صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

مقدمه بسم اللّه الرحمن الرحیم.
الحمدللّه رب العالمین و الصلوۀ والسلام علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.
برای هر انسان متفکر و صاحب فهم و انصاف نخستین سؤالی که در باره دین مقدس اسلام به نظر می رسد این است که چه شد این دین به این سرعت.
با این قدرت و استحکام توسعه یافت و ملل و اقوام مختلف که از جهت سوابق تاریخی و میزان تمدن و ثروت طبیعی دارای اختلاف فاحش بودند در زیر لوای لا اله الا اللّه و محمدا رسول اللّه جمع کرد و چنان برادری و وحدت در بین سفید و سیاه و سرخ و زرد برقرار ساخت که نظیر آن را تاریخ آن روز و امروز به یاد ندارد و باعث مباهات امت مسلمان است.
که موضوع عدم تبعیض نژادی در دوران حضرت ختم رسول (ع) و حال حیات آن حضرت در آن محیط تعصب...
[ناخوانا ]در محیط اسلام امری انجام یافته و مفروغ عنه شد که هنوز بحمداللّه ادامه دارد چه شد که انعکاس این دین باعث بیداری جهان مسیحیت و آزادی آنها از اوهام و خرافات و فساد گشت و دنیای ما را به سوی رستاخیز بزرگی که هنوز هم مراحل پیشرفت خود را می پیماید به پیش راند؟ آیا نه این است که دین مقدس اسلام با فطرت و خلقت بشری مطابق بوده و برای دین و دنیای او تعلیمات کافی داشت؟ آیا بین ادیان و کتب آسمانی دینی غیر از اسلام و کتابی غیر از قرآن می توان یافت که تعالیم آن تا این حد با طبیعت بشری سازگار و با تاریخ و پیشرفت زمان هم آهنگ باشد و حتی آن را به سوی ترقی و تکامل پیش براند؟ پس چه شد که ملل اسلامی و آنهاکه پرچم اسلامی را در اقطار و اکناف عالم برافراشته و ایمان و اعتقاد خود را برای برادران بشری خود ارمغان بردند امروز گرفتار چنین سرگشتگی شده اند که بعضی از آن ملل گرفتار بدترین و منحطترین نوع حکومتها که عبارت از حکومت های استبدادی و دست نشاندگی استعمارگران بشوند؟ آیا از این جهت بود که دین در سیاست دخالت کرد و یا سیاستهای مخرب استعماری وساطت جوئی بوده که با استفاده از عوامل خودخواهی و تفرقه و فساد در جامعه مسلمین گسترش یافت و دین را از صحنه حیات عملی و روزمره مردم مسلمان دور ساخت؟ آیا مسلمانی آن بود که در صدر اسلام وجود داشت و یا این است که در عصر ما بعضی نام آن را بر خود گذارده و طوق رقیت و عبودیت دشمنان خدا و چاکری استعمارگران و سلطه جویان را بر گردن نهادند؟ بنابراین شک نیست که استعمارگران از هر فرصتی برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان و در برابر هم قرار دادن آنها استفاده می کند و با انواع دسائس و حیل در راه ایجاد اختلاف کلمه در بین مسلمین می کوشند مهمتر از آن کناره جوئی و فراموشی تکالیف اجتماعی دینی از طرف بعضی از مسلمین است که به دشمنان دین و انسانیت که خودکامگان و استعمارگران و دست نشاندگان هستند فرصت می دهد به آسودگی رخت بربندند و گنج را قسمت کنند.
آنها به تجربه دیده و از تاریخ آموخته اند که هر گاه مردم مسلمان فرائض فردی و اجتماعی دین خود را عمل کنند محل و مکانی برای آقائی و سروری و چپاول آنان باقی نمی ماند و به همین دلیل است که شعار عدم دخالت دین در سیاست را آن هم دین اسلام که سعادت دنیا و آخرت را مجتمعا تامین می کند...
و با تکیه به این حربه فساد و تباهی را میان ملل مسلمان و افراد خود فراموش کرده و یا گمراه مسلمان نما رواج می دهند.
مطالعه در اخبار و احادیث معتبر دینی و تاریخ عمومی جهان نشان می دهد که فساد و عقب ماندگی و انحطاط در بین مسلمین که روزی در اوج قدرت بودند از موقعی شروع شد که فساد و خودخواهی و بی دینی در بین عده ای از جاه طلبان که بعدها تبدیل به دستگاه حاکمه ملل مسلمان شدند از طرف دیگر ـ و لا قیدی در بین بعضی از افراد مسلمان عادی از طرف دیگر در جامعه اسلامی راه یافت و از این تاریخ بود که دشمنان خارجی در اسلام روز به روز بر فشار و تجاوز خود بر سرزمینهای اسلامی افزون ساختند و در خریداری و به خدمت گرفتن فاسدین و بی شخصیتهای