علم مخالفت
متن سند:
در دسامبر 1962 (آذرماه) دولت ایران طی یک تصویبنامه تصمیم گرفت
انتخابات شوراهای ایالتی و ولایتی1 را انجام دهد ولی برخلاف همیشه این
تصویب نامه مشخص نمی کرد که زنان در این انتخابات شرکت نخواهند کرد.
بلافاصله عده ای از ملاها علم مخالفت برداشتند و تهدیدهای آنان چنان بود که
دولت ناگزیر شد خاطرنشان سازد که قبل از اجرای این تصویبنامه آن را پس از
تشکیل مجلس که هنوز
تشکیل نیافته و قرار است که
در پائیز 1964 باز شود به
تصویب برساند.
مال وقف
مخالفین آرام شدند ولی بار
دیگر هنگامی که بنا به
پیشنهاد شاه در شهر مقدس
مشهد تصمیم گرفته شد
زمینهای متعلق به مؤسسات
مذهبی (وقف) که بیشمارند
و بسیار بد کشت می شوند
وسیله وزارت کشاورزی به
زارعینی که آن را می کارند
به مدت 99 سال اجاره داده
شود آتش مخالفت ملاهایی
که از این موقوفات سهم مهمی می گرفتند بالا گرفت.
اغلب رهبران مذهبی
خاطرنشان ساختند اصلاحات ارضی نمی تواند شامل زمینهای متعلق به وقف
شود امور و اداره این زمینها در صلاحیت مقامات مذهبی است و تجاوز به این
حقوق مانند تجاوز کردن به حقوق اسلام تلقی می شود.
ولی شاه و دولت پایداری
به خرج داده و تسلیم این مخالفین نشدند.
اگر باور کنیم
در این میان جشن پایان ماه رمضان فرا رسید طبق معمول شاه در این روز
نمایندگان طبقات مختلف اجتماع را به حضور می پذیرفت ولی اگر اطلاعات
داده شده از طرف پاره ای از منابع موثق را باور داریم اکثریت روحانیونی که
دعوت شده بودند از شرفیاب شدن به حضور شاه خودداری کردند اعلیحضرت
که رئیس مذهب شیعه است سخت از این بی حرمتی ناراحت شد.
محافل بیشماری در تهران می گویند همین باعث شد که چند روز بعد در کنفرانس
اقتصادی شاه برخلاف انتظار همگان تصمیم خود را در مورد دادن حقوق مدنی
به زنان رسما اعلام دارد.
پرچم شورش
از همین روز به بعد ملاها
(پاره ای از آنان لزوم آزادی
زنان را درک می کنند و از
شاه حمایت می نمایند)
پرچم شورش را به حرکت
آوردند.
در مساجد اجتماعاتی
تشکیل دادند و پشت سر هم
اعلامیه صادر کردند.
در
ولایات و شهرهای بزرگ
مانند تبریز و قم حوادثی
مختصر رخ داد و طی آن
طرفداران اصلاحات از
جمله زنان که برای اولین بار
وارد گود سیاست ایران
می شدند با مخالفین که از طرف ملاها رهبری می شدند برخوردهای شدیدی
کردند.
چهار نفر کشته شدند و عده ای زخمی و پلیس ناگزیر شد برای برقرار نظم
دخالت کند.
رهبری مخالفت
طلاب علوم دینی به دستور ملاهای خمینی و شریعتمداری ملای مشهور قم یک
نفر زن معلم را که برای آزادی زنان نطق می کرد در تبریز با چاقو و چوب کشتند1
ولی به موجب گزارشات منابع موثق از چند روز پیش مخالفت رهبران
مذهبی صورت تازه ای به خود گرفته و حتی یکی از روحانیون برای رهبری کردن مخالفت مذهبی برگزیده شده
است گویا این شخص همان خمینی از شهر مقدس قم است اخیرا یکی از اعلامیه های آیت الله خمینی به طور
مخفیانه در ایران پخش شد و در آن سخت به انقلاب ایران و شخص شاه که رهبر این انقلاب است پرخاش کرد.
پاسخ اعلامیه
خمینی در این اعلامیه شاه را متهم می کرد که می خواهد دختران را به نظام وظیفه ببرد پاسخ این اعلامیه
روز دوم آوریل در ایالت خراسان
نطفه های مخالف
که شاه به آنجا رفته بود در مراسم گوناگونی شرکت کرد داده شد.
