گزارش ویژه اطلاعات خارجی و فعالیتهای ایرانیان مقیم خارج از کشور
متن سند:
پانزده روزه دوم فروردینماه 1340
اطلاعات خارجی و فعالیتهای ایرانیان مقیم خارج از کشور
الف ـ آلمان :
1ـ در هفته گذشته چهاردهمین شماره روزنامه مردم ارگان مرکزی حزب توده که
در آلمان چاپ می شود به ایران رسیده.
در این شماره «اعلامیه کمیته مرکزی
حزب توده ایران به مناسبت گشایش مجلس بیستم» درج گردیده که در آن ضمن
حمله شدید به انتخابات دوره بیستم مجلس شورایملی می نویسد :
وحدت عمل نیروهای ملی و
دموکراتیک و مبارزه
مشترک علیه دسائس و
مداخلات دولت تحت شعار
واحد آزادی انتخابات
مهمترین خصوصیت مبارزات
انتخاباتی در مرحله اخیر
است.
اگر چه از لحاظ سازمانی
جبهه واحد مبارزه در راه
تأمین آزادی انتخابات
تشکیل نگردید ولی به
درستی می توان گفت که نبرد
مشترک خود در عمل چنین
اتحادی را به وجود آورد.
خصوصیت عمده دیگری که
این مرحله مبارزه را از دوره اول انتخابات مجلس بیستم متمایز می سازد اینست
که این بار قشرهای وسیعی از توده های مردم بطورفعال در کارزار انتخاباتی
شرکت جستند.
تظاهرات متحد و مکرر عموم دانشجویان در تهران، اصفهان،
تبریز و شیراز، نمایش مشترک کارگران، دانشجویان و بازار در اصفهان، آبادان،
تهران و برخی از شهرهای دیگر، تعطیل عمومی در تهران و همبستگی پیگیر و
متحد دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا از جمله شواهد بارز این واقعیت و
نشانه وحدت عمل نیروهای وسیع خلق است.
شرکت علنی و فعال جبهه ملی در جریان انتخابات اخیر یکی دیگر از مختصات
مرحله اخیر مبارزات انتخاباتی است.
حزب ما با مبارزه قاطع و مستمر خود در دفاع از آزادیهای اساسی و حقوق
سیاسی مردم ایران با تحلیل ها، رهنمودها و شعارهائی که بدست داد، با شرکت
مؤثر در کارزار انتخاباتی و به ویژه اجراء صحیح خط مشی وحدت، بی شک در
بسیج توده های مردم و جلب آنها به مبارزه و عمل مشترک نقش پراهمیتی ایفاء
کرده است.
واکنش سبعانه دولت در
برابر تظاهرات مسالمت آمیز
مردم، بازداشت صدها تن از
دانشجویان، بستن دانشگاه
و تصمیم به اخراج عده
کثیری از دانشجویان تحت
عنوان تجدید نام نویسی،
جلوگیری از تبلیغات
انتخاباتی سازمانهای ملی و
نامزدهای مخالف دولت و
توقیف عده ای از سران جبهه
ملی و سایر عناصر میهن
پرست و آزادی خواه، یکبار
دیگر نشان داد که تضاد بین
مردم ایران و رژیم استبدادی
و ضد ملی کودتا تضاد آشتی
ناپذیری است.
مردم ایران با تظاهرات و اعتراضات پردامنه خود تقلب دولت را
در امر انتخابات افشاء نموده.
بی اعتباری مجلس را که زاییده این تجاوز آشکار
به بدیهی ترین حقوق سیاسی مردم است برملا ساختند.
در اعلامیه سپس گفته شده : این مبارزه سرمنشاء مرحله جدیدی از جنبش مردم
ایران علیه رژیم منفور کودتاست.
باید با تمام قوا برای خاتمه دادن به رژیم ترور و
بدست آوردن آزادیهای مصرح در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر
مبارزه کرد.
در مرحله نخست باید کلیه نیروها را برای تأمین آزادی اجتماعات، آزادی بیان
و قلم، برای برچیدن سازمان امنیت، آزادی زندانیان سیاسی و لغو محاکم
فرمایشی نظامی در مورد جرائم سیاسی تجهیز نمود و متحد ساخت.
حزب توده ایران به کلیه سازمانها و عناصر ملی و آزادیخواه ایران پیشنهاد می کند
که برای دفاع از آزادیهای دموکراتیک و تحقق بخشیدن به خواستهای مشروع
فوق که مورد تائید عموم مردم ایرانست نیروهای خود را بوسیله تشکیل جبهه
واحدی که یگانه ضامن پیروزی در این نبرد مقدس است متمرکز سازند.