برتری جو جری تر شدند و قلمرو وسیع و معمور و امن پر از آسایش اسلامی را قطعه قطعه کردند و هر یک را به نامی و برای منظور خاصی زیر رقیت خود گرفتند بنابراین بی جهت نیست که هشیاری و فداکاری مراجع عالیه تقلید در جهان امروزی اسلام و توجه و بیداری و هشیاری نسل جوان وظیفه فاضله ملل اسلامی به ارشاد و راهنمائی های آنان باعث وحشت و سروصدا و تهمت و افترا سازی محفل استعمارگر و سلطه جو گردد برادران مسلمان آیا وقت آن رسیده است که جامعه اسلامی بیدار شوند و در راه خدا و ترس از عقوبت دنیا و عقبی از اختلافات و نفاق تبری کنند آیا این همه تجارب تلخی که از تشتت افکار و نفاق و فساد داریم برای اثبات ضرورت اتفاق و اتحاد و لزوم حیاتی قیام در راه دین حق و ادای وظایف فردی و اجتماعی دینی که در عین حال شامل زندگانی سعادتبخش است کافی نیست؟ آن چه می بینیم امید دهنده و تشویق کننده است و به خاطر این امید و بنا به وظیفه دینی خود در این مقدمه با شما برادران مسلمان سخن می گویم.
سابقه نهضت اسلامی ملل اسلامی در راه اعتلای نام اسلام و تجدید حیات دینی و اجتماعی و سیاسی مسلمین طولانی است و روز به روز از پیغمبر اکرم و تربیت شدگان آن حضرت الهام گرفته و استحکام و تحرک آن افزون می شود استاد من فقید سعید پیشوای بزرگ اسلامی آیت الله العظمی آقای کاشف الغطاء که عمر شریفش در تألیفات گرانبها و منابر و سخنرانیهای تاریخی در راه خدمت دین و مخصوصا وحدت و اتفاق مسلمین سپری شد و به گوش مسلمانهای جهان چنین ندا داد بنی الاسلام علی دعامتین کلمه التوحید و توحیدالکلمه1 برادران مسلمان.
بیائید صفوف خود را از این هم فشرده تر کنیم و برای اعتلای اسلام و مسلمین دست به دست هم داده در انهدام جهل و کاهلی و بی قیدی و نفاق بکوشیم برادران مسلمان.
اگر امت اسلامی از خواب غفلت بیدار نشود و درد اجتماعی خود را مداوا نکند ضعف خود را با قوت و نشاط ترس را با جرئت و شجاعت عوض نکند به جهاد با زبان و منطق صحیح اقدام ننماید خدای نخواسته روزهای نکبت بارتر از این را هم باید انتظار بکشد زیرا استعمارگران و سلطه جویان کینه توز و حیله گر پیوسته در فکر تباه ساختن دین و دنیای ما و بسط نفوذ مادی و معنوی خویش هستند خوشبختانه در زمانی زندگی می کنیم که خداوند متعال نعمت وجود رجال دینی بزرگوار و مجاهدین در راه خدا و مصالح امت اسلامی را بر ما ارزانی داشته و در هر فرصت و موقعیتی از هدایت و راهنمائیهای مفیدشان دریغ نمی فرمایند آنچه در پیام کنگره انجمنهای اسلامی دانشجویان مقیم اروپا از قلم مبارک مجتهد و پیشوای بزرگ آیت الله العظمی آقای میلانی تراوش نموده بالاتر از آن است که احتیاج به تعریف و توصیف این و آن داشته باشد و هر مسلمان روشن بین و پاکدل می تواند از پیام پرمعنی و پر ارزش این مجتهد با تقوای و فداکار و این فرزند خلف و عالیقدر حضرت امیرالمؤمنین (ع) درس گرفته و خود را برای دارا بودن نام مسلمان و انسانیت آماده تر سازد وجود چنین پیشوا و مرجع عالی مذهبی موهبتی بزرگ برای نسل معاصر است هم چنان که سید استاد معظم حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی و امثالهم در صف مقدم مجتهدین و مراجع مجاهد در راه نهضت اسلامی و وطنی ایران قرار گرفته و وجود مبارکشان منبع فیض و ملهم شجاعت و فداکاری و خدمتگزاری حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه است خداوند وجود همه مراجع دینی را مستدام و من و شما برادران را در تأسی به راه پرافتخار این مجاهدین بزرگ و تلاش و مجاهدت در راه دین و آزادی و سرفرازی ملل مسلمان ثابت قدم فرماید.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته تهران.
سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی

توضیحات سند:

1ـ اسلام بر دو پایه استوار شده است : آن ـ کلام و سخن واحد و وحدت کلمه می باشد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 362







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.