گزارش ویژه اطلاعات خارجی و فعالیتهای ایرانیان مقیم کشورهای خارج
متن سند:
پانزده روزه اول فروردین ماه سال 1340
اطلاعات خارجی و فعالیتهای ایرانیان مقیم کشورهای خارج
الف ـ آلمان :
1ـ کیومرث مافی که از افراد حزب منحله توده بوده و فعلاً در کشورهای اروپائی
متواری می باشد در نامه ای که از برلن شرقی به پدر خود نوشته متذکر گردیده
است که حزب توده در تماسی که با رهبران جبهه ملی مانند خسرو قشقائی و
مهندس حق شناس (وزیر کار دکتر مصدق) گرفته موفق شده است آنها را وادار
نماید که روزنامه باختر امروز را به نام ارگان جبهه ملی را در اروپا منتشر نمایند و
قرار است این روزنامه
بزودی چاپ و منتشر شود.
2ـ اعلامیه ای از طرف
دانشجویان ایرانی مقیم
مونیخ وابسته به جبهه ملی
تحت عنوان «تراژدی
دانشگاه» منتشر گردیده و
در این اعلامیه ضمن
طرفداری از تظاهرات
دانشجویان دانشگاه تهران
گفته شده: دستگاه دولتی
ایران برای تبرئه اعمال غیر
قانونی خود نزد مراجع
صلاحیتدار بین المللی و
فریب افکار عمومی مردم
جهان از هیچگونه تهمتی به
نهضت مقدس ملی کوتاهی نکرده و بارها کوشیده است آنرا غیر قانونی جلوه
دهد.
3ـ در جلسه هیئت اجرائیه فدراسیون سندیکائی جهانی که در برلین تشکیل
گردید رضا روستا1 دبیر کل شورای مرکزی سندیکاهای متحده ایرانی و عضو
هیئت اجرائیه فدراسیون جهانی سندیکا و یک نفر دیگر از افراد حزب منحله
توده که تاکنون شناخته نشده شرکت نموده و در این جلسه رضا روستا نطقی
بشرح زیر ایراد کرده است.
بدوا می خواستم سلام با حرارتی به نمایندگان حاضر در این جلسه بنمایم و نیز
علاقمندم موافقت خود را با گزارش دبیر کل F.
S.
Mآقای لوی سایان و آقای
کازاوائی که ارسال داشته اند ابراز دارم.
گزارش آقای لوئی سایان حاوی انعکاس نهضت کارگری در سرتاسر جهان و
برای اینجانب جالب و آموزنده است.
مداخله رفیق گریشین Qrichin سوپکا
Soupkaولوجان چن Lutchan Tchan آنها را تکمیل و اهمیت اجتماع
احزاب کارگری در مسکو را نمایان ساخته است.
این نوع اجتماع مسکو اهمیت
زیادی برای تقویت نهضت
کارگری به منظور
نگاهداری صلح و پایان
استعمار در بر دارد.
رفیق سایان در گزارش خود
در مسئله خلع سلاح ـ
همزیستی ـ جنگ و صلح
صحبت نموده و نیز درباره
وضع نهضت کارگری در
آسیا و خاورمیانه که ایران
نیز جزو آن است صحبت
کرده است.
و نیز علاقمندم با
پیشنهاد رفیق بروتینف
Broutinov که روز 14
ژوئیه روز انقلاب عراق را
مانند روز همکاری
سندیکاهای عراقی محسوب نمود موافقت خود را ابراز دارم.
یقین است کارگران سوریه و مصر مانند کارگران یمن، عدن و عمان که هر روزه با
بدرفتاری امپریالیسم بریتانیا مواجه و شهرهای آنها مداوما بمباران شده و تخم
وحشت و غمگینی و مرگ در آنجا می کارند احتیاج به همکاری ما دارند و نیز
می خواستم توجه اعضاء کمیته اجرائی را به عملیات نهضت کارگری ایرانی که در
گزارش آقای لوی سایان منعکس نگردیده معطوف دارم.