حزب توده ایران وظیفه خود
می داند که برای تحقق چنین
جبهه واحدی با تمام نیروی
خود بکوشد و در این راه از
هیچ اقدام و گذشتی که برای
پیشرفت منظور مشترک
ضروری باشد دریغ نکند.
در پایان اعلامیه می نویسد :
هیئت حاکمه ایران به خوبی
درک می کنند که در صورت
اتحاد حزب توده ایران و
سایر نیروهای ملی و
آزادیخواه بزرگترین گام در
راه سقوط رژیم کودتا
برداشته شده است به همین
سبب اینان سیاستی مبنی بر
ایجاد تفرقه و نفاق به منظور سرکوب یکایک سازمانهای ملی و آزادیخواه در
پیش گرفته اند.
ولی تجربیات گذشته و حال اهمیت عظیم اتحاد کلیه نیروهای
میهن پرست و آزادیخواه را در نبرد مشترک علیه امپریالیسم و ارتجاع روشن
ساخته است.
عدم درک این ضرورت تاریخی و مسئولیت خطیری که از آن ناشی می شود و
افتادن در دام تحریکات نفاق افکن دشمن، گناهی بزرگ در برابر نهضت ملی و
آزادی بخش میهن ماست.
ما یکبار دیگر عناصر میهن پرست و آزادیخواه ایران را از این نیرنگ کهنه
استعمار و ارتجاع بر حذر می داریم.
حزب توده ایران خطمشی عمومی و ثابت سیاسی خود را بر اساس کوشش در
راه تشکیل اتحاد نیرومند و هر چه وسیع تر خلق استوار ساخته است و با کلیه
نیروی خود علیه هر گونه سیاست نفاق و تفرقه شدیدا مبارزه خواهد کرد.
2ـ روزنامه باختر امروز «ارگان جبهه ملی ایرانیان مقیم خارجه» در شماره دوم
مورخه پانزدهم فروردینماه که اخیرا چاپ و منتشر گردیده در مقاله ای تحت
عنوان «یداله مع الجماعۀ»
ضمن بدگوئی از وضع کشور
می نویسد :
سال نو را با کوشش خود به
سال تحقق آمال و آرمانهای
ملی بدل کنیم.
در هر جا که
هستیم در بازار و کارخانه و
اداره و مدرسه و دانشگاه
حکومت خائن دل سیاه را
رسوا کنیم و بخواهیم که
دستها در دستها حلقه گردد و
از این حلقه ها زنجیری گران
به وجود آید و بر دستهای
پلید ستمکاران و خائنین
افتد.
قرآن آسمانی ما می گوید
«یداله مع الجماعۀ» گرد هم جمع شویم.
دست خدا و عطوفت پروردگاری با
ماست پیروزی بدون تردید از آن ماست.
ضمنا به استحضار می رساند حزب نیروی سوم با مقامات جبهه ملی در تهران
تماس گرفته و قرار است موضوع انتشار روزنامه باختر امروز را به عنوان ارگان
جبهه ملی ایرانیان مقیم خارجه تکذیب نمایند.
این قرار از طرف تشکیلات
حزب نیروی سوم1 در تهران به کلیه کادرهای آن حزب در اروپا ابلاغ گردیده
است.
3ـ حسین فرشید مدیر روزنامه دنیای امروز که یک ماه قبل توانسته بود از پراگ
پاسپورت بگیرد اخیرا به اطریش رفته است.
این شخص رسما عضو حزب
منحله توده نیست ولی به احتمال قوی جزء کادرهای رزرو حزب توده می باشد.
4ـ داریوش پیشه وری (پسر سید جعفر پیشه وری ) که در مدرسه صنعتی ایران و
آلمان تحصیل کرده و به زبان آلمانی آشنائی دارد موقعی که در روسیه بوده
بوسیله رضا روستا (دبیر شورای متحده مرکزی کارگران ایران وابسته به
حزب توده) اقدام می کند که او را به آلمان شرقی اعزام دارند روستا هم اقدام
می نماید و همانطور که در
گزارش پانزده روزه اول
اسفند ماه 39 نیز به عرض
رسید بالاخره مقامات
شوروی موافقت می نمایند
که وی به آلمان شرقی رفته و
بعد برای معالجه برومانی
برگردد.
