تاریخ سند: 15 شهریور 1345
موضوع : فعالیت فرقه بهائی (اخراج کارمندان بهائی از شرکت نفت)
متن سند:
به : بخش 321
از : 13 / ه شماره : 1597 /13 ه
چندی قبل از طرف آقای نخست وزیر به
شرکت نفت ابلاغ می شود که کارمندان بهائی را
از شرکت اخراج نمایند بزرگان فرقه به فعالیت
افتاده به وسیله تیمساران سپهبد صنیعی
وزیر جنگ.
سرلشگر دکتر ایادی1 پزشک
مخصوص اعلیحضرت همایون شاهنشاه.
سرهنگ شاهقلی2 و عده[ای] افراد دیگر با
آقای نخست وزیر تماس و از اخراج کارمندان
جلوگیری می نمایند ضمنا برابر اظهار افراد
بهائی آقای هویدا نخست وزیر اصلاً بهائی است
و قبل از تصدی مقام نخست وزیری به اتفاق مادرش در کلیه محافل بهائیان شرکت می نموده
ولی فعلاً از شرکت خودداری می نماید و آقای فروتن3 که یکی از اعضا[ی ]برجسته فرقه مزبور
می باشد با آقای هویدا دوستی نزدیک دارد.
نظریه :
با چند نفر از افراد بهائی که سابقه آشنایی موجود است بارها اظهار نموده اند که آقای هویدا
وابسته به فرقه بهائی است و در این مورد کمکهائی در موقعی که به نخست وزیری انتخاب شد به
وی از طرف بزرگان قوم بهائی شده است.
(شش نسخه برابر اصل تکثیر شد) اصل در پرونده بهائیان همدان
این نسخه در پرونده ه ـ و ـ 32 امیرعباس هویدا بایگانی شود...
توضیحات سند:
1ـ عبدالکریم ایادی بهایی و بهایی زاده معروف، در فرانسه ابتدا دانشجوی دامپزشکی بود و سپس پزشکی را به طور
ناقص خواند.
در آن زمان ایادی سرهنگ ارتش بود و پزشک مخصوص شاه و علاوه بر این یکی از نزدیکترین افراد او.
پس از مرگ ارنست پرون دکتر عبدالکریم در دربار محمدرضا همان نقشی را برعهده گرفت که قبلاً پرون عهده دار آن
بود و به حق بیش از پرون به لقب (راسپوتین ایران) شهرت یافت.
در زمان ثریا که پای بختیاریها به دربار باز شد، ایادی
موفق شد نظر مثبت ثریا را جلب کند و خود را به طرز کاملاً موفقیت آمیزی در جمع بختیاریها جا دهد.
پس از آن ایادی
همواره در زندگی خصوصی محمدرضا و زنان و اطرافیانش رسوخ داشت و هر اطلاعی که ممکن بود کسب می کرد و
رساندن آن هم به انگلیسی ها آسان بود.
به این ترتیب می بینیم که در زندگی خصوصی محمدرضا، از کودکی ابتدا خانم
اَرفع و سپس اِرنست پرون و بعدا ایادی در تمام جزئیات حضور داشتند و در زندگی خصوصی رضاشاه هم همیشه
سلیمان بهبودی حضور داشت.
بدین ترتیب ایادی بانفوذترین مرد دربار و به تدریج با نفوذترین مرد کشور شد.
او آدم
ذی نفوذی بود که در کار واردات دارو و زمین بازیهای متداول، دست داشت.
به علت درجه نظامی اش در ارتش هم نفوذ
داشت و در بعضی امور هم مورد مشورت شاه قرار می گرفت.
ایادی رئیس «اتکا» ارتش و نیروهای انتظامی بود و در این
پست کلیه نیازمندیها باید به دستور او تهیّه می شد.
هر چه اراده می کرد، ولو در کشور موجود بود، باید برای ارتش از
خارج، بویژه انگلیس و آمریکا، وارد می شد.
سازمان دارویی کشور نیز تماما تحت امر ایادی بود و همچنین شیلات
جنوب در نتیجه سیاست های او تا انقلاب، صید ایران با بدوی ترین وسایل انجام می شد سپهبد عبدالکریم ایادی از
برجستگان بهائیت در دربار پهلوی بود و نقش مهمّی در تحکیم مواضع این فرقه در نهادهای نظامی رژیم پهلوی داشت.
با اتکای او صدها افسر بهایی توانستند در ارتش ایران درجه بگیرند و مقامات مهمّی را اشغال کنند.
در دوران هویدا،
ایادی تا توانست وزیر بهایی وارد کابینه کرد و این وزرا بدون اجازه او حق هیچ کاری را نداشتند.
در زمان حاکمیت ایادی
بود که بهایی ها در مشاغل مهم قرار گرفتند و در ایران بهایی بیکار وجود نداشت.
در دوران قدرت ایادی تعداد
بهایی های ایران به 30 برابر رسید.