فراموش نمی کنم که طی این زندگی 15 ساله F.
S.
M از کمکهای خود به کارگران
ایرانی فروگذار ننموده و تعدادی نیز بین آنها در نتیجه اقدامات خستگی ناپذیر به
نفع آنها از مرگ نجات یافته اند و اخیرا نیز در دنباله تصمیم متخذه 4 نفر هموطن
محکوم به مرگ توانسته اند نجات یابند.
من از F.
S.
M و سندیکاهای کارگری، از کمکهای برادرانه آنها در پشت همین
تریبون تشکر می نمایم و نیز می خواهم خاطرنشان سازم که همکاری بین طبقه
کارگر قدرت عمده و اصلی موفقیت است.
امروز طبقه کارگر و نهضت توده
آزادی خواه در ایران مجددا به وجود می آید و اعتصابات این چند ماهه اخیر مثلاً
اعتصاب هزار نفر دانش آموز
در ابتدای سال جاری و
کشمکش ملت طی مبارزه
انتخابات بر ضد رژیم ایران
که منجر به انقطاع انتخابات
گردید خود دلیل آنست.
تظاهرات اخیر در تهران که
در آن متجاوزازده هزار نفر
گرد آمده بودند یکی از
مهمترین میتینگ هایی است
که پس از سقوط حکومت
مصدق عملی گردیده و نیز
اعتراضات متعدد و عملیات
محصلین ایرانی مقیم اروپا و
آمریکا و همچنین اعتراضات
سندیکاهای قانونی را
نسبت به دو حادثه که در دسامبر اخیر به وقوع پیوست و انفجار در کارخانه
بلورسازی بهران (بامداد) و حادثه معدن ذغال سنگ شمشک اطراف طهران را
که باعث مرگ پنجاه نفر و متجاوز از150 نفر زخمی نیز گردیدند نبایستی
فراموش نمود.
فقط درباره همین حادثه اخیر روزنامه های آلمان و اروپای غربی اظهار داشتند
که موضوع تأمین بیمه کارگری غیر مکفی و ابتدایی است.
اعتراضات و عدم
رضایت ملت ایران دلیل رستاخیز نهضت کارگری است.
امیدوارم که کارگران
ایرانی در پنجمین کنگره کارگران حضور داشته باشند.
بر اثر مکانیزه و خودکار نمودن صنایع بر تعداد بیکاران افزوده گردیده و بامید
بدست آوردن کار تعدادی زیادی از کارگران ایرانی به کویت، بحرین و عربستان
سعودی مهاجرت نموده اند.
امروزه در ایران در حدود صد هزار نفر بیکار وجود
دارد پس از الحاق ایران به سنتو وامضای پیمان با امریکائیها امروزه ایران یک
بحران مهم اقتصادی را طی می نماید، این است که می توان به ثبوت رسانید
ممالک سوسیالیستی با چه سرعتی به جلو می روند در صورتی که ایران سیر
قهقرائی می نماید، بودجه
ملی مملکت دارای کسر
سالیانه معادل یک میلیارد
ریال می باشد.
رقم واردات ده مقابل از رقم
صادرات بیشتر است.
انحصارات آمریکائی و
انگلیسی سالیانه 54 میلیون
تن نفت را به سرقت می برد.
پس از قیام امپریالیسم در
سال 1935 ارزش زندگی
امروزه دو برابر شده، متجاوز
از یک سوم درآمد به مصرف
ارتش و پلیس میرسد.
در روزهای اخیر دولت
ایران مجددا اقدام به تجدید
انتخابات نمود ولی آنها از حقه بازی و عوام فریبی ترسی ندارند.
