تاریخ سند: 18 خرداد 1338
گزارش موضوع : آقای دکتر فرهنگ شفیعی رئیس سازمان طبقه بندی مشاغل دولتی و سازمان خدمات کشوری
متن سند:
از : 1 ـ الف ـ 3
نامبرده بالا از طریق ستاد بزرگ ارتشتاران تقاضای صدور پروانه اسلحه
شکاری خفیف را نموده است.
برابر سوابق موجوده
مشارالیه قبل از قیام ملی
سال 32 در فستیوال
بخارست شرکت نموده
است.
1
مشارالیه در عمارت 140
حاضر[،] عضویت و یا هر
گونه همکاری با حزب
منحله توده را جدا تکذیب و
خود را از مخالفان آن رژیم
قلمداد کرده است و در مورد
شرکت در فستیوال اظهار
می دارد اواخر سال 29 به
منظور تحصیل و گذراندن
رساله پایان تحصیلی به
فرانسه.
انگلستان برای
تحصیل و بلژیک.
هلند، سوئیس و اتریش برای گذراندن تعطیلات مسافرت
کرده و در مراجعت از راه رومانی و شوروی که قریب دو ماه طول می کشد در مهر
ماه سال 32 به ایران مراجعت می نماید و در این مسافرت خانمش نیز همراه او
بوده است.
مشارالیه اضافه می نماید در این مسافرت به عملیات سوء و خائنانه افراد مزدور
و اجنبی حزب منحله توده پی برده و چندین بار با آنها مشاجره نموده و جوانی به
نام اوشار که ورزشکار و باسکت بالیست بوده از او سخت حمایت می نماید به
طوری که بارها برای آنها بیم خطر می رفته تا اینکه در موقع مراجعت به ایران مدتی آنها را در شهر تفلیس
به عنوان گروگان نگاه می دارند تا سایرین به ایران برسند و سپس اجازه حرکت به آنها می دهند.
نظریه.
در مذاکره ای که با این شخص به عمل آمده است در تمام گفتار خود از حزب توده بد می گفت و
شخص اعلیحضرت همایونی را به عنوان سمبول[سمبل] میهن پرستی معرفی می کرد و به علاوه اظهار
می داشت تنفر و انزجار علیه حزب مزبور را در تمام مدت عمر خود علنا ابراز داشته و حالا هم حاضر
است اعلام تنفر نماید در پایان قرار شد از وجود او تحت شرایط خاصی استفاده گردد به هر جهت آنچه که
استنباط شده فردی است میهن پرست و وضع کار دولتی و غیر دولتی او طوریست که خود به خود اختلاف
سلیقه او را علیه حزب توده ثابت می نماید با عرض مراتب بالا در صورت تصویب با صدور پروانه اسلحه
شکاری او موافقت شود.
منوط به نظریه عالی است.
18 /5 /38
به استحضار ریاست بخش 3 برسد صدور جواز اسلحه به این شخص از نظر بخش 1 مانعی ندارد.
19 /3
برگ استعلام
بایگانی شود.
برگ استعلام به سابقه عودت داده شده است.
25 /3 /38
توضیحات سند:
1ـ فرهنگ شفیعی در این باره
برای ساواک می نویسد:
«...
در مسافرت به شوروی و
مراجعت به ایران با دسته ای از
ایرانیان که به فستیوال بخارست
آمده بودند، همراه بودیم ـ
متأسفانه اکثر این عده را عده ای
منحرف و توده ای تشکیل
می دادند که طبعا از همان ابتدا
مبارزات و مشاجرات لفظی
پیش آمد ولی خوشبختانه بین
آنان عده ای که تا حدی با
اینجانب همفکری داشتند وجود
داشت [با] دو نفر آنان که از
طرف مجله تهران مصور آمده
بودند بیشتر معاشر بودم (آقا
هرمز شیبانی و خانمشان)...
حتی یک بار در شهر استالین
گراد با دو سه نفر از همین
ایرانی هایی «که شاید به وطن
خودشان آمده بودند» سخت
مشاجره شد که نزدیک به
حصول خطرات زیاد بود...
»
«سند بیوگرافی ـ 8 /3 /1338»
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 326