درباره: کتاب ارزیابی شتابزده نوشته جلال آلاحمد
متن سند:
از: ۳۱۲ تاریخ: ۸/۷/۴۷
نخستوزیری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
س.ا.و.ا.ک
گزارش
درباره: کتاب ارزیابی شتابزده نوشته جلال آلاحمد
محترماً به استحضار میرساند.
منظور: ساواک استان گیلان ضمن ارسال یک نسخه از کتاب مذکور نظریه این اداره کل را در مورد توزیع آن استعلام نموده است.
خلاصه اهم مطالب مندرج در کتاب فوق به شرح زیر از عرض میگذرد:
مقدمهای که درخور قدر شاعر نبود.
در این مقاله نویسنده بدبینی خود را از دنیای شعر و نویسندگی ابراز داشته و بهطور غیرمستقیم انتقاداتی از افکار شعرای معاصر نموده است.
کتابی در سیاست و دفتر شعری در ذم
جلال آلاحمد در این مبحث کتابهای جهانی بین «ترس و امید» ترجمه خلیل ملکی و «آخر شاهنامه» نوشته مهدی ثالث اخوان را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و قسمتهایی از کتاب جهانی بین ترس و امید را چنین نقلقول کرده است.
۱- «در نواحی متعددی از جهان به علت قرنها عدم امنیت مردم عادت کردهاند پساندازهای خود را به صورت طلا یا جواهرات نگهدارند و در بعضی دیگر از کشورها مردم پولشان را فقط در معاملات مستغلات و یا بنای عمارات و سینماها به کار میاندازند که هیچکدام اینها ازنظر تولید ملی کوچکترین ارزشی ندارد. البته که ما دچار چنین وضعی نیستیم.»
۲- «آنچه را که مارکس نتوانسته بود پیشبینی کند این است که پس از یک قرن تجربه آنچه از مدعیات او که در قلمرو ممالک صنعتی و پیش پا افتاده غلط از کار درآمد حالا دارد در یک قلمرو بینالمللی و جهانی و ممالک عقب افتاده درست از آب در میآید.» نامبرده بالا نویسنده کتاب آخر شاهنامه را شاعری بزرگ ذکر کرده که در قالب شعرهای خود حقایق را افشاء مینمایند و این کتاب را مکمل کتاب اول دانسته است.
نیما دیگر شعر نخواهد گفت
نویسنده کتاب ارزیابی شتابزده ضمن تجلیل فراوانی از نیما شاعر نوپرداز، از تمام شاعران نوپرداز درخواست نموده که روش نیما را چون خود او دنبال نمایند.
پیرمرد چشم ما بود
در این مقاله جلال آلاحمد داستان آشنایی خود را با نیما که خانه و کس را در تهران دایر نموده بود شرح و خلاصهای از زندگی خصوصی نیما را تشریح و ضمن آن چند تن از تودهایها را که برای روزنامه مردم فعالیت داشتهاند و به نحوی با نیما و خود او مبارزه میکنند، نامبرده و مطالبی هم در مورد زندانی شدن نیما و وضع زندان و کمکهای خلیل ملکی را به نیما در زندان نوشته است.
چند نکته درباره مشخصات کلی ادبیات معاصر
در این قسمت نویسنده کتاب موصوف انتقاد شدیدی از نویسندگان و شعرای معاصر نموده و بیشتر آنها را غربزده نامیده و آرزو کرده است که در آینده جوانانی که قلم بهدست میگیرند فقط بهمنظور اصالت زبان پارسی شیوه هدایت ۱ و نیما را سرمشق خود قرار دهند.
یک گفتگوی دراز
مقاله فوق حاوی گفتگوی نویسندگان «اندیشه و هنر» با جلال آلاحمد میباشد که در این صحبتها بیشتر سعی شده آثار جلال آلاحمد و سبک او شناخته گردد. داستایوسکی و نهیلیسم و عاقبتش. نویسنده کتاب مورد بحث بیش از حد تحت تأثیر کتاب «تسخیرشدگان» اثر داستایوسکی قرارگرفته و ضمن تجلیل فراوانی از این نویسنده روسی چنین نتیجه گرفته که داستایوسکی با این اثرش یکی از ارکان انقلاب اکتبر بوده است.
نمایشنامه گلدان
نویسنده در این مقاله لبه تیز انتقاد خود را متوجه کارگردانان و بازیگران نمایشنامه گلدان قرار داده و معتقد است بهمن فرسی حریفی است که تازه به میدان آمده و خوشبختی در این ولایت این است که خبرهای اساسی همیشه زیر سرپوش اتفاق میافتد، چه در سیاست، چه در ادب و هنر، و بوق و کرناها وقتی خبردار میشوند که هنگامه جنگ گذشته است.