و من بیش از
یک مثال فقط در این باره نمی زنیم، دکتر مصدق1 رئیس الوزرای قانونی هنوز
زنده و تحت نظر مداوم در تبعید بسر می برد اما ملت طرف او است و مردم به نفع او
رای دادند ولی دولت صندوق آراء را تعویض نموده بطوریکه پس از خواندن آراء
دکتر مصدق فقط 3 رای داشت.
این است که مردم به این رژیم اعتماد ندارند.
زمامداران ایران با عوام فریبی و ضد
شوروی روابط ایران و شوروی را که برای ملت سعادت می اورد عقب رانده
است.
در ایران یک نهضت سندیکایی قانونی تحت نظارت حکومت و سندیکای
غیر قانونی دیگری که تحت نظارت حکومت نمی باشد موجود است.
رفیق سایان در گزارش خود از استعمار جدید سخن رانده است.
ایران یک مثال
نوعی از همین استعمار جدید است.
اگر در ممالکی مانند عراق، مصر و سوریه
بورژوازی مضطرب و با نهضت کارگری در کشمکش و مبارزه است نزد ما یعنی
ایران امپریالیست ها هستند که از نهضت کارگری جلوگیری می نماید.
در خاتمه پر حرارت ترین احترامات خود را نسبت به نمایندگان کوبا ـ به مبارزین
قابل تحسین و شگفت انگیز
کوبا ـ لائوس ـ کنگو ـ
الجزایر و یمن تقدیم
می دارم.
کشمکش بر ضد
استعمار امروزه جزو وظایف
روز و آسان تر از کشمکش
بر ضد استعمار جدید است،
زیرا استعمار جدید توأم با
پیمان سنتو و سیتو بر ضد
نهضت کارگری مبارزه
می نماید اینک می خواهم
مجددا بنام کارگران ایرانی با
حرارتی هر چه تمام تر از
F.
S.
Mتشکر نموده و
موفقیت بزرگ او را در تهیه
کنگره پنجم کارگران
خواستار گردم.
4ـ چون بعضی از چاپخانه های آلمان از چاپ اعلامیه «سازمان ملی دانشجویان
در آلمان» خودداری نموده بودند اعلامیه مذکور بوسیله کیومرث مافی که از
عناصر فعال حزب منحله توده در آلمان شرقی می باشد در یکی از چاپخانه های
آلمان شرقی بچاپ رسیده است.
آدرس چاپخانه بشرح زیر می باشد :...
...
.
.
5 ـ روزنامه مردم ارگان مرکزی حزب توده در شماره سیزدهم مورخه اول اسفند
سال 39 که در آلمان منتشر گردیده نامه سرگشاده کمیته مرکزی حزب توده ایران
به جبهه ملی را چاپ و منتشر نموده که ذیلاً خلاصه ای از آن به استحضار
می رسد.
نامه سرگشاده کمیته مرکزی حزب توده ایران به جبهه ملی در راه تشکیل جبهه
واحد از کلیه نیروهای میهن پرست و آزادی خواه که نمایندگان قشرهای مختلف
در آن شرکت داشته باشند.
دوستان محترم!
حزب توده ایران ورود مجدد جبهه ملی را به عرصه مبارزات سیاسی با مسرت
تلقی کرده است.
جبهه ملی
به سبب مبارزات گذشته
خود در راه ملی کردن صنایع
نفت نزد میهن پرستان ایرانی
دارای سوابق نیکوئی است و
به همین جهت مردم ایران در
این امید که جبهه ملی در
آینده نیز از استقلال ایران
دفاع کند فعالیت مجددش را
با خرسندی تلقی می کنند.
حزب توده ایران ـ حزب
طبقه کارگر ایران که
سنگین ترین و خونین ترین
ضربات دشمنان ملت را
تحمل می کند، به ویژه حق
دارد در این خرسندی
شریک باشد.
زیرا امپریالیسم و ارتجاع دو دشمن عمده مردم ایران سازمان
حزب ما و جبهه ملی را یکجا کوبیده اند.
