موضوع: محمدرضا سعیدی
متن سند:
موضوع: محمدرضا سعیدی
در تاریخ ۲۱/۳[۴۸] یک نفر ناشناس به سعیدی گفت راجع به آن جلسهای که با آقای صالحی صحبت کردید که تحت نظر ما باشد چطور شد؟ سعیدی گفت ظاهراً آن آقا طرف حساب، نبود و طرف حساب آقا مجتبی است و ایشان هم گفتند که اول باید بروم آنجا رسیدگی بکنم و آن این است که اگر شما از این جلسهای که امسال داشتید نتیجه گرفتید، من دوتا از اتاقهای بالای ساختمانم را که از حیاط خلوت هم راه دارد تعمیر میکنم که همان آقای صالحی به یک نحوی بیاید اینجا، چون من خودم نمیخواهم مستقیماً وارد تدریس بشوم. آقای صالحی بعنوان روضه خوانی بیاید و ترتیبی بدهیم که انشاالله کم کم جلسات شروع شده و دروس عربی و غیره را شروع کنیم و بعدا خود من نیز وارد کار خواهم شد تا کم کم بتوانیم علوم دینی را به زنها بیاموزیم. ب خیام
بهره برداری شد.
۲۱/۴/۴۸
آقای ....
مذاکره فرمایید
۲۸/۳
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 293