پس از آمدن به برلن شرقی
به علت ناراحتیهائی که
داشت به برلن غربی فرار
نمود.
هیئت اجرائیه حزب توده از
فرار نامبرده سخت ناراحت
بوده ولی معتقدند که
مشارالیه نمی تواند به ایران
برگردد.
مخصوصا غلام یحیی دانشیان1 به علت اختلافاتی که در زمان حکومت
پیشه وری با پدر او داشته شدیدا با وی مخالف است (شایع است که سید جعفر
پیشه وری بدست غلام یحیی در روسیه کشته شده) ایرج اسکندری برای
برگرداندن داریوش پیشه وری به برلین غربی می رود ولی موفق نمی گردد.
و به
همین علت مورد پرخاش هیئت اجرائیه حزب توده قرار می گیرد.
خبر فرار
داریوش پیشه وری باعث ناراحتی شدید عناصر وابسته به حزب توده در آلمان
شرقی، باکو، و پکن گردیده و مأمورین سرویس گ ـ پ ـ او شوروی در آلمان
سخت بتلاش افتاده و تصمیم دارند بهر ترتیبی که شده وی را به پشت پرده آهنین
برگردانند.
ضمنا بطوریکه اطلاع حاصل شده زن داریوش پیشه وری دختر
آذری عضو کمیته مرکزی فرقه دمکرات و کمیته مرکزی حزب توده می باشد که
در حال حاضر محل سکونت وی روشن نیست.
5 ـ به مناسبت سال نو کارت تبریکی از طرف حمید زاهدی (از عناصر متواری
حزب منحله توده در آلمان می باشد) برای ایرج اسکندری ارسال گردیده و در آن
تقاضا نموده است که نسبت به وی توجهی بشود.
6ـ چون دوران یکساله
مسئولیت کمیته آلمان
وابسته به حزب توده
(مسئول این کمیته داود
نوروزی است) روبه اتمام
است کمیته آلمان طی
بخشنامه ای به کلیه
حوزه های آن حزب در
آلمان ابلاغ نموده که از هم
اکنون مقدمات تشکیل
کنفرانس آلمان را فراهم
کنند.
کنفرانس در ساعت 5 بعد از
ظهر روز شنبه 22 آوریل
1961 در شهر لایپزیک در
محل کنفرانس سابق تشکیل
می گردد.
و قرار است نمایندگانی از حوزه های حزبی آلمان (از هر چهار نفر یک
نفر و از کسور آن نیز یک نفر) انتخاب و به کمیته آلمان کتبا معرفی گردند.
برنامه کنفرانس به قرار زیر است .
1) استماع و بحث در گزارش یکساله کمیته آلمان.
2) تنظیم و تصویب قطعنامه ها.
3) انتخاب کمیته جدید.
7ـ دستور زیر از طرف کمیته آلمان درباره روز اول ماه مه به کلیه حوزه های
حزبی آلمان صادر گردیده است.
چون بزودی روز اول ماه مه 1961 فرا می رسد.
کمیته آلمان مراتب ذیل را به
مناسبت این روز یادآوری می کند که حوزه ها مورد توجه قرار داده و اجرا نمایند.
1) کلیه حوزه ها در جلسه ای که مقارن با اول ماه مه تشکیل می شود باید بحث
درباره اهمیت این روز را جزء برنامه خود قرار دهند.
2) کلیه رفقای عضو واحد حزبی موظفند به نحوی از انحاء در جشن روز اول ماه
مه شرکت کنند.
رفقای دانشجو در صف مخصوص در ردیف سایر دانشجویان
خارجی مجتمعا رژه خواهند رفت.
با سلامهای رفیقانه ـ کمیته آلمان
8ـ آقای خلیلی مدیر روزنامه اقدام که فعلاً با گذرنامه سیاسی برای معالجه در
برلین غربی اقامت دارد.
با هوشنگ گرمان1 (عضو فراری حزب منحله توده در
آلمان شرقی) آشنا شده و با وی به برلین شرقی رفته و با دکتر رادمنش دبیر کل
حزب توده و بزرگ علوی ملاقات نموده است.
مشارالیه با رضا روستا (عضو
کمیته مرکزی حزب توده و مسئول اتحادیه کارگران ایران) در یکی از خیابانهای
برلین شرقی ملاقات و احوالپرسی نموده است.
گردانندگان حزب توده در نظر
دارند از وجود آقای خلیلی در روزنامه مردم استفاده سیاسی نمایند و گویا ایشان
هم می خواهد از آنها به نفع دولت ایران بهره برداری نماید.
