صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در بیستم فروردین ماه سال 1342 فرمان اعزام روحانیون قم و اصفهان، به سربازى صادر شد.

در بیستم فروردین ماه سال 1342 فرمان اعزام روحانیون قم و اصفهان، به سربازى صادر شد.


متن سند:

در بیستم فروردین ماه سال 1342 فرمان اعزام روحانیون قم و اصفهان، به سربازى صادر شد. این تصمیم که پس از گسترده‌تر شدن قیام امام خمینى (ره) و با برنامه‌ریزى‌هاى دقیق، گرفته شده بود، باعث شد تا مأموران رژیم، به طور وحشیانه، در کوچه‌ها و خیابان‌ها به دستگیرى طلبه‌هاى جوان اقدام کنند. تا قبل از این فرمان، براى محصلین حوزه‌هاى علمیه، کارت معافیت تحصیلى از طرف وزارت فرهنگ صادر مى‌شد که در این یورش، کارت‌هاى معافیت نیز، پاره مى‌شد.
در این اقدام، تعدادى از یاران امام(ره) دستگیر و به سربازخانه‌ها اعزام گردیدند. امام در پیامى که براى آنان فرستادند، به وظیفه سربازى امام زمان(ع) در هر زمان و مکان اشاره کرده و ضرورت روشن ساختن و آگاه کردن سربازان و درجه‌داران را به آن‌ها، متذکر شدند.
این پیام، ساواک را به واکنش واداشت:
«... از طرف آیت‌اللّه‌ خمینى به کلیه طلاب که براى خدمت سربازى و به سربازخانه‌ها اعزام شده‌اند، من غیرمستقیم پیغام داده شده که ما از مدت‌ها قبل مترصد چنین کارى بودیم تا در کادر ارتش نفوذ و بتوانیم نیات خود را عملى سازیم و این کار براى ما مقدور نبود. حال که دستگاه، اقدام به اعزام طلاب علوم دینى به سربازخانه‌ها نموده‌اند، به این وسیله دست پیدا کردن به داخل ارتش فراهم گردیده، از این رو براى تبلیغات در ارتش اقدام نمائید.»
این شعر در این رابطه سروده شده و به دیوار مدرسه فیضیه قم الصاق گردیده است. مأمورین ساواک قم، در تاریخ 19 /1 /46، این نسخه را از دیوار کنده‌اند.


باز میخواهند از نو فتنه‌اى برپا کنند
بر علیه ما دوباره نقشه‌اى اجرا کنند
این سفیهان تازه مى‌خواهند از ما امتحان
باید اندر مرگ خود تعبیر این رویا کنند
امتحان نبود قفس باشد براى صید ما
سلب آزادى ز ما این قوم بى‌پروا کنند
چون نمى‌فهمند چیزى جز ستم[،] بر ما سزد
آزمائیم علمشان نى امتحان از ما کنند
با وجود این مراجع از کمال احمقى است
آنکه مشتى بى سر و پا امتحان ما کنند
ما به خون خویشتن هر ساله دادیم امتحان
حاجتى نبود که دیگر امتحان از ما کنند
از کمنداهاى [کماندوهاى] روز عید خود جویا شوید
تا شما را از فداکارى ما آگاه کنند
و از مسلسلهاى روز نیمه خرداد پرس
تا تو را از سینه صد چاک ما دانا کنند
زآنهمه جلاد و از شلاق [و] زندانها بپرس
تا شما را واقف از ایمان و صبر ما کنند
پس ز سربازى کجا ترسند سربازان دین
فوق سربازى بگو[،] اینها کجا پروا کنند
ما به دنیا امتحان علم و تقوى داده‌ایم
حالش للّه آنکه ما را چاکر درگاه کنند
و اى کاینک بیشه را از شیر خالى دیده‌اند
کاین چنین احکام قرآن یک بیک القا [الغا] کنند
یا رب اینها را زخواب جهل خود بیدار کن
تا مگر اندیشه اندر کیفر فردا کنند
اى عجب از علم قرآن مى‌نمایند امتحان
عده‌اى کاحکام قرآن را به زیر پا کنند

منبع:

کتاب فریاد هنر صفحه 41


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.