دکتر حسین فاطمی1 وزیر امور خارجه
کابینه آقای دکتر مصدق را در همان میدان اعدامی به گلوله بستند که خون پاک
فرزندان دلاور حزب ما آن را رنگین ساخته بود.
بلند گویان رژیم کنونی لعنتها و
نفرینهای خود را یکجا نثار سازمانهای ما کرده و می کنند.
در نامه ضمن اشاره به جریان انتخابات دوره بیستم نوشته شده : در سند
انتخاباتی منتشره در یکی از نشریات حزب ایران (جوانان سوسیالیست) به
درستی تصریح شده است که شعار مبارزه در راه آزادیهای مندرجه در قانون
اساسی می تواند برنامه حداقل احزاب و گروههائی باشد که از جهت نقشه تحول
اقتصادی کشور ممکن است تابع نظریات مختلف و حتی متضاد باشند.
این سخن
در واقع پاسخ دادن بدان عمال پلیسی است که از ترس بسط نهضت شعار
«اصلاحات بدون دموکراسی» را به پیش می کشند.
ما با تحلیل مندرجه در
اعلامیه جبهه ملی دائر به ضرورت مبارزه مشترک در مرحله نخست برای
حصول آزادی عمل کلیه احزاب موافقیم و برآنیم که چنین همکاری مشترکی
می تواند پایه های محکمی
برای ادامه همکاری احزاب
در مراحل بعدی رشد نهضت
فراهم کند.
ما می توانیم در زیر شعار
مبارزه برای حصول آزاری
و علیه استبداد اختناق
اکثریت مطلق قریب به تمام
جامعه را متحد سازیم و
گروه اندک ولی مسلط
دشمنان منفور ملت را منفرد
گردانیم و شالوده رستاخیز
جان بخشی را در وطن خود
بریزیم.
حزب توده ایران هم اکنون
در راه تامین همکاری
سیاسی خود با جبهه ملی گامهای مشخصی برداشته است.
حزب ما طی نامه های
متعدد خود بجبهه ملی شعار عمل مشترک را پیشنهاد کرده است.
این واقعیت که
حزب ما شعار رای دادن به آقای دکتر مصدق را در دوره اول انتخابات مجلس
بیستم بمثابه شعار انتخاباتی خود اعلام داشته و در دوره دوم انتخابات مجلس
بیستم شعار رای دادن به کاندیدهای ملی را به میان کشیده.
نمونه های روشن
عمل حزب ما در این زمینه است.
مبارزات سرسخت ملت ما که به هیچ وجه تسلیم زور و فریب رژیم خونین کودتا
نشد، تغییرات عمیق در اوضاع جهان و چربیدن کفه صلح و دموکراسی شرایط
مساعد تازه ای برای حصول کامیابیهای نهضت ملی فراهم ساختن است.
این
شرایط مسئولیتهای بزرگی را در برابر همه ما قرار می دهد.
اگر تحلیل صحیح و
نقادانه گذشته و ارزیابی دقیق واقع بینانه حال راهنمای عمل ما باشد خواهیم
توانست از عهده این مسئولیت برآئیم.
ملت و تاریخ نگران ماست.
با بهترین درود
دوستانه
6ـ اخیرا به مناسبت سال نو کارت تبریکی از طرف جامعه سوسیالیسم در اروپا
(کمیته بن) در بن چاپ و برای بعضی از ایرانیان ارسال گردیده است.
اغلب این
کارتها به امضای مهندس مهدی آرین می باشد.
7ـ شماره 19 روزنامه اخبار ایران مورخه 25 اسفند 39 در کلن چاپ و منتشر
گردید.
توضیحات سند:
1ـ رضا روستا بنیانگذار اصلی
شورای متحده مرکزی، در سال
1282 در روستای ویشکا در
یک خانواده روستائی به دنیا
آمد.
