صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فراماسونری (لژ فروغی)

تاریخ سند: 31 شهریور 1352


موضوع: فراماسونری (لژ فروغی)


متن سند:

از: 20 ﻫ 21 تاریخ:31 /6 /1352
به: 341 شماره: 79546 /20 ﻫ 21
موضوع: فراماسونری (لژ فروغی)

اعضای لژ فروغی که جلسات خود را در محل انجمن رازی تشکیل می‌دهند عبارتند از:
1. دکتر سید حسن امامی1 2. مصطفی تجدد2 3. اسدالله صوفی 4. دکتر رضا فلاح3 5. محمود قوام صدری 6 . دکتر ایرج وحیدی 7 . جواد منصور 8. دکتر فرهنگ مهر 9. دکتر سعید مالک4 10. دکتر ناصر یگانه 11. علی مرندی5 12. تیمسار عبدالله ظلی 13. رشید حائری6 14. عباسعلی گلشائیان7 15. عبدالله سعیدی 16 . هوشنگ قربانی 17 . علی‌اصغر سلسبیلی 18. دکتر جواد قدر 19. منوچهر صانعی 20 . علی‌اکبر صادق 21. چنگیز کفائی.
نظریه شنبه . آقای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر عضو لژ فوق می‌باشد ولی از موقعی که به سمت نخست‌وزیری منصوب شده در جلسات لژ که در این ساختمان تشکیل گردیده شرکت نکرده است. وی در پاسخ یکی از دوستان خود که چرا در جلسات لژ شرکت نمی‌کنید گفته است همراهان من متوجه خواهند شد که من کجا رفته‌ام و این کار صلاح نیست.
نظریه چهارشنبه . خبر و نظریه شنبه صحت داشته و قابل بهره‌برداری می‌باشد. انجمن
از طبقه بندی سری خارج است. 21 /7 /52 سامعی

توضیحات سند:

1. سیدحسن امامى، فرزند میرابوالقاسم در سال 1282 ﻫ ش، در تهران متولد شد. او در سال 1323 و پس از فوت پدر به لباس روحانیت ملبس و امام جمعه تهران شد. امام جمعه یک عنوان حکومتى بود و به کسى داده مى‌شد که در مساجد عمده شهرها مراسم نماز را اجرا مى‌کرد. پدرش نیز امام جمعه تهران و از خانواده سلطنتى قاجار بود. پس از اتمام تحصیلات در زمینه علوم الهیات، سمت استادى دانشگاه را پیدا کرد. او به دور از جنجال‌هاى سیاسى به امور مذهبى پرداخت، اما به دلیل حمایتش از شاه، مقبولیت زیادی در میان روحانیون نداشت و کسى او را یک عالم واقعى نمى‌دانست. دکتر امامى که پسرخاله سالار سنندجى نماینده کردستان بود، پس از رسمیت یافتن دوره هفدهم مجلس و بعد از یک مبارزه شدید پنهانى به ریاست مجلس انتخاب شد. در آن هنگام روابط حسین مکى با دکتر مصدق حسنه بود و دکتر مصدق مایل بود که دکتر معظمى یا دکتر شایگان رئیس مجلس باشند، اما چون دیدند که پشتیبانان امام جمعه تهران قوى هستند، درصدد برآمدند که مرحوم آیت‌الله‌ کاشانى را نامزد ریاست مجلس نمایند، ولى ایشان زیربار نرفت و در نتیجه سید حسن امامى به ریاست مجلس شوراى ملى انتخاب شد. وى در واقعه 30 تیر 1331 ریاست مجلس را به عهده داشت و پس از بالا گرفتن آن بلوا در حالى که به اتفاق مهندس رضوى نائب رئیس مجلس روانه کاخ سعدآباد بود تا با محمدرضا شاه ملاقات کند در دروازه شمیران مورد حمله واقع و مردم شیشه ماشین او را شکستند. امام جمعه تهران ناچار به مجلس برگشت و از آنجا تلفنى با شاه تماس گرفت و از شاه خواست تیراندازى به روى مردم بى‌دفاع قطع شود. سه روز بعد قوام مستعفى و مجدداً دکتر مصدق به نخست‌‌وزیرى رسید. دکتر امامى که در این ماجرا نقش مؤثرى داشت، ناچار دو سه روز بعد از زمامدارى دکتر مصدق به عنوان معالجه به سوئیس رفت و از همان جا هم استعفاى خود را تقدیم داشت. وى در اروپا ماند تا اینکه به عتبات رفت و از تهران دکتر غلامحسین مصدق فرزند دکتر مصدق به او ملحق شد و پسر عمه و پسر دایى با هم به ایران برگشتند. امامى بعد از ورود به ایران همچنان به امور مذهبى پرداخت تا اینکه در دوره دوم مجلس سنا به سناتورى انتخاب شد. امام جمعه تهران در کابینه رزم‌آرا در مسجد شاه مورد حمله نبى‌الله‌ اکبرى قرار گرفت و با چاقو مضروب و با قطع شدن عصب، یک دست او فلج گردید. سید حسن امامى از فراماسونرهاى سرشناس ایران بود. «ارنست وان هگ» استاد اعظم لژ بزرگ ملى فرانسه که به منظور شرکت در مراسم تأسیس و تشکیل لژ بزرگ ایران در اسفند ماه سال 1347 به ایران آمده بود به گفتۀ اسناد «پس از مراجعت به کشور خویش، ضمن تسلیم گزارشى لژ بزرگ ایران را اعلام و پس از آن برادران بسیار محترم دکتر سعید مالک، محمد ساعد، عباس هویدا و دکتر حسن امامى به سمت بزرگ استادان پیشین لژ بزرگ ایران انتخاب شدند.» وی در مرداد 1358 در سوئیس درگذشت.
2. مصطفى تجدد، فرزند محمدرضا در سال 1287 ﻫ ش در سارى به دنیا آمد و پس از پایان تحصیل خود در مدرسۀ آلمانى در 1306 به خدمت وزارت دادگسترى درآمد و مقام کفالت دفتر استیناف را تصاحب کرد. او در آبان 1308 به بانک ملى منتقل شد و در سال 1312 جهت تحصیل به اروپا سفر کرد در سال 1324 در بانک صنعت و معدن ایران مشغول به کار شد، در سال 1328 بانک بازرگانى را تأسیس و در دوره‌هاى هجدهم و نوزدهم مجلس شوراى ملى از شهر سارى کرسى نمایندگى را اشغال نمود. وى در کابینۀ دکتر اقبال وزیر بازرگانى و دبیر کل شوراى عالى اقتصاد بود و مدتى را نیز بر کرسى سناتورى مجلس سنا تکیه زد. مصطفى تجدد از کسانى بود که علاوه بر وابستگى به بیگانگان از استعداد حقه‌بازى و شارلاتانى و همچنین نادرستى و بى‌صداقتى نیز بهره‌مند بود و در تشکیلات فراماسونرى ـ لژ فروغى و لژ بزرگ ایران ـ نیز عضویت داشت. وی در سال 1358 درگذشت.
3. دکتر رضا فلاح، فرزند ابراهیم در سال 1288 ﻫ ش در کاشان متولد شد. وی دارای مدرک دکترا در رشته مهندسی تصفیه نفت از دانشگاه بیرمنگام انگلستان بود. دکتر فلاح به ترتیب ریاست آموزشگاه فنی آبادان، عضو هیات مدیرۀ شرکت ملی نفت ایران، نایب رئیس هیات مدیره و قائم مقام مدیر عامل شرکت ملی نفت و برخی مسئولیتهای دیگر را به عهده داشت. وی از اعضای تشکیلات فراماسونری بود و در سال 1360 در لندن درگذشت.
4. سعید مالک (کلنل دکتر سعید خان لقمان‌الملک) فرزند میرزا عیسی خان در سال 1267 ش در تبریز به دنیا آمد. در مدرسه لقمانیه و مدرسه فرانسویها در تبریز درس خواند و در سال ۱۲۸۴ش برای تحصیل در رشته پزشکی راهی فرانسه شد و مدت 6 سال در رشته اورلوژی و جراحی عمومی تحصیل کرد و در سال ۱۲۹۰ به ایران بازگشت و با درجه سروانی به عنوان پزشک، وارد خدمت ژاندارمری شد. در سال ۱۲۹۸ش از احمد شاه، لقب لقمان‌الملک گرفت و در سال ۱۳۰۰ به درجه سرهنگی رسید و یک سال بعد رئیس بهداری ارتش شد و پس از 4 سال، ریاست بیمارستان سینا را به عهده گرفت.