ایادی جاسوس بزرگ غرب و مطلع ترین منبع اطلاعاتی سرویس های آمریکا و
انگلیس در دربار و کشور بود.
نخست وزیران، بخصوص هویدا، رؤسای ستاد ارتش، کلیّه مقامات مهم مملکتی اعم از
وزیر و نماینده مجلس و امثالهم دستورات او را که نخست به فرم خواهش بود و اگر اجرا نمی شد به فرم امر صادر می شد،
اجرا می کردند.
ایادی در کلیه مسافرت ها ی خارج همراه محمدرضا بود و طبیعی است که مورد علاقه برخی کشورهای
ذی نفع در رابطه با ایران بوده است.
بنا به گزارش بانک مرکزی ایران و اقرار مقامات دولتی تنها در طول چند ماه،
میلیاردها تومان ارز از کشور خارج نموده اند (که از جمله این افراد) سهم سپهبد دکتر ایادی 275 میلیون تومان بوده
است.
ایادی در سال 1357، کمی بعد از انقلاب، ایران را ترک کرد.
او که یکی از بزرگترین عمال فساد و زشتی قرن بود، با
اندوخته های حاصل از تقلب و دزدی عازم فرنگ شد.
2ـ منوچهر شاهقلی فرزند امام قلی به سال 1302 ش در تهران تولد یافت.
از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران دکترا
گرفت و دوره تخصصی جراحی عمومی را در دانشگاه نیویورک طی نمود.
علاوه بر آن دوره تخصصی جراحی ترمیمی و
پلاستیک را سپری کرد.
او که در کابینه امیر عباس هویدا به سمت وزارت بهداری رسید قبلاً مشاغل زیر را عهده دار
شده بود: عضو مؤسس بیمارستان پارس تهران و مؤسس بیمارستان خصوصی بهمن و شماره 7 تهران، از سال 1353 ش
به وزارت علوم و آموزش عالی در کابینه هویدا منصوب شد و سپس وزارت بهداری را در اختیار گرفت.
او از مؤسسین
کانون مترقی، عضو هیئت مدیره، عضو هیئت اجرائی و کمیته اجرایی حزب ایران نوین بود.
در دوران مسئولیت خویش فردی بی اطلاع از امور اداری، تاجرپیشه و به فکر تأمین منافع خود و متهم به بهائی گری بود.
هنگامی که وزیر بهداری بود، به جهت بی تجربگی و وضع نابسامان بهداری و شیوع بیماری شبه وبا از طرف مجلس مورد
انتقاد قرار گرفت.
در زمان تصدی وزارت علوم متهم گشت که دستوراتی در جهت جلوگیری از حرکتهای دانشجوئی و
مقابله با آنها داده است.
طبق سند بیوگرافیک ساواک، «نامبرده از محارم نزدیک نخست وزیر (هویدا) بود و با اغلب
تحصیلکرده های امریکائی دوست و معاشرت داشت و در محافل سیاسی و بین پزشکان به جناح طرفدار امریکا معرفی
می گردید.
فردی است متین، رفیق باز.
و از 14 /2 /1344 تا 10 /2 /53 به عنوان وزیر بهداری در کابینه هویدا حضور داشت.
وی بهایی بود و در تمامی دوران وزارت تبلیغ بهائیت می کرد و از همان آغاز پزشک معالج نخست وزیر، هویدا بود و به
خاطر همین تملق ها حدود یکدهه وزیر آن دولت ماند.
نام او پس از انقلاب اسلامی در فهرست ممنوع الخروجی ها منتشر گشت.
3ـ علی اکبر فروتن سبزواری فرزند محمدعلی در سال 1281 ش در سبزوار بدنیا آمد.
طبق گزارش بیوگرافی ساواک :
«مشارالیه سابقه فعالیت مضره در سازمان ندارد لیکن طبق گزارشات موجود در سال 1336 دبیرکل محفل مرکزی
بهائیان ایران بوده و قصد داشته که قبل از تعطیلی دوره اجلاسیه اخیر سازمان ملل متحد شکوائیه ای از طرف محفل
بهائیان ایران خطاب به ریاست سازمان ملل مبنی بر در مضیقه بودن اقلیت بهائی در ایران و عدم رعایت آزادی عقیده و
مذهب در این کشور ارسال و رونوشت آن را نیز جهت آیزنهاور و رؤسای هیئت های نمایندگی ملل در سازمان ارسال
دارد.
لکن محفل بهائیان ایران در حال حاضر چنین کاری را به مصلحت ندانسته و از ارسال خودداری شده است.
»
فروتن نویسنده کتب تربیتی بوده و جزوات تربیتی جهت کودکان، نوجوانان و جوانان و مبتدیان تهیه و در اختیار محفل
می گذاشته ضمنا وی یکی از اعضای ایرانی بیت العدل نیز بوده است.
وی در سال 1329 در تهران تسجیل بهائیت شده
است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 296