در دوره دبیرستان به
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
جلب شد و با همکاری آموزگار
خود، میرزا حسین خان جودت
به تشکیل جلسات فرهنگی و
ادبی پرداخت و در مجمع
فرهنگ عضو شد.
چندی بعد
مدرسه را رها کرده و به
کمونیست های گیلان به رهبری
حیدرعمواوغلی پیوست.
حیدر
عمواوغلی در رشد سیاسی
روستا سهم عمده ای داشت.
پس
از سرکوب نهضت جنگل در سال
1301 به اتحاد شوروی رفت و
مدرسه حزبی را در شوروی
گذرانده و در سال 1303 به
ایران بازگشت.
در تهران به
حزب سوسیالیست سلیمان میرزا
اسکندری پیوست.
مدتی بعد به
علت شرکت در فعالیت
انتخاباتی به سود فراکسیون ملی
(انتخابات مجلس پنجم)، پخش
اعلامیه و شرکت در تظاهرات
مسجد شاه (حرکت خالصی زاده
علیه رضاخان) تحت تعقیب
شهربانی قرار گرفت و به
اصفهان گریخت.
در اصفهان با
سید محمد تنها (اسماعیلی)
رهبر اتحادیه کارگران
چاپخانه ها، همکاری داشت.
سپس به کرمان رفت و با
روزنامه بیداری همکاری نمود،
متعاقبا و در اداره تجارت روس
استخدام شد.
در سال 1309 در
کرمان دستگیر و به اعدام
محکوم گردید ولی با تجدید نظر
به 8 سال زندان محکوم و به
زندان قصر فرستاده شد.
در سال
1315 آزاد و به دامغان تبعید
گردید.
در سال 1316، به
هنگام دستگیری «53 نفر»
روستا نیز دستگیر و پس از دو
ماه بازداشت به ساوه تبعید شد.
در آنجا نیز دستگیر و یک ماه و
اندی در زندان بود چندی بعد
مجددا دستگیر شد و 2 سال و
نیم در زندان ساوه به سر برد.
در
سال 1320 مجددا بازداشت و
پس شهریور 1320 آزاد و به
اراک تبعید شد.
در فروردین
1326 دستگیر و تا آذرماه آن
سال در زندان بود.
پس از
آزادی به اتحاد شوروی رفت و
با سمت عضو کمیته مرکزی ابتدا
در مسکو و بعدا در برلین شرقی
فعالیت داشت.
روستا در سال
1328 در دادگاه غیابی به اعدام
محکوم شد.
او در سن 68
سالگی در آلمان شرقی در
گذشت (رضا روستا.
»مجمع
ادبی فرهنگ»، دنیا، سال ششم،
شماره 3، پائیز 1344؛ حبیب
لاجوردی.
اتحادیه های کارگری
و خودکامگی در ایران، ترجمه
ضیاء صدقی، تهران؛ نشر نو،
1369 اسناد ساواک ـ
پرونده های انفرادی)
1ـ محمد مصدق ملقب به
مصدق السلطنه در روز 29
اردیبهشت 1261 ه ش در
تهران به دنیا آمد.
پدرش میرزا
هدایت آشتیانی وزیر دفتر
استیفاء در دوران ناصری و از
رجال تجددطلب و از پیروان
میرزا تقی خان امیرکبیر و
مادرش ملک تاج خانم
نجم السلطنه بنیانگذار
بیمارستان نجمیه تهران و نوه
عباس میرزا ولیعهد بهادر قاجار
بود.
مصدق پس از تحصیلات
مقدماتی به دنبال مرگ پدر
(1271 شمسی) بعد از چند سال
اشتغال به شغل پدری، به منظور
تحصیل علوم جدید وارد
مدرسه علوم سیاسی شد که تازه
در تهران تأسیس شده بود.
وی
در دوره اول مجلس به
نمایندگی از سوی مردم اصفهان
انتخاب شد.
اما به لحاظ آنکه
کمتر از سی سال داشت از قبول
آن خودداری کرد.
