تاریخ سند: 29 بهمن 1347
موضوع : حضور مدیران مدارس جامعه تعلیمات اسلامی در تالار آئینه
متن سند:
به : 322
از : 20 ه 2 شماره : 44833 /20 ه 2
ساعت 0900 روز 21 /11 /47 مدیران مدارس جامعه تعلیمات اسلامی در
تالار آئینه حضور داشتند که تعداد آنها در حدود 150 نفر بود 80 نفر از آنان را
زنان چادری و 20 نفر از مردان معمم بودند و بقیه همه با ریش و بدون کراوات
آمده بودند.
خانم وزیر
آموزش و پرورش به محض
ورود به جلسه با عصبانیت
گفت خانمها چکاره هستند
به وی پاسخ داده شد مدیر
هستند.
وزیر سؤال نمود
کدام یک از آنها لیسانسیه و
کدام یک دیپلمه می باشند.
دو نفر که دارای مدرک
لیسانس بودند از جا بلند
شدند و بقیه که اکثرا دیپلمه
بودند دست بلند کردند آن
گاه وزیر گفت این چه
وضعی است چرا شما چادر
دارید اسلام هرگز نگفته
است با چنین وضعی باشید
اینها خرافات است.
در این وقت وجیه اللهی معاون جامعه تعلیمات اسلامی گفت
مگر نه این است که شاهنشاه آریامهر فرموده اند آزادی برای همه کس هست شما
ما را به عنوان اقلیت حساب کنید این مطلب چهره وزیر را تغییر داد و فورا گفت
بله شما خوب کار می کنید اما خرافات را باید کنار گذاشت.
سپس وجیه اللهی
گفت شما برنامه پیکار با بیسوادی را شروع کرده اید بدانید اگر به مدارس گفته
شود محصلین بدون چادر به مدرسه بیایند این سی هزار دختر همه خانه نشین
می شوند و بی سواد می مانند.
وزیر هم در این مورد جوابی نداد آن گاه
شخصی به نام طاهری که معمم می باشد شرحی از کار و فعالیت مدارس جامعه تعلیمات اسلامی بیان نمود
و بعد شایسته رئیس دبیرستان قدس گفت کار مدارس ما علاوه بر درس، اخلاق و دیانت هم هست.
سپس
وزیر در پایان مجلس گفت باید خرافات ریشه کن شود.
نظریه منبع : نگرانی در بین مسئولین وزارت آموزش و پرورش کاملاً آشکار بود و وزیر در مورد زنان
چادری تندروی نمود و حال آن که باید با لحن ملایمتری آنان را دعوت می کرد که از کار تقلب دست
بردارند و یا اینکه از آنها سؤال می کرد برای میهن پرستی محصلین چکارهایی می کنید ولی متأسفانه
مشارالیها واقعا بی تجربگی کرد و اظهارات وجیه اللهی که گفت اگر این مدارس بسته شود و یا این که اگر
بگوئیم بدون چادر بیایند همه خانه نشین و بیسواد خواهند بود در حاضرین مؤثر واقع شد.
نظریه رهبر عملیات : قبلاً نیز در مورد مدارس جامعه تعلیمات اسلامی گزارشات خبری ایفاد شده است.
کرج
15999
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 127
