تاریخ سند: 11 آذر 1336
موضوع: دانشجو
متن سند:
سند شماره 41
از: ناحیه ژاندارمری اصفهان / افسر نگهبان تاریخ: 11 /9 /36
به: تیمسار فرماندهی ژاندارمری کشور شاهنشاهی رکن دوم شماره: 2 /75 /401
موضوع: دانشجو
برابر اعلام هنگ اصفهان، در ساعت 30 /11 روز 10 /9 /36 شخصی به نام صفرعلی براتی احمدآبادی1 فرزند علی ۲۱ ساله دانشجوی سال چهارم رشته زمینشناسی دانشگاه آذرآبادگان تبریز به پاسگاه درچهپیاز مراجعه میکند و دعوتنامهای را مبنی بر اینکه به منظور برگزاری ختم چهلمین روز درگذشت [مصطفی] خمینی به چاپ برسد، جهت گواهی به فرمانده پاسگاه ارائه که فرمانده پاسگاه نسبت به وی مظنون، او را بازداشت، چگونگی امر به کمیته خرابکاران و ساواک اصفهان اعلام گردیده، نتیجه نهایی در پیرو به استحضار خواهد رسید.2
فرمانده ناحیه ژاندارمری اصفهان سرتیپ بنیفضل
از سوی افسر جانشینی ستاد ناحیه ژاندارمری اصفهان سرگرد فریور
گیرندگان: ۱- تیمسار فرماندهی مرکز توپخانه و موشکها جهت آگهی و صدور هرگونه اوامر مقتضی
2- تیمسار ریاست ساواک جهت آگهی و صدور هرگونه اوامر مقتضی
٣- ف 42 – 14 بازگشت به شماره 644/- 10 /9 /36 جهت آگهی و گزارش نتیجه نهایی
ریاست ستاد فرمودند به عرض تیمسار فرماندهی رسیده بایگانی شود.
توضیحات سند:
1- صفرعلی براتی متولد ۱۳۳۵ - درچه اصفهان
وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی و مقدماتی وارد دانشگاه شد و با سایر دانشجویان مذهبی فعالیتهای انقلابی خود را شروع کرد و در تمام مقاطع انقلاب اسلامی شرکت فعال داشت. وی پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنههای مختلف انقلاب شرکت در دوران دفاع مقدس از فرماندهان سپاه اسلام بود که در جبهههای جنوب و غرب کشور نقشآفرین گشت و هماکنون نیز در جبهه سازندگی کشور مشغول خدمت میباشد.
۲- آقای براتی در مورد این حادثه میگوید: «یکبار وقتی از تبریز به درچه آمدم دیدم که کاری صورت نگرفته، لذا به فکر تشکیل مراسم برای حاج آقا مصطفی خمینی افتادم و با همفکری جمعی اقدام به تهیه پیشنویس اعلامیهای کردم و با توجه به این که در ژاندارمری فرد آشنایی داشتم به ژاندارمری مراجعه کردم و به صورت عادی تقاضای خود را مطرح کردم. ولی رئیس ژاندارمری که جدیداً تعویض شده بود، پس از این که فهمید دانشجو هستم حساسیت به خرج داد و مرا دستگیر و تحویل ساواک دادند که پس از چند روز بازجویی از زندان آزاد گردیدم.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 64