تیمسار ریاست محبوب سازمان امنیت و اطلاعات کل کشور
متن سند:
تیمسار ریاست محبوب سازمان امنیت و اطلاعات کل کشور
محترماً با نهایت ادب
سختترین دقایق زندگىام فرا رسیده است.
آیا مىدانید سختترین دقایق و جانکاهترین دقایق و لحظات زندگى براى یک محکوم، یک فرد خطاکار و بداندیش و یک فرزند ناخلف میهن چه لحظهاى است...؟
حتما دیدارگر کودکى بودهاید که در انتظار مجازات پدر و مادر خود در اثر گناه کوچکى که در عالم کودکى مرتکب شده چگونه بسر مىبرد و چگونه در تکاپو و یافتن راه نجات است.
آن وقت پدر و مادر بجاى مجازات دست ترحم و دلسوزى بر سرش مىکشند.
اطمینان دارم کودک با آن روح حساس و شکننده اشک بدیده مىآورد، روحیه عصیان در او میمیرد، پدر و مادر را بمقام خدائى میرساند و خدا را نیز به مقامى والاتر، براى این که ناخود آگاه دائما خدا را بیارى طلبیده و نام او را بر زبان آورده و این محبت و الطاف پدر و مادر را حمل برضایت خدا از خود مىداند.
این لحظه، این ثانیه براى من فرارسیده مدتى است که در اندیشهام که حداقل به خاطر جبران اینهمه محبت و کمک بخانوادهام و کودکانم این ستارگان کوچک آسمان زندگىام قلم به دست گرفته و نامهاى به عنوان سپاس بنویسم.
اما چه بنویسم و چگونه گناهان خود را در مقابل رفتار دوستانه و انسانى، نه تنها انسانى بلکه روحانى مأمورین شما و خدمتگزاران به شاهنشاه محبوب و مردم نجیب ایران توجیه نمایم. ولى هرگز نمىتوان سکوت کرد. این خدمتگزاران میهن گویا مجهز به تازیانه انسانیت و برادرىاند و از اولین دیدار در کنار این مردان تا بامروز همیشه بفکر من و خانوادهام بودهاند، من از یکایک آنان سپاسگذارم و در چنین شرایطى تازیانه محبت دردناکترین تازیانههاست.
من این تازیانه را با تمام تب مىپذیرم. من زمانى فقط در انتظار مجازات و خشونت بودم و دنیاى خود را اینگونه بسر مىبردم، دنیائى از شکنجه و عذاب روحى و جسمى.
ولى این دنیاى مرا مأمورین و مردان خدمتگذار بر هم ریختند.
این مردان شرافتمند و برادر مرا از جهان خود ساختهام بیرون کشیدند و با محبت نسبت بمن و خانوادهام به ویژه این شعار گذشتگان را بدور افکندند.
کلوخ انداز را پاداش سنگ است.
آرى ما کلوخ اندازان جرم و جنایت بر علیه میهن و سرزمین اباء و اجدادى خود و سمبل چنین سرزمینى پاداشمان سنگ و مرگ و نیستى است. اما شما پاداش انسانى میدهد و این از هر شکنجهاى دردناکتر است. آرزومندم توانسته باشم با این چند کلمه مکنونات قلبىام را تقدیم حضورتان کرده باشم1
با تقدیم ادب و سپاس بىکران
منوچهر مقدم سلیمى
نعمتى ـ گزارش به عرض برسد
سرگرد زمانى
توضیحات سند:
1 ـ مقدم سلیمى در این نامه هرگونه شکنجه توسط ساواک را رد مىکند و معتقد است که رفتار آنها با مخالفین انسانى و اخلاقى مىباشد. اما نکتهاى که باید در اینجا بدان اشاره گردد این است که موقعى که مقدم سلیمى در زندان به سر مىبرد مقارن با دوره سوم ساواک بود که از سال 43 تا 56 دوام یافت و مقارن با نخستوزیرى هویدا است. ساواک نقش درجه اولى را در این دوره ایفا مىکرد و در برابر جان مردم احساس مسئولیت نمىکرد. تیمهاى تعقیب و مراقبت ترتیب داد و هر کس را به هر اتهامى دستگیر مىکرد و براى به دست آوردن اطلاعات به شکنجهگاهها روانه مىساخت حقایق مربوط به قساوتهاى ساواک د راین دوره معروفیتى جهانى یافت، دبیر کل سازمان بینالمللى عفو در سال 1354 (1975) [درست زمانى که مقدم سلیمى در زندان به سر مىبرد] اعلام کرد کارنامه هیچ کشورى در جهان سیاهتر از کارنامه ایران درباره حقوق بشر نیست.
(جهت اطلاع بیشتر مراجعه شود به: ساواک یا دوست شکنجهگر غرب، نویسنده هارلدایرانبرگر، نقل از آیندگان 18 فروردین 1358، و جلالالدین مدنى، تاریخ سیاسى معاصر ایران، ج 2، ص 158-152، کیهان، 28 مرداد 58، شماره 10735، از جلسه دادگاه انقلاب، پیام انقلاب، 29 آذر 1359، آیندگان 24 دى 57 به نقل از هرالد تریبون).
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 562