شاه در یکی از این مراسم گفت پاره ای از رهبران مذهبی با سوء تعبیر کردن اصول اسلامی با پیشرفت و
ترقی ایران مخالفت می کنند تمام محرکین و آشوبگران تحت تعقیب قرار خواهند گرفت و اوضاع فعلاً در
اینحال است.
ولی این مخالفت تنها نیست.
جبهه ملی نهضتی که مصدق بنیان گذار آن بود همچنان وجود
دارد ولی اختلافات داخلی آن را تضعیف کرده و تقریبا اثر وجودی بهیچوجه در میان مردم ندارد.
برای
اینکه از وقتی روابط ایران و شوروی دوستانه شده دیگر اعضای فعال جبهه ملی که همه جوانان توده ای
بودند فعالیت زیادی نمی کنند اکثر دانشجویان وابسته به جبهه ملی در کار اصلاحات ارضی و آزادی زنان
با شش اصل انقلابی همکاری می کنند و اخیرا چندین اعلامیه برعلیه خمینی و سایر ملاهائی که با
اصلاحات ارضی و آزادی زنان مخالفت می کنند داده اند.
اعتراضات هفتگی و ماهانه عده ای از آنها هم که باقی مانده اند از حریم دانشگاه خارج نمیشوند.
از طرف دیگر عده ای از مالکین بزرگ هنوز سلاح بزمین نگذارده اند.
شورش های اخیر ایالت شیراز دلیلی
براین مدعاست ولی بنابر رأی عمومی وسایلی که برای سرکوب کردن این شورش بکار انداخته شد قاطع بوده و
بنظر نمی رسد که برای رژیم شاه و انقلاب ایران که شاه آن را با قدرت رهبری می کند خطری وجود داشته باشد.
موضوع دیگر اینست که نهضتهای مخالفین سر و سامان و سازمان ندارند.
تقریبا هیچ نوع همپارچگی بین
رهبران مذهبی ـ مالکین و سران ناهماهنگ و بی برنامه جبهه ملی وجود ندارد.
مهمترین همکاران سابق دکتر مصدق که یکی تا روز آخر حکومتش معاونش بود و دیگر مشاور پس از
انقلاب اصلاحات ارضی و بخصوص آزادی زنان به انقلاب پیوسته اند و در کار آزادی زنان و شش اصل
انقلابی با دهقانان و کشاورزان همکاری می کنند و یکی از آنها در یکماه پیش از طرف شاه به مقام
مدیرکلی نخست وزیری رسید.
بسته شدن بازار
نفوذ و امکان عملی رهبران مذهبی عموما روی تجار حساب می کردند دیگر اهمیت چند سال قبل را
ندارد گسترش بانکها در ایران بطور شدیدی از نفوذ دلالهای بازار کاسته است.
دیگر بسته شدن بازار
باعث خفه شدن اقتصادی کشور نمی شود.
و زارع هر چند که به مذهب خود وفادار است مانند سابق
کورکورانه از دستورات ملا که با آنچه که خود از اصلاحات ارضی می داند
مخالف است پیروزی نمی کند دو روز پیش نمایندگان اصناف بازار نزد ژنرال
نصیری رفتند و از اینکه عده ای در اصفهان و تهران به همکاری با ملاها دکان
خود را بسته بودند عذرخواهی کردند.
مالکین بزرگ (در ایران برای یک جمعیت بیش از 20 میلیون نفر در حدود
یکهزار نفری هستند) هم دیگر نفوذ سابق خود را ندارند و عده ای از آنها لزوم
اصلاحات را درک کرده و با مسافرتهای زیادی که بخارج کرده اند فهمیده اند
آنچه را که امروز بسرشان آمده یکی از الزامات قرن بیستم بوده است.
قدرت ارتش
و بالاخره ارتش یعنی یکی از عوامل قدرت در ایران ـ این ارتش بود که
حکومت کمونیستی پیشه وری را در آذربایجان برانداخت و باز هم ارتش است
که ژاندارمری ایران به پشت گرمی آن شورش ایالت شیراز را در هم شکسته و
اینک در آنجا جز شورشهای جسته گریخته دسته های سی چهل نفی چیز
دیگری دیده نمی شود.
دانشجویان دانشگاه نظامی بودند که هنگام رفراندوم نظم
را در تهران بعهده داشتند و تمام مطلعین براین عقیده اند که ارتش فرزند بزرگ و
ارشد انقلاب ایران یکپارچه وفادار است.
افسران جوان ایران از اینکه خود را در آزاد کردن زنان و دهقانان ایران شریک
می دانند روحیه قوی و غرور ملی تازه ای بخود گرفته اند و خود را مهمترین عامل
آزادی دهقانان و زنان ایران می دانند.