سفری به شهر بادگیرها
نامبرده بالا در خلال شرح مسافرت خود به یزد آنچه را که در این شهر مشاهده نموده بهطور بسیار ساده بیان کرده است و ضمن درج مطالبی درباره وضع اخلاقی مردم یزد طرز کار ادارات این شهر را مورد انتقاد قرار داده است.
گزارش هفتمین کنگره مردمشناسی
تحت عنوان مقاله فوق نویسنده کتاب ارزیابی شتابزده ضمن اشاره به مسافرت خود به مسکو جهت شرکت در کنگره مردمشناسی، طرزکار کنگره مذکور و علم مردمشناسی و غرض از تشکیل این کنگره را شرح داده است.
مهاتما گاندی
در کتاب فوقالذکر زندگی مهاتما گاندی و مبارزات او بهطور وضوح تشریح گردیده است.
چند کلمه با مشاطهها برداشتن مجسمه
ملک المتکلمین و طرز کار شهرداری تهران و وضع جادهها و کمبود لوازم یدکی کامیون و تراکتور در این مقاله مورد انتقاد شدید نویسنده قرارگرفته و سپس نویسنده مذکور درباره وضع اقتصادی و معامله پایاپای بحث نموده است.
مصاحبهای کوتاه
«نویسنده کتاب مورد بحث مطالب این مقاله را از ملاقاتی که با یک فرانسوی به نام پیر فرانک عضو کمیته مرکزی نهضت بینالمللی نموده الهام گرفته و بیان داشته شخص مذکور که از هندوستان به ایران مسافرت کرده بود فقر این کشور چنان کلافهاش نموده بود که زشتترین نمودهای فقر در تهران به چشمش نیامد و من هم حوصله نداشتم برایش توضیح دهم که ما ۲۰ میلیون نفریم با ۷۰- ۸۰ میلیون تن نفت در سال و هندیها ۴۰۰ میلیون نفرند بیهیچ نفتی.»
نظریه: با عرض مراتب فوق و با توجه به مندرجات کتاب مورد بحث که حاوی مطالب انتقادآمیزی بوده و مضافاً به اینکه کتاب موصوف اثر جلال آلاحمد که یکی از مخالفین و منتقدین وضع کشور است میباشد لذا توزیع کتاب مذکور ازنظر این بخش به مصلحت نمیباشد. مستدعی است در صورت تصویب اجازه فرمایند مراتب به همین نحو به ساواک استان گیلان اعلام گردد.
موکول به اوامر عالی است.
تهیهکننده -۸/۷/۴۷
رئیس بخش ۳۱۲ – عطارپور ۸/۷/۴۷
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی، ثابتی ۸/۷/۴۷
کتاب را بیاورید من ببینم ۹/۷
یک جلد از کتاب تقدیم شد تیمسار معاونت اول فرمودند پس از مطالعه کتاب دستور خواهند فرمود فعلاً پرونده بماند ۱۰/۷/۴۷
تیمسار معاونت اداره کل فرمودند کتاب مطلب مضرهای نیست و انتشار آن بلامانع است. ۱۵/۸/۴۷
____________
۱ - صادق هدایت: در بیست و هشتم بهمن ۱۲۸۱ ه ش در تهران در خانوادهای از اشراف ایران به دنیا آمد. پدر صادق، هدایت قلی هدایت اعتضادالملک رئیس مدرسه نظام بود. تحصیلات صادق ابتدا در تهران بود و سپس در شمار دانشجویان به اروپا رفت که دندانپزشکی تحصیل کند اما بهزودی به مهندسی گرایش پیدا کرد. از این رشته نیز دست کشید. از ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۰ میلادی در بلژیک و بیشتر در فرانسه بسر برد و به ادبیات و نویسندگی روی آورد. وقتی هدایت از اروپا بازگشت تا شش سال بعد دوره پربار نویسندگی او بود. نخستین مجموعه داستانهای کوتاه وی به نام زنده به گور در تهران (۱۳۰۹) نشر یافت. او وی به همراه مجتبی مینوی، بزرگ علوی، مسعود فرزاد گروهی تشکیل دادند که به «ربعه» مشهور شد که بعد از چندی از هم پاشید و هدایت راهی هند شد تا زبان پهلوی را بیاموزد. وی پس از بازگشت از هند بیشتر با مجله موسیقی همکاری داشت و مقالهها و ترجمههایش در آن جانشر مییافت. در اواخر دهه بیست با مجله سخن همکاری میکند و ترجمه «مسخ» کافکا ازجمله نخستین آثار قلمی او در سال اول سخن است. تا هدایت که اصولاً فردی منزوی، بدبین و حساس بود در آذرماه ۱۳۲۹ به فرانسه رفت و در آنجا نیز افسردگی او را رها نکرد تا بالاخره در روز نوزدهم یا بیستم فروردین ۱۳۳۰ در اطاق خود با گاز خودکشی کرد و در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 200