح چپ» از سرچشمه عجله و سراسیمگى ایشان در دفاع از همفکرانشان ناشى شده باشد. حتى وقتى خبرنگار سیاسى مهر ایران پس از بازگشت از یک سفر کوتاه مدت در مقام دفاع از خبر خویش مقاله بسیار مستدل و روشن کننده خود را نزدم آورد، با وجود آنکه در قبال ابراز بى‌لطفى آقاى دکتر رشتى نسبت بدو، ویرا محق به دفاع از خبرش مى‌شناختم، از چاپ مقاله‌اش عذر خواستم و با همان استدلالى که براى نویسندگان مهر ایران بیان کرده بودم، او را از چاپ مقاله‌اش منصرف کردم.
اما نکته‌اى که ضمن سخنرانى آقاى حسنعلى منصور دبیرکل حزب ایران نوین در اشاره به گزارش-خبرنگار سیاسى مهر ایران، بیان شده بود، مرا بدین اندیشه انداخت که امروز پیرامون سوء تعبیرى که از-اصطلاح سیاسى «جناح چپ» در ذهن رهبران حزب ایران نوین وجود دارد، توضیح مناسبى بدهم.
آقاى منصور، در نطق خود گفته‌اند : «امروز روزى نیست که کسى بگوید در حزب ایران نوین جناح-چپ تشکیل شده است...» آنگاه با لحن تهدیدآمیزى افزوده‌اند : «ممکن است کسانى نظم و انضباط حزبى-را درک نکنند. آنها از حزب اخراج خواهند شد ولى جناح دیگرى در مملکت ما و در حزب ایران نوین به وجود نخواهد آمد.»
این لحن تهدیدآمیز آقاى منصور به عنوان دبیرکل حزب ایران نوین نسبت به «جناح چپ» نشانه آن-است که ایشان نیز همان سوء تعبیرى را درباره مفهوم واقعى این اصطلاح سیاسى دارند که در مقاله جوابیه-آقاى دکتر محمدعلى رشتى بدان اشاره شده بود.تعجب من در اینست که این دو شخصیت ممتاز حزب ایران نوین، با آنهمه سوابق روشن علمى و اطلاعات وسیع اجتماعى، چرا از این اصطلاح سیاسى متداول سوء تعبیرى چنین غیرمنطقى دارند.
اکنون سالیان درازى است که اصطلاحات سیاسى متداول در احزاب یا پارلمانها، چنان مفاهیم مشخص یافته‌اند که دیگر جاى هیچگونه سوء تعبیرى از آنها باقى نمانده است.
به طورى که دانشمندان جامعه‌شناسى و خاصه سیاستمداران مى‌دانند، اصطلاح سیاسى «جناح چپ» از هنگامى متداول شد که در مهد دموکراسى پارلمانى و در نخستین دوره‌هاى پارلمان انگلستان، نمایندگان حزب مخالف دولت کرسیهاى سمت چپ را اشغال کردند و بدین جهت به دست چپى‌ها یا جناح چپ مرسوم شدند. نمایندگان اکثریت نیز در کرسیهاى سمت راست مستقر شدند و به دست راستیهاى یا جناح راست ملقب گردیدند.
این تقسیم‌بندى چپ و راست، بعدها در یکایک احزاب یک کشور و حتى در هر محفل اجتماعى -متداول گردید و اگرچه در اجلاسیه‌هاى حزبى، یا در جلسات محافل مزبور، دیگر از کرسى سمت چپ و راست خبرى نبود، معهذا اصطلاح سیاسى جناج چپ براى گروههاى منتقد یا تندرو و عنوان جناح راست-براى دسته‌هاى محافظه‌کار و مدافع به کار رفت و به تداوم ایام مصطلح و متداول گردید.
اکنون این که رهبران حزب ایران نوین تا بدین حد از وجود «جناح چپ» در حزبشان بیمناکند، نکته‌یى-است که نمى‌تواند جز از یک سوء تعبیر غیرمنطقى ناشى شود.
در دنیاى امروز، دیگر سیاستمدار و حتى روشنفکرى را نمى‌توان یافت که از این اصطلاح سیاسى تا بدان حد سوء تعبیر غیرمنطقى داشته باشد که مانند آقاى منصور دبیرکل حزب ایران نوین ؛ گروه «جناح-چپ» حزب، یعنى منتقدین به راه و روش رهبران حزبى را، تهدید به اخراج از حزب بکند.
اگر هم خداى نکرده، رهبران حزب ایران نوین از این اصطلاح سیاسى متداول دنیاى دموکراسى و-جهان آزاد، سوء تعبیرى معادل با «کمونیسم یا افراطیون چپ» داشته باشند. من اطمینان مى‌دهم که روزنامه مهر ایران و هیئت تحریریه و خبرنگاران آن، با اراده قاطع از کینه‌جوترین و گذشت ناپذیرترین مخالفان چنان گروهى هستند و بدین ترتیب، اگر به وجود چنان کسانى در هر حزب و هر محفلى پى ببرند. بدون تردید به درهم‌شکستن قطعى آنها خواهند پرداخت.
اما آنجا که واقعیات سرسخت، موجب تکوین یک «جناح چپ» یعنى یک گروه منتقد یا حتى تندرو در حزب یا محفل مى‌شود، بدون هیچگونه سوء تعبیر، مى‌توان ظهور آنرا مایه نضج دموکراسى و نشانه موجودیت و سرزندگى آن حزب یا آن محفل اجتماعى تلقى کرد.
اینجا دیگر نه تهدید به «اخراج» و نه «تکذیب» یک خبر مبتنى بر واقعیت ضرورت دارد : نه مى‌توان از عدم درک نظم و انضباط حزبى و نه از «طرد» خاطیان! سخن گفت.
آقاى حسنعلى منصور که بنابر نطق جامع خود معتقدند که : «ملت ایران به قدر کافى افراد خدمتگزار و برجسته و خادم به مملکت دارد که بتوانند این ملت را به رهبرى شاهنشاه خود به جلو برانند» اگر نگویم که دچار خطاى محض شده‌اند، لااقل مى‌توانم گفت که براى ایشان نامقبول و حتى دور از احتیاط است که از اصطلاح سیاسى «جناح چپ» چنان سوء تعبیرى بکنند و سپس درپى آن، منتقدین از تصمیمات دستگاه-رهبرى حزب را تهدید به «اخراج» کنند. ایشان که دموکرات منشانه اظهار عقیده مى‌کنند که، «اگر ما قادر-نبودیم (ملت را به رهبرى شاهنشاه خود به جلو برانیم) کسان دیگرى جانشین ما خواهند شد.» شایسته-نیست که از وجود یک «جناح چپ» در حزب خودبا یک جناح تندرو و متنقد در خارج از حزب چنان-سوء تعبیر نادرستى داشته باشند زیرا همین اقلیت‌هاى حزبى و پارلمانى و سیاسى هستند که ممکن است-روزى پا به عرصه اکثریت گذارند و اجراى دقیق و صحیح آنچه را که اکثریت امروزى «قادر» به انجام نبوده است، تعهد کند و ملت ایران را «به رهبرى شاهنشاه به جلو براند».در صورت لزوم باز هم در این زمینه بحث خواهم کرد. «محسن موقر»

منبع:

کتاب حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 383

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.