****
توضیح
خبرنگار فرانسوی در مورد سلام عید فطر اشتباه کرده است برای اینکه سلام
عید فطر سلام خاص است و هرگز علمای مذهبی در سلام های خاص دعوت
نمی شده اند اما در سلام نوروز که بار عام شاهنشاه است همه ساله علما دعوت
می شدند و امسال هم اکثریت علمای تهران دربار عام نوروز به پیشگاه شاهنشاه
ـ بار یافتند.
تاریخ : 21 /1 /42
حوزه علمیه قم به نجف منتقل می شود
آیت الله حکیم1 به رهبری شیعیان جهان انتخاب خواهند شد.
آیت الله حکیم
طی نامه ای از دوستان روحانی خود دعوت کرده اند که به نجف اشرف بروند و
ایشان را تقویت کنند
دیشب اطلاع حاصل شد که حضرت آیت الله حکیم یکی از روحانیون عرب شیعه
به ریاست شیعیان جهان برگزیده خواهند شد و در این زمینه فعالیت هایی حتی در
زمینه سیاسی نیز کرده اند.
برگزیده شدن حضرت آیت الله حکیم به ریاست شیعیان جهان پس از رحلت
حضرت آیت الله بروجردی مورد گفتگوی جامعه روحانیون ایران نیز بود و هیأت
حاکمه ایران نیز در همان وقت علاقمندی خود را نسبت به این جریان نشان داد
از طرف آقای وزیر دربار شاهنشاهی و سایر آقایان وزرا پس از فوت حضرت
آیت الله بروجردی تلگرافهای تسلیت تنها به حضور آیت الله حکیم به نجف اشرف
مخابره شد.
جامعه روحانیت عراق به وسیله عبدالناصر و دستگاه قوی تبلیغاتی
او تقویت می شود و ایشان نیز از این جانبداری برخوردار هستند.
حضرت آیت الله حکیم طی نامه هایی که به دوستان روحانی خود نوشته اند از
آنان دعوت نمودند که به نجف اشرف مهاجرت نمایند و ایشان را در این راه
تقویت کنند.
هم چنین بعضی از روحانیون نیز بی میل نخواهند بود که حوزه علمیه قم به عراق
منتقل شود.
حضرت آیت الله حکیم در اصل عرب مسلمان شیعه هستند و پسران ایشان در
مدرسه فارسی نجف درس می خوانند و خود ایشان هم به زبان فارسی آشنایی
دارند.
مقامات دولت ایران با این که حضرت آیت الله حکیم از طرف جمال عبدالناصر1
تقویت می شوند و با وجود اختلاف بین دولت ایران و مصر هیچ نوع مخالفتی در
این باره تاکنون اظهار ننموده اند.
نوشتن این قبیل مقالات به ضرر دستگاه است 22 /1
آقای شهابی 24 /1
به عرض برسانید
21 /1 /42
ابتدا ریاست بخش 335.
.
مقام مدیریت کل را ملاحظه فرمایند و سپس در پرونده آیت الله حکیم
بایگانی شود.
331
در پرونده بامشاد بایگانی شود 25 /1
ر ـ 204 بایگانی شود...
توضیحات سند:
1ـ انجمنهای ایالتی و ولایتی :
در مهرماه 1341 لایحه
انجمنهای ایالتی و ولایتی که
روح اصلی آن را اسلام زدایی
تشکیل می داد و از جمله مواد
آن حق رأی به زنان بود از
تصویب هیأت دولت گذشت .
در
پی انتشار این خبر علمای قم با
ارسال پیام و تلگراف مراتب
اعتراض خود را به این تصویب
نامه اعلام داشتند، از آن جمله
تلگرام مرحوم آیت الله نجفی
مرعشی به شاه در تاریخ
17 /8 /1341 و نامه مرحوم
آیت الله گلپایگانی به علم
نخست وزیر به تاریخ
26 /8 /1341 و تلگرام مرحوم
آیت الله اراکی به شاه در تاریخ
3 /9 /1342 می باشد.
(ر، ک:
کتاب اسناد انقلاب اسلامی، ج
1، از انتشارات مرکز اسناد
انقلاب اسلامی)
2ـ اسماعیل پوروالی با مخابره
نمودن اخبار دروغ، خلاف واقع
و تحریف شده خبرگزاریهای
صهیونیستی قصد مقابله با
حرکت بنیان برافکن و ظلم
ستیزانه انقلاب اسلامی و ارائه
چهره ای ضد انسانی از
روحانیت مبارز و انقلابیون در
منظر جهانیان را داشته که خبر
کذب قتل زن معلم در تبریز به
دستور امام خمینی (ره) نیز از
جمله آن بود.
