تاریخ سند: 8 آبان 1348
موضوع: مجلس ختم شیخ جعفر قاری
متن سند:
به: 312 شماره: 31015 /20 ﻫ 2
از: 20ه 2
از ساعت 1500 روز 3 /8 /48 مجلس ختمی به مناسبت فوت شیخ جعفر قاری (پدر زن محمد خلیلنیا1 از وابستگان حزب ملت ایران2) در مسجد جامع با حضور عدهای در حدود 200 نفر از بازاریان و افراد متفرقه برگزار گردید.
در این مجلس شیخ علیاصغر مروارید واعظ منبر رفت و درباره صفات حمیده و خصایص اخلاقی متوفی صحبت کرد.
مجلس مذکور در ساعت 1700 پایان یافت.
نظریه منبع: در این مجلس ختم داریوش فروهر شرکت نموده بود
نظریه رهبر عملیات: نظری ندارد.
پاسبان
نظریه 20 ﻫ 2: خبر فوق نتیجه اقداماتی است که درباره گزارش خبری شماره 30972 /20 ﻫ 2 - 7 /8 /48 به عمل آمده است.
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
1.
محمد خلیلنیا: فرزند محمدباقر، در سال 1319 ﻫ .
ش در شهر تهران متولد شد.
تحصیلات را تا ششم ابتدایی ادامه داد و سپس به کسب و کار پرداخت.
وی در بازار بینالحرمین به کسب اشتغال داشت.
در سال 1339 در جلسات سازمان نگهبانان آزادی متعلق به دکتر مظفر بقایی کرمانی شرکت میکرد، سپس با تعدادی از اعضای جبهه ملی از جمله داریوش فروهر آشنا شد و با او و حزب ملت ارتباط برقرار کرد.
در سال 1341 به علت فعالیت در جبهه ملی دستگیر و به مدت ده روز بازداشت شد که محکومیت وی، دو ماه حبس قابل خرید تعیین گردید.
بار دوم در شهریور 1354 به علت ارتباط با اعضای جبهه ملی دستگیر و در تاریخ 9 /12 /54 آزاد شد.
2.
حزب ملت ایران : این حزب بر بنیاد پانایرانیسم، انشعابی از حزب پانایرانیست پزشکپور بود و رهبری آن را داریوش فروهر بر عهده داشت.
روزنامه ندای پانایرانیسم که گاه به نامهای آپادانا و مرد فردا منتشر می شد، ارگان آن بود و روزنامه آرمان ملت نیز از سوی این حزب منتشر می شد...
هر دو روزنامه پس از سال 1332 نیز انتشار می یافت.
حزب ملت ایران در تیر ماه 1332 همراه با احزاب ایران، جمعیت آزادی مردم ایران و نیروی سوم، جبهه مؤتلفه احزاب ملی را در دفاع از نهضت ملی و حکومت مصدق به وجود آورد و پس از 28 مرداد نیز همین چهار حزب، احزاب وابسته به نهضت مقاومت ملی را تشکیل دادند.
حزب ملت ایران، عبارت «پاینده ایران» را به عنوان شعار رسمی خود در اعلامیه ها و بیانیه های حزبی به کار می برد.
امیر سلیمان عظیما صاحب امتیاز و مدیر مسئوول روزنامه ارگان حزب از دیگر رهبران حزب ملت ایران بود.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 226