پس از
شکست آزادیخواهان در صدر
مشروطیت برای تکمیل
تحصیلات به سویس رفت و
دکترای حقوق خود را دریافت
داشت.
در سال 1296 به
معاونت مالیه در کابینه
مشیرالدوله به سمت وزیر
دادگستری و بعدا به سمت والی
فارس منصوب گردید و تا سوم
اسفند 1299 (کودتای سید
ضیاء) در این شغل باقی ماند.
در کابینه سردار سپه از قبول
شغل خودداری کرد و از سوی
مردم تهران به نمایندگی دوره
پنجم مجلس انتخاب شد.
پس از
سقوط رضاخان از سلطنت در
دوره چهارم به نمایندگی
انتخاب شد.
در 22 مهر 1328
در مخالفت با دخالت در
انتخابات، جبهه ملی را به
کمک برخی دیگر از ملیون و
سیاسیون همچون دکتر علی
شایگان، عباس خلیلی و دکتر
مظفر بقائی تشکیل داد.
در 24
اسفند 1339 قانون ملی شدن
نفت را از مجلس گذرانید در
جریان مخالفت و شکایت
انگلیس از قانون ملی شدن نفت
در سال 1330 و 1313 در
جلسه شورای امنیت و دادگاه
لاهه حضور یافت.
موفقیت
مصدق در جریان نهضت ملی
شدن نفت، مرهون حمایت ها و
پشتیبانی های روحانیون و
نیروهای مذهبی که در رأس آنها
آیت الله کاشانی قرار داشت بود.
به دنبال بروز اختلاف و چند
دستگی در جبهه مخالفان،
حکومت شاه با همکاری سیا
نقشه هایی را برای سرنگونی
حکومت مصدق طرح ریزی و
نهایتا در 28 مرداد سال 1332
دولت مصدق و سقوط و خود او
در یک دادگاه نظامی محاکمه و
به سه سال زندان محکوم شد.
در سال 1335 از زندان آزاد و
در سال 1355 به علت بیماری
فوت کرد.
(زندگینامه و
مبارزات سیاسی مصدق،
نصراله شیفته ـ مجاهدان و
شهیدان راه آزادی، شمس الدین
امیر علایی)
1ـ سید حسین فاطمی در سال
1296 ه ش در خانواده ای از
عالمان دینی شهر نائین دیده به
جهان گشود، به مناسبت تولدش
در روز عاشورا او را حسین
نامیدند.
پدرش آیت الله «سید
علی محمد سیف العلما» و
مادرش دختر حجت الاسلام
«خادم» بود.
تحصیلات قدیمه
را نزد پدر و سایر افراد خانواده
فرا گرفت.
برای گرفتن دیپلم
راهی اصفهان شد.
در آن شهر
همزمان با تحصیل، اقدام به
انتشار مقالاتی در روزنامه
«باختر» نمود.
سپس برای
تکمیل روانه اروپا شد و در
نیمه اول 1327 به ایران
بازگشت.
پس از مراجعت، در
سال 1328، روزنامه «باختر
امروز» را در تهران منتشر کرد.
در اسفند 28 با تشکیل «جبهه
ملی» به آن پیوست.
با انتشار
«باختر امروز» در دوران
اوج گیری مبارزات نهضت ملی
و رشد جنبش استقلال طلبی و
بازیابی هویت اسلامی ـ ایرانی
مردم، پهنه ای گسترده برای
تداوم و تکامل مبارزات خود
یافت.
از آغاز دوران نخست
وزیری دکتر مصدق، دکتر
فاطمی در پشت معاونت سیاسی
و پارلمانی نخست وزیر مشغول
به کار گردید.
دکتر فاطمی در
26 بهمن 30، به هنگام
سخنرانی هدف گلوله نوجوان
پانزده ساله ای از فدائیان اسلام
به نام «مهدی عبدخدائی» قرار
گرفت و به شدت مجروح گردید.
