صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مدرسین قم

تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1350


مدرسین قم


متن سند:

شماره: 12164 /3 تاریخ: 6 /2 /1350
از: پلیس تهران(اطلاعات)
به: تیمسار ریاست گروه اطلاعاتی شهربانی کل کشور اداره اطلاعات

بین عده‌ای از روحانیون و طلاب و مدرسین قم و غیره شایع است که دولت عراق به علت اختلاف با دولت ایران قصد به قتل رسانیدن آیت اله خمینی را داشته است ولی ایرانیان در عراق کاملاً از آیت اله خمینی محافظت می‌نمایند1 در حدود سه هفته قبل از طرف مقامات مربوطه خبر مورد بحث به آقای احمد خمینی پسر آیت اله خمینی که در قم مقیم است اطلاع داده می‌شود نامبرده نزد آقای آیت‌اله گلپایگانی رفته در مورد صحت و سقم خبر بالا از ایشان سوالاتی می‌کند آیت اله گلپایگانی جواب می‌دهد این شایعه کذب است و دولت شاهنشاهی ایران از آیت اله خمینی مراقبت و حفاظت می‌نمایند و ضمناً آقای لواسانی که نماینده آیت‌اله‌خمینی در تهران می‌باشد پس از اطلاع از موضوع برای تحقیق در اطراف آن به عراق مسافرت کرده است.
شایعات – ساواک 651-9-57 ـ 13 /2 /50

توضیحات سند:

1. اشاره به شایعه ترور امام خمینی(ره) است. در این زمینه حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی در خاطرات خود نوشته‌اند: «پس از آنکه مهرۀ آمریکا تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران پس ازکودتای ۲۸ مرداد ۳۲ نخستین رئیس ساواک ایران ـ طی عملیاتی کاملاً سری (رجوع کنید به خاطرات تیمسار فردوست، ج1، ص 415) به وسیلۀ ساواک و درحالی که از سوی حزب بعث عراق به شدت محافظت می‌شد در شکارگاهی در کشور عراق کشته می‌شود. معاون ساواک قم به منزل آقای اشراقی ـ داماد حضرت امام ـ می‌آید تا به گفته خودش پیغام بسیار مهمی را از ساواک مرکز به اطلاع من و داماد امام برساند. وی بیش از یک ساعت صحبت کرد خلاصه پیغامش این بود: «به دنبال کشتن آقای بختیار دولت عراق قصد دارد آقای خمینی را در نجف ترور کند و به گردن ما ـ دولت ایران ـ بیندازد! شما موضوع را به اطلاع آقای خمینی برسانید.» وی هنگام رفتن گفت اگر خواستید موضوع را به اطلاع مردم برسانید. مانعی ندارد! پس از رفتن او من به آقای اشراقی گفتم: ساواک هدف خاصی دارد و مایل است این موضوع را شایع کند. من موضوع را به امام منتقل کردم اما به کس دیگری نگفتم. سکوت ما باعث شد تا ساواک به آقای فلسفی، واعظ مشهور مراجعه و همین مطلب را به ایشان بگویند. آقای فلسفی که بر ماهیت قضیه وقوف نداشتند موضوع را در منبر خود اعلام می‌کنند. امام خمینی برداشتشان از این پیغام آن بود که رژیم بدین‌وسیله ایشان را تهدید کرده است و در واقع خواسته‌اند بگویند:«ما بختیار را با آن که از سوی دولت عراق محافظت می‌شد کشتیم، شما که اصلاً محافظت ندارید!».
ر.ک: کوثر، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، پائیز 1378، ج 1، ص 245

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج سید محمد صادق لواسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 305

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.