صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی واعظ در مسجد ارک

تاریخ سند: 6 آذر 1348


موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی واعظ در مسجد ارک


متن سند:

به: 316 شماره: 16900 /20 ه‍ 3 از: 20 ه‍ 3 نامبرده بالا بعدازظهر روز سه‌شنبه مورخه 27 /8 /48 در مسجد ارک به منبر رفت و ضمن صحبت درباره چگونگی خلقت بشر، اظهار داشت غرور و تکبر صفت بدی است خدا از اشخاص مغرور و متکبر بدش می‌آید.
یارو میلیون‌ها پول شرکت واحد را دزدیده و در پشت میزش جواب مردم را خیلی با تکبر می‌دهد و یا آن یکی کارمند دولت است یا رئیس دادگاه است کاری را که باید برای مردم ظرف دو ساعت انجام بدهد سه ماه به تأخیر می‌ اندازد.
چرا؟ برای این‌که رشوه نرسیده وقتی رشوه را هم گرفت آن را با تکبر می‌خورد اما باز هم کاری برای مردم انجام نمی‌دهد و مثل این‌که از خاک خلق نشده است.
وای به حال آن کسانی که با تکبر و غرور و رشوه‌خواری بخواهند در این چند روزه دنیا زندگی بکنند.
1 ناطق در پایان حدیثی از حضرت امام جعفر صادق مبنی بر رد تکبر و مذموم بودن آن بیان داشت و با ذکر مصیبت به وعظ خود خاتمه داد.
تعداد افراد حاضر در مسجد حدود 500 نفر بودند.
نظریه منبع: منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظری ندارد.
آمال نظریه 20 ه‍ 3: 20 ه‍ 3 نظری ندارد.
آقای صالحی بهره‌برداری شود.
8 /9 بایگانی شود.
9 /9 /48

توضیحات سند:

1ـ فساد اداری در نظام پهلوی یکی از معضلات بزرگ مردم در آن سالها بود، رشوه‌خواری، اختلاس، کم‌کاری و بوروکراسی شدید، مراجعه‌کنندگان به ادارات و سازمانهای دولتی یا نیمه دولتی را رنج و زجر می‌داد.
وضعیت آن‌چنان وخیم و بحرانی بود که حتی برخی از وابستگان دربار به آن اشاره‌های صریح دارند.
مینو صمیمی منشی امور بین‌الملل دفتر مخصوص فرح پهلوی در خاطرات خود در این‌باره می‌نویسد: « ولع سیری ناپذیر سرمایه‌داران تازه به دوران رسیده برای جمع‌آوری ثروت، آنها را به صورتی درآورده بود که برای دستیابی سریع به سودهای هنگفت، همۀ اصول اخلاقی را زیر پا می‌گذاشتند، و به این وسیله بذر فساد را نیز در تمام سطوح جامعه می‌پاشیدند ...
« تا می‌توانی جیبت را پر کن» به عنوان یک شعار ملی نانوشته در همه ‌جا ورد زبانها بود.
در این میان در آن دسته از وزارت‌خانه‌ها و سازمانهای دولتی که مبالغ هنگفتی برای اجرای پروژه‌های عظیم خیالی به دستشان می‌رسید، اختلاس به وفور رواج داشت.
و تقریباً همۀ مقامات سطح بالای کشور از متقاضیان معامله با کشورهای خارج رشوه‌های کلان می‌گرفتند تا از شاه برایشان مجوز «تجارت آزاد» بگیرند.
طی سالهای پر رونق دهۀ 1970 تمام هتلهای تهران از بازرگانان و معامله‌گران خارجی موج می‌زد.
آنها به ایران هجوم می‌آوردند تااز فرصت طلایی پدید آمده برای سرمایه‌گذاری در کشوری سود برند که آن را از نظر سیاسی و اقتصادی کاملاً «باثبات» می‌دانستند.
این افراد صبحها معمولاً به ملاقات عناصر با نفوذ ـ چه در دستگاه دولت و چه در بخش خصوصی ـ می‌شتافتند، و بعدازظهرها نیز ساعات بیکاری خود را در اماکن مختلف تفریحی پایتخت، به‌‌خصوص در رستورانها، بارها، و کاباره‌های شیک شمال شهر، می‌گذراندند، تا به این وسیله هم با شرکای آیندۀ خود دیداری تازه کنند، و هم از مشاهدۀ جلوه‌گری زنان آنها لذت ببرند.
» (پشت پردۀ تخت طاووس، مینو صمیمی، ترجمه دکتر حسن ابوترابیان، صفحه 173، انتشارات روزنامه اطلاعات، چاپ اول سال 1368)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 309

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.