9ـ رادیو پیک ایران در برنامه 24 /1 /40 متن تلگراف تبریک کمیته مرکزی
حزب توده را به کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به مناسبت فرستادن
انسان به فضا پخش نموده است.
10ـ کمیته مرکزی حزب توده در نامه ای که برای یکی از دانشجویان ایرانی مقیم
هانور ارسال داشته خواسته است تا وضع دانشجویان و ایرانیان مقیم آن شهر را به
کمیته مرکزی گزارش نماید.
مشارالیه در نامه ای که به رادیو پیک ایران فرستاده
ضمن تشریح وضع دانشجویان مقیم هانور بیوگرافی 5 نفر از دانشجویان که
گرداننده افراد وابسته به جبهه ملی (نیروی سوم) می باشد تشریح نموده است این
شخص که تاکنون شناخته نشده رابط بین کمیته مرکزی حزب توده و ایرانیان
مقیم هانور می باشد.
توضیحات سند:
1ـ حزب نیروی سوم که بعدها
طبق تصمیم کنگره منعقده در
زمستان سال 1340 به جامعه
سوسیالیست های نهضت ملی
ایران تغییر نام پیدا کرد دارای
سازمانی نسبتا متشکلتر از کلیه
احزاب ملی بجز حزب توده است
که درتهران و بسیاری از
شهرهای مهم کشور تشکیلات
دارد.
در تهران تا قبل از اعلام
فرمانداری نظامی حوزه های
کارگری، کارمندی، دانشجویان
و جلسه عمومی بحث و انتقاد
حزب بطور علنی در محل نشریه
علم وزندگی تشکیل می گردید.
ولی پس از اعلام فرمانداری
نظامی حزب به فعالیت مخفی
پرداخته است.
سازمان جامعه
سوسیالیستهای نهضت ملی
ایران تشکیل میشود از یک
کمیته مرکزی مرکب از 15 نفر
آقایان خلیل ملکی.
مهندس
قندهاریان استاد هنر سرایعالی.
دکتر غلامرضا وثیق.
مهندس
حسین ملک.
رضا شایان کارمند
وزارت کار.
منوچهر صفا.
پاکزاد.
میر حسین سرشار.
مساوات.
آرائی نژاد.
غلامرضا
شانسی.
ابقاء.
شریعتمداری
کارمند وزارت کشاورزی.
عباس عاقلی زاده.
دانشجوی
حقوق.
منوچهر رسا دانشجوی
پزشکی.
یک هیئت اجرائیه که
عبارتند از عباس عاقلی زاده.
ضیاء ابقاء.
منوچهر رسا.
منوچهر صفا.
ویکی دو نفر
دیگر.
مهندس حسین ملک و
خلیل ملکی در اروپا هستند و از
افراد و رهبران حزب در تهران
شعاعی کارمند بهداری
شهرداری.
عباس عاقلی زاده.
هرمز همایون پور.
ضیاء ابقاء.
منوچهر صفا.
عاشوری فعالیت
جدی دارند و در تظاهرات و
پخش تراکت و غیره شرکت
مینمایند.
در شهرستانها تا آنجا
که اطلاع هست تبریز ـ اصفهان
ـ آبادان ـ رشت ـ ساری ـ
جامعه فعالیت نسبتا زیادی دارد
و درچند شهرستان دیگر از جمله
اهواز.
همدان.
نقده.
سولده.
شیرازه و غیره فعالیت حزب
عادی و کمتر است.
در تبریز
زرینه باف.
در اصفهان موسوق
مدیرکل فرهنگ در زمان
درخشش جزء رهبران و
گردانندگان اصلی حزب بشمار
میرود.
تا آنجا که اطلاع هست
در شهرستانها هم مثل تهران
تشکیلات حزب حوزه ای و
تعلیمات از راه بحث وانتقاد در
حوزه ها صورت میگیرد.
کمیته
مرکزی بندرت تشکیل میشودو
بار اصلی بدوش هیات اجرائیه
است دستورالعملها در تهران
تهیه و بعنوان نشریه داخلی.
بیانیه.
تفسیر مخصوص
شهرستانها و غیره ارسال و در
حوزه های مزبور قرائت
وبررسی میگردد در صورت
وجود امکان بیانیه ها و نشریات
در نسخ متعدد تهیه و بوسیله
مسافرین ارسال و بین اعضای
هر شهرستان فروخته و یا
رایگان توزیع میگردد.