1ـ حضرت آیه اللّه سید محسن
حکیم در سال 1306 هجری
قمری مطابق با 1264 هجری
شمسی در «بنت جبیل» لبنان
دیده به جهان گشود.
پدرش سید
مهدی حکیم از مراجع بزرگ
نهان خود بود که به درخواست
مردم لبنان از عراق به آن دیار
شتافت و هدایت جامعه آنجا را
به عهده گرفت.
نسب ایشان به
حضرت امام حسن مجتبی (علیه
السلام) می رسد.
آیه اللّه حکیم
از سن 9 سالگی به تحصیل علوم
حوزوی پرداخت و پس از
بهره گیری از محضر آیات عظام
چون آقا ضیاءالدین عراقی،
حاج شیخ علی باقر جواهری،
محمد حسین نائینی، آخوند
خراسانی و سید محمد سعید
حبوبی، به مقام تامه شیعه رسید.
وی سراسر عمر خود را صرف
مبارزه با دشمنان اسلام و تبلیغ
دین نمود.
از نهضت حضرت
امام خمینی (سلام اللّه علیه) دفاع
می کرد و نامه های
اعتراض آمیزی به شاه
می نوشت.
او در هنگام استقلال
عراق و مجاهدات علما در این
زمینه که منجر به صدور فتوای
«جهاد» برای آزادی و استقلال
عراق شد، علیه انگلیس ها با
آیه اللّه سید محمد سعید حبوبی
همکاری نمود و به وقت نفوذ
کمونیستها در عراق، با فتوای
تاریخی «الشیوعیۀ کفر و الحاد»
قدرت آنان را در هم شکست.
وی که همواره مورد آزار و
اذیت بعثیان عراق و
کمونیستهای بغداد قرار
می گرفت، در تاریخ
24 /2 /1348 در اعتراض به
عملکرد حزب بعث عراق،
بدرفتاری مأمورین بعثی با
ایرانیان مقیم عراق و زوار
ایرانی، مردم را به اجتماع در
صحن مطهر حضرت
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
در نجف اشرف فراخواند، اما
مردم عراق که انگیزه آقای
حکیم از این دعوت را پشتیبانی
از ایرانیان می دانستند و نه
اعتراض کلی به حزب بعث، از
آن استقبال چندانی نکردند.
حضرت آیه اللّه حکیم صاحب
کتاب ارزشمند «مستمسک
عروه الوثقی» در 27 ربیع الاول
1390 هجری قمری مطابق با
1349 هجری شمسی بر اثر
بیماری سرطان، در خانه اش در
بغداد به رحمت ایزدی پیوست.
ر.ک: عباس عبیدی، مرزبان
نور.
سید حمید روحانی، بررسی
و تحلیلی از نهضت امام خمینی
کوثر، غلامرضا کرباسچی، هفت
هزار روز
2ـ جمال عبدالناصر رهبر ملّی
مصر است که در سال 1918
میلادی متولد شد.
در جوانیش
بخاطر دیدگاههای خاص اغلب
با معلمّان و اساتید خود در
تعارض بود و او را از مدرسه و
دانشگاه اخراج می کردند.
بالاخره با درجه ستوانی از
دانشکده افسری فارغ التحصیل
شد.
بدنبال جنگ 1948 اعراب
و اسرائیل نارضایی عمومی از
رژیم سلطنتی «ملک فاروق»
در مصر فزونی گرفت و «ناصر»
در 1956 به عنوان اولین رئیس
جمهوری مصر زمامدار شد.
او
برای مبارزه با استعمار ریشه
دار انگلیس، پرچم «پان
عربیسم» را در سراسر
خاورمیانه به اهتزاز در آورد و
ایده هایش در راه «عرب
وطنی» منشاء تحولات وسیعی
در جهان عرب شد.
در سال 1956 کانال سوئز
را ملّی اعلام کرد.
در سومین
هجوم اسرائیل در 1967
شکست خورد، امّا محبوبیت او
در میان ملّت مصر مانع از قبول
استعفایش شد.
جمال عبدالناصر
در 1970 میلادی در گذشت.
ر.ک: سیمای نامداران،
حسام الدین امامی، صص 328
ـ 329
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 132