در اسفند ماه سال ۱۳۰۶ش معاون فنی وزارت داخله و رئیس اداره کل بهداری کل کشور شد و حدود 17 سال در این سمت فعالیت کرد تا اینکه در کابینه محمد ساعد در سال 1323ش، وزیر بهداری شد که این سمت در کابینه‌های سهام‌الملک بیات، صدرالاشراف و حکیم الملک هم ادامه یافت تا اینکه در سال 1328ش، همراه با تأسیس مجلس سنا، به عنوان نماینده این مجلس انتخاب و تا دوره پنجم به مدت 32 سال در این مجلس حضور داشت و مدتی هم نایب رئیس آن بود.
سعید مالک علاوه بر مشاغل اداری، مدت ۳۵ سال نیز به تدریس در مدرسه طب و دانشکده پزشکی دانشگاه تهران اشتغال داشت و ضمن دایر کردن مطب شخصی که بعد از ظهرها در آن به طبابت می‌پرداخت، مدتی هم نایب رئیس جمعیت شیر و خورشید بود. دکتر سعید مالک در سال 1350ش از دنیا رفت.
5. علی مرندی، فرزند جواد در سال 1284 ﻫ ش در شهرستان مرند به دنیا آمد. از دبیرستان تیموریان در تبریز دیپلم گرفت و جهت ادامه تحصیل در دانشکده امریکائى بیروت، به لبنان رفت. خدمت سربازى را با درجه ستوان سومى در هنگ سوار تهران طى کرد و به استخدام شرکت نفت در آمد و مشاغل: کارمند پخش، متصدى جایگاه، رئیس ناحیه اندیمشک، کفیل ناحیه تبریز، رئیس ناحیه اراک، رئیس ناحیه مشهد، رئیس و متصدى تدارکات مواد نفتى مرکز، رئیس فروش، رئیس ناحیه تبریز، رئیس تدارکات مواد نفتى، عضو هیأت مدیره و سرپرست خدمات بازرگانى را بر عهده داشت.
على مرندى در سال چندین بار به انگلیس سفر مى‌کرد؛ وی در سال 1349 بین اهالى شهرستان مرند به جاسوس انگلیس شهرت داشت. در مقاله‌اى که در سال 1331 در روزنامه انقلاب نفت چاپ و در سال 1352 تصویر آن به وسیله پست برای مراکز دولتى ارسال شده بود راجع به مرندی آمده است:
«على مرندى همان ماژور لدبیتر افسر ارتش بریتانیا و در زمان جنگ بین‌المللى دوم رئیس بازداشتگاه متفقین در اراک بود و پس از عزیمت نیروى انگلیس از ایران تغییر لباس داده و به عضویت شرکت نفت در آمده و جاسوسى مى‌کرده است.»
وی عضو لژهاى فراماسونرى مزدا، فروغى، سعدى، شیراز، ابوعلى سینا، شمس تبریزى، دانش، مولوى و اهواز بود و از مؤسسین لژ خورشید معرفى شده است. مرندی در زمان تصدى دکتر اقبال در شرکت نفت، مشاور وى بود و در سال 1346 از شهرستان مرند به مجلس شوراى ملى راه یافت. وی عضو حزب ایران نوین بود و از ژرژ ششم ـ پادشاه وقت انگلستان ـ مدال دریافت کرد و از راه دزدى، ثروت کلانى به دست آورد. وى عضو هیئت مدیره ایروس و رئیس هیئت مدیره شرکت نفت فلات قاره (ایرویکو) در لندن نیز بود. یکی از برادران وی عضو فرقه دمکرات آذربایجان بود و دیگری به اعدام محکوم شده بود که با دخالت و ارتباطش با تیمسار ضرغام این حکم به اجرا در نیامد.
6. عبدالامیر رشیدى حایرى، فرزند محمد مشهور به ابن الشیخ در سال 1285 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات وى لیسانس حقوق و علوم سیاسى بود و در سال 1312 به استخدام وزارت امورخارجه در آمد. وی سفیر ایران در کشورهای افغانستان، تونس و لهستان بود. داود رشیدی یکی از فرزندان اوست.
7. عباسقلی گلشائیان، فرزند رضا قلیخان محتشم‌الدوله در سال 1281 ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات مقدماتى را در مدرسه دارالفنون سپرى کرد و علوم قضائى را در مدرسۀ عالى حقوق به پایان رساند. گلشائیان در 1300 کار خود را به عنوان مترجم زبان فرانسه در دفتر مسیو پرنى مستشار حقوقى وزارت عدلیه آغاز و در ترجمه و تنظیم قانون مجازات عمومى همکارى کرد. از 1306 تا 1312 در مشاغل قضایى و دادگسترى مشغول به کار شد و سپس به وزارت دارایى منتقل شد و تا 1320 در آن‌جا به خدمت پرداخت. او مدت‌ها سمت‌هاى استاندارى، سناتورى و ریاست شوراى عالى بانک ملى ایران را عهده‌دار بود. در سال 1320 کفیل وزارت دارایى و پس از چندى در کابینۀ محمدعلى فروغى وزیر بازرگانى و اقتصاد ملى شد. وزارت پیشه و هنر و بازرگانى و وزارت دادگسترى را نیز تجربه کرد. وى مدتى شهردار تهران و عضو شوراى عالى اقتصاد بود و در کابینۀ صدرالاشرف وزارت پیشه و هنر را داشت.
وی استاندار خراسان، وزیر دادگسترى در کابینۀ هژیر و وزیر دارایى در کابینۀ ساعد شد و در دورۀ دوم و سوم مجلس سنا نماینده تهران بود. او در کابینۀ علاء از 1335 تا 1336 وزارت دادگسترى را برعهده داشت و عضو شوراى عالى جمعیت ملى مبارزه با جذام، رئیس هیأت مدیرۀ جمعیت کمک به جذامیان و عضو هیأت مدیرۀ انجمن طرفداران ابوعلى سینا بود. قرارداد نفتى معروف ایران و انگلیس به نام گس ـ گلشائیان توسط او منعقد شد که البته بعدها از اعتبار ساقط شد. گلشائیان سرانجام در 19 مهر 1369 ش درگذشت. او قائم مقام و استاد اعظم لژ بزرگ ایران و نایب رئیس هیأت رئیسه فراماسون‌هاى ایران و عضو مؤسس لژ فراماسونرى دانش و عضو لژهاى کسرى، مولوى، فروغى، سعدى، متبراء اهواز، فرانسه، فردا، نور،مشعل و خورشید بود.
(اسناد ساواک ـ پرونده‌ انفرادى)

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 359

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.