موضوع: علوی طالقانی ۱
موضوع: علوی طالقانی ۱
متن سند:
تاریخ: ۱۶/۳/۴۸موضوع: علوی طالقانی ۱
نامبرده بالا در یک ملاقات خصوصی با محمدرضا سعیدی اظهار داشت که جنابعالی حکم جهاد ندادید؟ سعیدی گفت برای چه؟ وی جواب داد برای اینکه نمایندگان مجلس گفته‌اند که روحانیون همگی باید با این اعمال دولت عراق نسبت به ایرانیان، حکم جهاد بدهند، من هم فکر کردم شما این عمل را کردید (خنده شدید سعیدی) و اضافه کرد چند روز پیش در قم خدمت آقای گلپایگانی رسیدم و ایشان هم از جمله‌‌‌ای که روزنامه آیندگان و فرمان، به یکی از روحانیون قم نموده بود اظهار تأسف نمودند و گفتند منظور روزنامه، من بودم. چون اینجا آمدند و خواستند که من اقداماتی بکنم ولی جواب رد شنیدند و پسر اقای حاج مهدی می‌گفت که پدرم به آنها گفت: می‌روید که ما به حرف شما برویم؟ (خنده شدید سعیدی)، شما، سینما که یک امر جزیی است، گفتیم اقدامی نکنید، نسازید، ولی هیچ توجه نکردید، حالا آمدید می‌گویید مطالبی در روزنامه بنویسم؟ سعیدی گفت شما خودتان روزنامه فرمان و آیندگان را دیدید؟ من شنیدم که آقای گلپایگانی برای خویی تلگراف زدند و دیدید که از دیشب هم اصناف شروع به نوشتن مطالبی در روزنامه‌‌ها کردند. علوی جواب داد: من روزنامه را ندیدم ولی آقای طالقانی آن را خوانده بودند. من به یکی از دوستانم می‌گفتم روحانیون خیلی خودشان را دربند قرار می‌دهند مثلاً عده‌‌‌ای در زندان قصر و عده‌‌‌ای مانند آقای قمی و روحانی را در خارج نگه می‌دارند آن وقت سنگ روحانی را به سینه خود می‌زنند. سعیدی ضمن تأیید گفتار علوی جواب داد که اینها خیلی پررو هستند و ما هم غافلیم، باید از این موقعیت که آنها آمدند پیش آقایان استفاده می‌کردیم. این آقایان این قدر ساده و غافل هستند که از این موقعیت خودشان استفاده نکردند که بگویند این روحانیون تبعیدی و زندانی را آزاد کنید تا ما هم اقداماتی بکنیم.
ملاحظات:
توضیح رهبر عملیات: احتمالاً علوی، همان نورالدین علوی طالقانی امام جماعت مسجد امین السلطان در خیابان فردوسی می‌باشد. نادری