تاریخ سند: 14 بهمن 1344
موضوع : وضع دولت
متن سند:
شماره : 2071 /300 الف
روز گذشته اسداللّه رشیدیان1 ضمن
مذاکره خصوصی می گفت که آقای نخست وزیر
از ترکیب فعلی هیات دولت سخت ناراضی
می باشند و قرار است پس از بازگشت شاهنشاه
رسما جریان اختلاف میان اعضای هیات
دولت را به استحضار برسانند و کسب تکلیف
کنند.
رشیدیان اضافه می نمود وضع فعلی طوری
است که دیگر اینها نمی توانند با یکدیگر
همکاری و همفکری نمایند و حتی آقای
نخست وزیر در یکی از جلسات اخیر هیات
دولت من غیرمستقیم گفته اند اگر کسانی
می خواهند با گفتن نام مبارک شاه گناهان گذشته را از بین ببرند اشتباه می کنند زیرا ماهیت
اینگونه افراد که هر روز به رنگی درمی آیند بر همه روشن است (مقصود نخست وزیر از ادای این
مطلب اشاره به اقدامات و فعالیت های اخیر دکتر هدایتی بوده است).
رشیدیان علاوه کرده که کار اختلاف در هیات دولت به جایی رسیده که قابل دوام نیست زیرا
نخست وزیر گفته است که پس از بازگشت شاهنشاه شرفیاب خواهم شد و جریان امر را به
استحضار خواهم رساند و تقاضا خواهم کرد یا مرا مرخص فرمایند و یا اجازه فرمایند که با یک
تیم مورد اعتماد و همفکرتری همکاری نمایم و باید گفت که این اختلاف فقط در میان اعضای
هیات دولت نیست بلکه در حزب ایران نوین نیز بروز کرده و در آنجا کار این اختلاف خیلی بالاتر
کشیده و به طور قطع در صورتی که نخست وزیر موفق شود کابینه را ترمیم کند در کادر رهبری
حزب هم تغییرات زیادی روی خواهد داد.
ضمنا آقای هویدا به کلی خویشتن را از حزب کنار
خواهد گرفت و نظیر همان روشی خواهد بود که علم پس از نخست وزیری [نسبت] به حزب
مردم در پیش گرفته است.
آقای ضیائی بررسی و بهره برداری نمائید
توضیحات سند:
1ـ اسداللّه رشیدیان فرزند حبیب اللّه در سال 1301 ه ش در تهران به دنیا آمد.
او که مدیرعامل بانک اعتبارات تعاونی
توزیع بود، سابقه خدمت دولتی ندارد و تا سال 1332 به امور بازرگانی و دادوستد و وارد کردن پارچه و قماش از خارج و
هم چنین به اتفاق برادرانش سیف اللّه و قدرت اللّه که هر دو مرده اند به احداث و اداره سینما رکس و وارد کردن فیلم
اشتغال داشت و در سال 1343 بانک اعتبارات تعاونی توزیع را در تهران تاسیس نمود و از 1355 شروع به احداث
شهرک سازی در رشت و اصفهان کرد.
پدر وی جزء خدمه سفارت انگلیس (به روایتی درشکه چی سفارت) بود و اسداللّه
و برادرش سیف اللّه نیز بعد از وقایع شهریور 1320 با مقامات سفارت انگلیس در تهران تماس و ارتباط داشته و در زمان
حکومت مصدق پس از قطع رابطه دولت ایران با انگلستان، نامبردگان از جمله عوامل دولت انگلیس و مجری مقاصد
سیاسی انگلیسی ها در ایران بودند...
اسداللّه رشیدیان از سال 1332 علنا در امور سیاسی با تظاهر به طرفداری از
سیاست انگلستان در ایران فعالیت داشت و منزل او مرکز زد و بند و حل و فصل مسائل و امور سیاسی و هم چنین
انتصابات مهم بود و حتی بعضی از وزراء کابینه های وقت نیز رسما و علنا به منزل او رفت و آمد و تردد داشتند و وی با
تظاهر به نزدیکی با اعضاء خاندان پهلوی بخصوص اشرف پهلوی و عنوان اینکه هفته ای یک بار نهار را در حضور
شاهنشاه در دربار صرف می نماید.
برای خود کسب قدرت و نفوذ نموده و اغلب از سران و سردمداران دستگاههای
دولتی و کارگری و بازرگانان و اصناف و سایر طبقات با توجه به موارد فوق روزهای جمعه در جلسات هفتگی منزل او
شرکت می نمودند.
و از سال 1345 که تشکیل جلسات هفتگی در منزل رجال و شخصیت ها موقوف شد، جلسات منزل
رشیدیان نیز تعطیل گردید.
ساواک در یک ارزیابی از وی می نویسد: «نامبرده فردی شارلاتان و متظاهر، پشت هم انداز
و زدوبند چی است.
به سیگار و مشروب معتاد است و به زن، قمار، مقام و دسته بندی و تحت نفوذ قرار دادن رجال
علاقمند است...
» نقش برادران رشیدیان در کودتای 28 مرداد 1332 مسئله ناشناخته و سر به مُهری نبوده و در همان
زمان نیز شهرت کافی داشت، بویژه اینکه خود آنان در سالهای پس از کودتا تنها از طرح مسئله ابائی نداشتند.
بلکه
حتی با داستان سرائی های گزاف می کوشیدند تا از آن در جهت سوداهای مالی بی حد و حصر بهره جویند.
طبق اسناد
موجود، (گازیوروسکی ص 33) برادران رشیدیان در نوامبر 1951 / آبان 1330 توسط MI-6در اختیار «سیا» قرار
گرفتند تا نقش مهمی را در عملیات انگلیسی ـ آمریکائی کودتا ایفا کنند.
اسناد موجود نشان می دهد که دکتر مصدق از
فعالیت های پسران حبیب اللّه رشیدیان آگاهی کامل داشته و مدارک کافی دال بر روابط آنها با سفارت انگلیس و
همدستی با اشرف پهلوی در توطئه علیه دولت وی در اختیار داشت.
مصدق به جای برخورد قاطع، در مهر 1331 دستور
بازداشت حبیب اله رشیدیان و پسرانش را به اداره آگاهی داد.
که دلیل آن می تواند روابط فامیلی و خانوادگی آنها باشد.
وزیر دادگستری وی در گزارش آنان را به «داشتن روابط با سفارت انگلیس و دادن اطلاعات به مامورین انگلیسی» متهم
کرد.
پرونده امر مانند یک دعوی ساده به دادسرای استان تهران ارجاع شد.
معهذا، در اسفند 1331 دستور آزادی
رشیدیان صادر شد.
بدین ترتیب، برادران رشیدیان با آزادی به توطئه های خود ادامه دادند.
و علاوه بر آن خانه اسداللّه
رشیدیان (همسر اسداله رشیدیان دختر دریادار مرتضی دفتری، برادرزاده دکتر مصدق بود).
چنان «امن» تشخیص
داده شد که فضل اللّه زاهدی مدتی در آن پنهان بود.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 240