تخمین
اعضاء حزب در تهران و
شهرستانها مشکل است و اگر
توجه کنیم که در درجه اول
دانشگاه و سپس فرهنگ وزارت
کشاورزی و شهرداری و تا
اندازه ای هم بازار منطقه عمل
حزب است میتوانیم احتمال
بدهیم که حزب دارای حداکثر
250 عضو رسمی که آنکت
(فرم) پر کرده باشند و تقریبا
450 نفر سمپات (هوادار)
میباشند البته این ارزیابی
مربوط به بعد از 28 مرداد
1332 است.
شخصیت حزب
بستگی بشخصیت خلیل ملکی
دارد و اصولاً باید گفت که
استراتژی حزب داشتن افراد
زیاد و یا یک تاکتیک خیلی
درست حسابی نیست بلکه عامل
تقویتی مهم حزب نفوذ چند تن
رهبران حزب در ادارات و
مؤسسات میباشد و بس.
جامعه
سوسیالیستهای ایران تا این
تاریخ هیچگاه هدف ثابت و
مشخصی نداشته گو اینکه از
زمان دکتر امینی ببعد مهمترین
تکیه کلام و استخوان بندی
مذاکرات حوزه ها حمله جبهه
ملی و تخطئه سران آن و اینکه
دیگر سیاست آنها بپایان رسیده
و اصولاً فاقد شخصیت میباشند
بوده و نقل اخبار صحیح و
ناصحیح عینی بر وجود اختلاف
بین اعضاء شورای جبهه ملی و
باصطلاح شانتاژ نسبت به جبهه
ملی از بارزترین صفات حزب
نیروی سوم است بطوریکه
دیگر جنبه دیکته ای و فرمایشی
بخود گرفته درحالیکه حزب در
فعالیتهای خارج از محیط خود
صددرصد دنباله رو جبهه ملی
است.
ولی این روزها عامل
حمله بجبهه ملی دردرجه دوم
اهمیت قرار گرفته وعامل اول
همانا حمله به دستگاه و هیات
حاکمه و بطور ضمنی شخص
شاهنشاه است.
چندی است که
مساله ائتلاف یااتحاد عمل با
دستجات مخالف راست بویژه
روحانیون و ترجیح حکومتی از
نوع سپهبد بختیار بررژیم فعلی
نقل مجلس در حوزه ها است.
نحوه تبلیغات حزب نیروی سوم
در درجه اول انتشار اعلامیه ها،
بروشورها، نشریات و کتب است
و در مرتبه دوم همان بحث و
انتقاد درجلسات و حوزه ها
کمی از نحوه های اساسی تبلیغ
حزب بشمار میرود علاوه بر این
عده ای از افراد سازمانی حزب
دردانشگاه و بازار مأموریت
دارند افراد دیگر را بدور خود
جمع کرده با آنان به بحث و جدل
بپردازند و مخصوصا از این
قبیل پارتیزانها آنها و افراد
تعلیم دیده و مأمور در خانه
رهبران جبهه ملی و محلهائیکه
اجتماعات سیاسی تشکیل
میشود فراوان یافت میشود.
وضع مالی حزب لااقل
آنطوریکه ابراز میشود رضایت
بخش نیست اما از طرفی در اخذ
و دریافت حق عضویتها سستی
و اهمال میشود در حالیکه
مخارج سرجای خود باقی است
و کاری معطل نمی ماند.
نشریات مرتبا چاپ میشود و
هزینه های تبلیغاتی و غیره هم
پرداخت میگردد.
در زمان
حکومت دکتر اقبال که دکتر
امینی تازه شروع بمخالفت با
وی کرده بودیکی از اعضاء از
طرف حزب مأموریت یافت با
دکتر امینی ملاقات و راجع
بامکان کمک نقدی وی بانتشار
مجله علم وزندگی ارگان حزب
مذاکره نمایدو دکتر امینی هم
استقبال نمود و آن را موکول کرد
ببعد از انتخابات تابستانی و پس
از آن دیگرخبری نشد.
درحوزه های حزب بطور جدی
از دار و دسته بختیار و
روحانیون و فئودالها طرفداری
میشود و دکتر امینی هم مورد
تائید قطعی حزب است.
ضمنا در
سال 1328 کمیته های دو و سه
نفری تعیین شد که بعنوان مأمور
و رابط علنی مرتبا با احزاب
ملی در تماس بودند و نظریات
یکدیگر را مبادله میکردند.