آیت الله کاشانی، با حضور خود
در بیمارستان نجمیه و عیادت از
دکتر فاطمی در چندین نوبت
مخالفت خود را با این عمل
اعلام داشت.
سوء قصد مذکور
سبب گشت که یکی از
چهره های مبارز نهضت، مدت
هشت ماه از لحظات حساس
کشور را تحت درمان قرار گرفته
و از ایفای نقش خود آن چنان که
باید موفق نگردد.
دکتر فاطمی
در مهر ماه 31 از سوی دکتر
مصدق به وزارت امور خارجه
منصوب و در سی ام مهر همان
سال، به دستور نخست وزیر،
مسئول قطع روابط ایران با
انگلیس گردید.
فاطمی در
دوران خدمت در وزارت
خارجه تحولات اساسی در
جهت گیری سیاست خارجی
ایران به وجود آورد.
او علاوه
برقطع روابط با انگلستان، به
گسترش روابط کشورهای
اسلامی، آسیایی و آفریقایی و
پشتیبانی از مبارزات
نهضت های آزادیبخش و...
پرداخت.
سید حسین فاطمی که عواقب
خانمانسوز درگیری و
برخوردهای غیر اصولی در
سطوح رهبری نهضت واقف
بود، حداکثر توان خود را در
ماههای پایانی سال 31 برای
التیام روابط دکتر مصدق
آیت الله کاشانی به کار برد، اما
متأسفانه به دلیل وسعت
توطئه های نفاق افکنان، توفیق
چندانی حاصل نکرد.
دکتر
فاطمی در نیمه شب 25 مرداد
32 به دنبال کودتای عوامل
اجنبی علیه حکومت ملی
قانونی، توسط گارد شاهنشاهی
دستگیر، محبوس و مورد آزار
واقع و صبحگاه همان روز در
پی شکست کودتا و فرار
محمدرضا پهلوی از رامسر به
بغداد، آزاد گردید.
دکتر فاطمی
در همان روز حضور در کاخ
سعدآباد به لاک و مهر کاخهای
سلطنتی پرداخت و سرمقاله
«باختر امروز» 26 مرداد با
عنوان «خائنی که می خواست
وطن را به خاک و خون بکشد،
فرار کرد» تحریر و ماهیت
وابسته به فسادانگیز دربار
پهلوی را افشا نمود.
فاطمی در
پی کودتای آمریکایی ـ انگلیس
28 مرداد 42 شروع فصل نوینی
از کشتار، شکنجه و زندان،
مبارزه با رژیم کودتا و
اربابانش را در ابعاد جدید ادامه
داد و سرانجام در تاریخ 22
اسفند همان سال، توسط سرگرد
مولوی دستگیر گردید.
پس از
دستگیری دکتر فاطمی، تیمور
بختیار، نصیری و علوی مقدم
عوامل سرکوب رژیم شده با
طرح نقشه ای شیطانی برآن
شدند تا به هنگام انتقال او از
شهربانی، فاطمی را به دست
شعبان بی مخ و جمع دیگر از
بدهکارهای هوادار شاه در
تهران به قتل برسانند ولی این
نقشه به علت فداکاری خواهر
دکتر فاطمی که خود را بر روی
بدن برادر افکند و ضربات کارد
و خنجر را بر پیکر خود تحمل
نمود نتوانست دارای موفقیت
کامل و مورد نظر رژیم گردد.
پس از آن واقعه، دکتر فاطمی به
بیمارستان منتقل و به دستور
محمدرضا شاه در دادگاه
فرمایشی محکوم به اعدام و در
19 آبان 33 بدنش آماج
گلوله های نفتخواران جهان
گشت.
(روحانی مبارز، آیت الله سید
ابوالقاسم کاشانی، مرکز بررسی
اسناد تاریخی ـ ص 253 ـ
254)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 93