تاریخ سند: 5 بهمن 1345
موضوع: رضا روستا
متن سند:
از: آلمان
به: 315 شماره: 3031
65 ساله- اهل رشت- تحصیلات او در حدود 10 متوسطه- نام خانوادگی او ابتدا رسا بوده است و سپس به روستا مبدل می شود.
در سالهای 1924- 1925 مدرسه حزب را در شوروی گذرانده است در همان مدرسه ایرانیان دیگری از قبیل یوسف افتخاری- محمود بقراطی و آرداشس اوانسیان (دو نفر آخر عضو کمیته مرکزی حزب توده می باشند) تحصیل می نموده اند.
پس از مراجعت به ایران عضو حزب کمونیست ایران شده و مدتی در کمپانی شرق اداره بازرگانی شوروی مترجم بوده است.
در سالهای 1308-1309 عده ای از کمونیستهای ایرانی اعدام و یا بازداشت میشوند شوهر خواهر او سلیمی نام نیز توقیف می شود و نامبرده اسامی عده ای از اعضاء حزب کمونیست منجمله رضا روستا را فاش می سازد روستا مدتی در اصفهان و بندرعباس وکرمان مخفی می شود سپس در سال 1309 توقیف میگردد دادستان ارتش وقت سرهنگ آقاخان خلعتبری (پدر پرویز خلعتبری مقیم برلین شرقی) برای او تقاضای اعدام مینماید (سرهنگ خلعتبری در سال 1315 وسیله ستوان یکم شهبازی جلوی دادرسی ارتش خیابان فردوسی محل کنونی مجله خواندنیها ترور شد) روستا به 8 سال زندان محکوم می شود (در آستارا بازداشت میشود) مدتی در زندان و چند سال در دامغان و ساوه به حال تبعید به سر میبرد در شهریور 1320 آزاد شده و از اعضای موسس حزب توده می گردد از ابتدای تاسیس حزب تا خروج او از کشور (1326) عضو کمیسیون تفتیش و دبیر کل شورای متحده مرکزی اتحادیه کارگران بوده است.
از آن به بعد با حفظ سمت دبیرکلی اتحادیه عضو کمیته مرکزی حزب می شود و تاکنون به این سمت باقی است.
تا سال 1960 در شوروی بوده و از آن به بعد مقیم برلین شرقی به آدرس زیر.
Berlin ...
از همسر اول ایرانی خود یک دختر 23 ساله به نام هما دارد مدتی در شوروی و برلین و دو سال است مقیم رومانی است) و پسر 19 سالهای به نام پرویز در تهران هستند سال قبل هنگام خروج از مرز ایران در شمال بازداشت گردید.
از همسر دوم خود که روسی است و ژینا نام دارد دارای دختر 15 سالهای است به نام ایران که در برلین مدرسه میرود دارای سه برادر کوچکتر از خود است که اولی راننده تاکسی و دومی به نام [ناخوانا] کارمند راه آهن (شوهرخواهر مهندس تقی مکینژاد جزو گروه 53 نفر در بازداشت بوده) و سومی حسین روستا کارمند گمرک تهران که پس از 28 مرداد تنفرنامه نوشت و از زندان آزاد شد.
روستا اوایل ورود خود به برلین حسین یزدی فرزند دکتر مرتضی یزدی را به نام منشی خود به اتحادیه کارگران آلمان شرقی F.
D.
G.
B معرفی نمود حسین یزدی و فریدون یزدی برادرش و مرحوم حسین خیرخواه هنرپیشه معروف در اواخر سال 1961 به اتهام جاسوسی و فرار مردم از طرف مقامات آلمان شرقی بازداشت شدند.
خیرخواه پس از شش ماه آزاد شد و دو نفر مزبور هنوز در زندان میباشند روستا مدعی است که حسین یزدی دو هزار دلار پول او را به سرقت برده است.
وی ماهیانه 2600 مارک از F.
D.
G.
B حقوق می گیرد کرایه خانه و اثاثیه منزلش از طرف آلمانها تامین می شود نامبرده اغلب در جلسات سندیکاهای کارگران کشورهای شرق شرکت می نماید روستا از لحاظ اطلاعات فلسفی- اقتصادی و سیاسی فردی است بی اطلاع و در عین حال خود را انقلابی می داند.
او عقیده دارد که با سه میلیون پول (معلوم نیست با کدام واحد) میتواند در ایران انقلاب کند.
او به همه اعضای کمیته مرکزی مخصوصاً به کامبخش- کیانوری- رادمنش فحش میدهد و ایشان را خائن می داند.
پس از بازداشت برادران یزدی بوروی حزب قطعنامه صادر کرد که می بایستی از آلمان خارج شود اما نامبرده زیر بار نرفت و تمرد کرد او برعکس غالب اعضای کمیته مرکزی موافق تشکیل کنگره می باشد زیرا عقیده دارد که وی به دبیرکلی حزب انتخاب خواهد شد.
رفقای حزبی او را فردی عامی و ماجراجو می نامند.
شایع است که او تبعه شوروی می باشد.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 138