-
اسناد ساواک، پرونده
موضوعی (نیروی سوم) جامعه
سوسیالیستها.
2ـ غلام دانشیان پسر یحیی در
سراب چشم به جهان گشود و در
نوجوانی با پدرش برای کار در
کان های نفت به باکو رفت.
در
آنجا او به عضویت سازمان
جوانان کمونیستی به نام
«کامامول» و سپس حزب
کمونیست در آمد.
او همزمان در
سازمان امنیت آذربایجان به نام
چکاد اشتغال داشت و پنهانی به
ایران تردد می کرد.
وی با
فعالیتش در میان کارگران، بویژه
کارگران ایرانی، توانست اعتماد
سازمان های حزبی و دولتی
شوروی را جلب نماید.
به جوری
که به مقام شهردار صابونحی،
مهم ترین بخش نفت خیز باکو
گمارده شد.
هنگام بیرون راندن
ایرانیان از آذربایجان شوروی
(1937 ـ 1938) او را نیز به
ایران فرستادند.
برای اینکه رفتن
او، که فردی شناخته شده بود، به
ایران توجیه گردد شایعه پخش
کردند که او پول شهرداری را
گرفته و به ایران فرار کرده است.
گویا به وی مأموریتی نیز داده
بودند، زیرا پس از آتش زدن
قورخانه ارتش در خیابان خیام
در سال 1318 (یا 1319) او را
نیز که در میانه بود بازداشت کرده
و به تهران آوردند، اما نتوانستند
ارتباط وی را با گروه خرابکار
ثابت نمایند.
با اشغال ایران او نیز
آزاد شد و در سراب و میانه به
فعالیت حزبی پرداخت و بتدریج
با واسطه رضا روستا به مسئولیت
اتحادیه کارگران میانه انتخاب
شد.
و در مبارزه با خان های نامی
به هم می زدند.
شورویها چند واگن باربری
راه آهن ایران را که کاملاً در
دست آنها بود، به وی دادند تا او
با بهره گیری از آن برای بردن
بارهای بازرگانان درآمدی
داشته باشد و بتواند هزینه
سازمان های حزب توده در
آذربایجان را برآورده سازد.
او با
قدی بلندتر از متوسط، چشمانی
نیمه آبی و سبیل چهارگوش
چارلی چاپلینی همواره در
برخورد به دیگران لبخندی نشان
می داد که چهره اش را پسندیده
می کرد، زبان توده ها را به خوبی
می دانست و می توانست با
سخنرانیش آنها را جلب نماید و
این هم از تجربه ای بود که در
میان کارگران نفت باکو به دست
آورده بود.
بنا به گفته اش او
خدمت سربازی را نیز در ارتش
شوروی گذرانده و درجه ستوانی
احتیاط داشت.
دانشیان در
واپسین سالهای پیش از انقلاب
به علت بیماری و کهولت از
فعالیت کناره گرفت و صدر
افتخاری فرقه شد و امیرعلی
لاهرودی به عنوان دبیر اول امور
فرقه را به دست گرفت.
دانشیان در حوالی 1363
درگذشت.
او دارای پسری به نام
نادر دانشیان است که با مقامات
حزبی آذربایجان شوروی رابطه
نزدیک داشت.
(اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی، گماشتگی های بد
فرجام، حسن نظری، لند : مرد
امروز، 1371، ج 1 ـ 71 و 72)
(خاطرات نورالدین کیانوری ـ
ص 385)
1ـ هوشنگ گرمان، فرزند
محمدتقی، متولد 1303
نامبرده از اعضاء سازمان جوانان
حزب توده و متعاقبا از اعضاء
حزب بوده که پس از 28 مرداد
1332 به خارج از کشور متواری
و ابتدا در چکسلواکی اقامت و
سپس در سال 1334 به آلمان
شرقی عزیمت می نماید.
ولی در طول اقامت در آلمان
شرقی به طور مداوم با رهبران
حزب توده در ارتباط بوده و در
سال 1339 مأمور سر و سامان
دادن به سازمان حزبی در
هامبورگ می گردد.
او در سال 1342 نیز به همراه
پرویز حکمت جو و پرویز
خلعت بری مسافرتهای مکرری
به لندن نموده و در سال 1343 به
عنوان نماینده حزب جهت حل
اختلاف ما بین جبهه ملی و حزب
توده انتخاب می شود.
وی در سال 1347 به اخذ دکترا
در رشته فیزیک نائل و از سال
1351 به بعد در پاریس اقامت
گزیده است.
(اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 102